دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
21 تير 1395 - 09:53
*فضل‌الله یاری

ائتلاف دیکتاتورهای سعودی و مسعودی

هنوز تصاویر خنده‌ها و بوسه‌های صدام‌حسین و مسعود رجوی در اوج حملات رژیم بعث عراق به مدارس و بیمارستان‌های سراسر ایران، از اذهان پاک نشده که بقایای گروهک این رهبر خودخوانده، دست به اقدام عجیب دیگری زده‌اند و در کنار حاکمان آل‌سعود ایستادند تا هر دو طرف به زعم خود، از دیگری، برای مقابله با «ایران» یارگیری کرده و از این رهگذر، جبهه خود را قوی‌تر کنند.
کد خبر : 100571

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، فضل‌الله یاری در ستون سرمقاله امروز -21 تیرماه- روزنامه همدلی نوشت: حضور چهره امنیتی رژیم آل سعود، در گردهمایی گروهک رجوی در پاریس،در حالی اتفاق افتاده که حکومت فرزندان سعود بن‌عبدالعزیز در بدترین موقعیت حقوق بشری خود قرار دارد و عنوان « کودک‌کش» را به طور مشترک با اسرائیل به خود اختصاص داده‌است.


تصمیم عجیب این گروهک، فارغ از آن‌که به‌نظر می‌رسد در غیاب رهبر خودخوانده‌ای که زمزمه مرگش از سال‌ها قبل شنیده - و البته – کتمان می‌شود، اتخاذ شده، نشان دهنده انحطاط سیاسی این گروه است.


هم بوسه‌هایی که مسعود رجوی در اوج کشتار مردم ایران توسط صدام‌حسین بر گونه‌های این دیکتاتور می‌زد و هم پیمانی که بقایای آن با رژیم آل‌سعود بسته‌اند، با هر متر و معیاری از سوی کسانی که در مفهوم «ایران» اشتراک دارند، پذیرفته نیست و مصداق بارز «ضد ایرانی» بودن‌ است.


اگر گروهک رجوی در توهم رقابت با روحانیون جمهوری اسلامی است و با تولید محصولات رسانه‌ای، تلاش می‌کند که خود را تنها مخالف آنان – و نه مردم ایران – قلمداد کند، هم پیمانی گذشته با صدام‌حسین و دوستی کنونی با آل‌سعود، دم خروسی است که از زیر قبای ادعاهای آزادی‌خواهی و ایران‌دوستی آنان، بیرون زده و دروغ ماجرا را برملا می‌کند.


چگونه یک ایرانی می‌تواند در کنار صدام حسینی بایستد که دستش به خون زنان و کودکان سوسنگرد، دزفول، شوش، اهواز و سردشت آلوده است؟ زنانی که در خانه‌های خود، گرم قصه‌گفتن و لالایی خواندن در گوش کودکان خود بودند و کودکانی که فارغ از بازی بزرگ‌ترها، خواب خنده و بازی می‌دیدند.


هنوز ساعتی از ابراز خوشحالی هیستریک سعودی‌ها از انفجار تاسیسات نفتی ایران نگذشته بود که از اتحاد بخش امنیتی این رژیم با گروه مسعود رجوی رونمایی شد تا این سئوالات خود را نشان دهد که چگونه می‌توان با رژیمی که از اتلاف منابع مردم ایران شادی می‌کند،بر سریک میز نشست و از ایران(!) سخن گفت؟ و ایرانی که بر سر این میز از آن سخن می‌رود کدام است؟ آیا می‌توان باور کرد که مقامات سعودی که در چندسال گذشته بدترین رفتار یک حکومت غیرمسئول را با شهروندان ایران داشته، تغییر رویه دهد و به ناگهان دلسوز مردم ایران شود؟ به نظر می‌رسد ائتلاف دو طرف «سعودی» و «مسعودی» بیش از آن که یک ائتلاف استراتژیک باشد، چنگ‌انداختن دو طرف به پیرهن همدیگر برای نجات از گرداب‌های خودساخته‌ای است که پیرامون «ایران» تشکیل داده‌اند. در حقیقت ائتلاف دیکتاتورهایی است که میان خود وجوه مشترکی پیدا کرده‌اند، برای یک دوستی موقت.


حکام آل سعود، اگرچه به مدد دلارهای نفتی توانسته‌اند سازمان ملل را وادار کنند که نام آنان را از فهرست کشورهای ناقض حقوق کودکان، خارج کند، اما جسم بی‌جان و زیر آوارمانده کودکان یمنی، جهانیان را متقاعد کرده که عربستان را در ردیف کشورهای کودک‌کش بنشاند. طرف دیگر ماجرا هم اگرچه توانسته‌است با استفاده از تناقض‌های موجود در سیاست کشورهای غربی‌، نام خود را از فهرست گروه‌های تروریستی بیرون بکشد، اما نمی‌تواند دیکتاتوری موجود در ساختار چهار دهه گذشته خود را انکار کند. اکنون دو گروه در دوطرف میزی نشسته‌اند که بر روی آن هرچه باشد«ایران» نیست.


*روزنامه‌نگار


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته