دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

شیوه جدید کلاهبرداری: پدرتان تصادف کرده؛ پول بریزید!

پسری که کلاهبرداری را به شیوه‌ خودآموز و تجربی شروع کرده است، می‌گوید با شیوه‌ای که خودش اختراع کرده، در دو سال بیش از ٢٠٠‌ میلیون تومان کلاهبرداری کرده، اما این‌بار پس از آزادی خلاف را کنار می‌گذارد.
کد خبر : 168786
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا از شرق، در ادامه مصاحبه با این مجرم سابقه‌دار را می‌خوانید:


چند سال ‌داری و چرا بازداشت شده‌ای؟
١٨ساله‌ام و به جرم کلاهبرداری در بازداشت اداره آگاهی تهران بزرگ هستم.
چطور کلاهبرداری می‌کردی؟
اتفاقی شماره‌ای را می‌گرفتم و می‌گفتم فرزند یا پدر شما تصادف کرده و او را به بیمارستان... ‌آورده‌اند و به جراحی فوری احتیاج دارد، برای همین باید به شماره‌کارتی که می‌گویم پول واریز کنند.
آیا همه پول را واریز می‌کردند؟
نه، بعضی‌ها می‌گفتند ما پدر یا فرزند نداریم و من می‌گفتم ببخشید اشتباه گرفتم.
این شیوه کلاهبرداری را از کجا یاد گرفتی؟
خودم یاد گرفتم، کسی به من یاد نداد.
یعنی چه؟
یک ‌بار همین‌جوری زنگ زدم و گفتم پدرتان تصادف کرده و پول بریزید، دیدم آن فردی که با او تماس گرفته بودم باور و مبلغی واریز کرد، بعد از آن بود که این کار را ادامه دادم.
از چندسالگی این شیوه کلاهبرداری را شروع کردی، آیا سابقه داری؟
از ١٦سالگی شروع کردم و این دفعه سوم است که دستگیر می‌شوم.
در این مدت چه مقدار کلاهبرداری کرده‌ای؟
حدود ٢٠٠‌ میلیون، دفعه اول که دستگیر شده بودم، ٥٨‌ میلیون، ‌دفعه دوم ٨٠‌ میلیون و این‌بار هم ٨٠‌ میلیون.
مأموران می‌گویند چند نفر هم برایت کار می‌کردند.
دفعه دوم که به زندان افتادم، به چند نفر از بچه‌ها که داشتند آزاد می‌شدند، برای یک‌سری کارها قرار شد مقداری پول بدهم، ‌آنها هم قبول کردند.
بعد از اینکه آزاد شدی چه می‌کنی؟
فعلا می‌خواهم رضایت شاکی‌ها را بگیرم تا بعد؛ آزاد شدم، می‌روم سر کاری.
خب چرا دفعات قبل ادامه دادی؟
آن دفعات فرق داشت؛ سنم کمتر بود و در دادسرای اطفال به جرمم رسیدگی شد و نمی‌دانستم که چه کار کرده‌ام اما الان در پلیس آگاهی هستم و متوجه شدم.
بیش از ٢٠٠‌ میلیون کلاهبرداری کرده‌ای؛ پول‌ها را چه کرده‌ای؟
بیشترش خرج شد؛ مقداری از آنها را هم پس دادم.
چطور خرج کردی؟
با دوستانم بیرون می‌رفتیم، ماشین، موتور و لباس خریدم.
بچه کجایی و چقدر درس خوانده‌ای؟
بچه کرج هستم و تا سوم ابتدایی درس خوانده‌ام.
برای اینکه ‌گیر نیفتی، چه می‌کردی؟
معتاد‌ها را با ٢٠٠، ٣٠٠‌ هزار تومان راضی می‌کردم عابربانکشان را به من بدهند.
آیا پدر و مادرت می‌دانستند این کار را می‌کنی؟ شغل آنها چیست؟
نه، نمی‌دانستند، هر دو آنها کارگر هستند و در شرکت کار می‌کنند.
دفعات دوم و سوم چطور؟
بعد فهمیدند اما چه می‌خواستند بکنند؟
دوستانت که با آنها بیرون می‌رفتی نمی‌پرسیدند این پول‌ها را از کجا آورده‌ای؟
می‌گفتم که شرکت دارم.



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته