بهای رونق نور از جیب پلاسکو نشینان

به گزارش گروه اقتصادی آنا،‌ هفت ماه از آن پنجشنبه‌ای که ساختمان 17 طبقه‌ای پلاسکو بر سر واحدهای تولید و فروشگاهی ریخت،‌ گذشت ؛‌ آواری که بیش از 2هزار و 200 نفر را بیکار کرد و بیش از 1.5 هزار میلیارد تومان خسارت از خود بر جای گذاشت.

پلاسکویی‌ها هنوز هم در شوک هستند، این شوک بر چهره بی‌فروغ آن‌ها در مجتمع نور کاملاً گویا است؛‌ خاطرات شلوغی‌های روزانه که با مناسبت و بی‌مناسبت جزو پاساژهای شلوغ ایران بودند. اما امروز پاساژ نور پُر از خالی شلوغی‌های همیشگی پلاسکو است.

مجتمع نور، باوجود 15سال از ساخت آن کماکان بی‌نور است و پلاسکویی‌ها کوچ کرده به وعده دوساله بنیاد مستضعفان دل‌خوش کرده‌اند که در ظرف مدت این وعده،‌ بار دیگر به مکان اصلی خود بازمی‌گردند اما این بنیاد در تازه‌ترین خبر اعلام کرد که ساخت مجتمع جدید تنها ماهیت تجاری دارد و دیگر تولیدی نخواهد بود.

از سوی دیگر،‌ شاید مکان‌نمایی که برای فروشندگان به عمل آمد اقدامی اشتباه بود زیرا هیچ‌گاه این مجتمع «پاساژ نور» نتوانست جایی در دل خریداران باز کند حتی در چند برهه اصناف مختلفی نظیر لوازم کامپیوتر،‌ طلافروشان و ... این پاساژ را به‌عنوان مرکز اصلی فروش انتخاب کردند اما از رونق و فروش و سود خبری نبود.

وقتی ناکجاآبادهای نور به پلاسکویی‌ها می‌رسد

بر اساس آمار به‌دست‌آمده مجتمع نور نزدیک به 1070 واحد دارد که عمده آن‌ها در سال‌های آغاز به فعالیت این مجتمع یعنی مابین 84 و 85 به فروش رسیده که یقیناً واحدهای مرغوب و اصلی این مجتمع بوده و تنها 600 واحد به پلاسکویی‌ها اختصاص‌یافته که هیچ تمرکزی بین فروشندگان لباس وجود ندارد و اغلب فروشندگان در راهروها و طبقات مختلف پراکنده هستند.

مجتمع نور، جز دارایی‌های بنیاد مستضعفان نیست و متعلق به چندین بانک است؛ بنا به اظهارات پلاسکویی‌های کوچ کرده تا اردیبهشت‌ماه تنها بنیاد اجاره‌ها را پرداخت کرده و ازآن‌پس اجاره‌هایی را پرداخت می‌کنند که قیمت آن منصفانه نیست یعنی قیمت نقاط پرت با نقاط مرغوب به یک‌شکل است.

از ابتدا در مجتمع نور به فکر سرکیسه کردن بودند!

البته کاسبان پلاسکو به این نکته نیز اذعان داشتند که در بدو ورود آن‌ها به این پاساژ بر روی بسیاری از مغازه‌های بزرگ و مرغوب،‌ کاغذی به‌عنوان فروخته شد نصب‌شده بود تا شاید اگر این مجتمع به‌واسطه پلاسکویی‌ها به نقطه شکوفایی و رونق رسید، از فروش این مغازه‌ها سودی کلان عاید مالکان شوند؛‌ پلاسکویی‌ها کماکان نیز معتقدند که حضور آن‌ها در این مجتمع بیش از اینکه به نفع خودشان باشد، به نفع مالکان این مجتمع است و اگر چاره و قدرت مالی مناسبی داشتند،‌عطای این مجتمع را به لقای آن می‌بخشیدند.

آب‌باریکه زندگی را نمی‌توانیم به بهره‌های بالای بانکی بفروشیم

فرد دیگری که زخم‌خورده ریزش پلاسکو بود می‌گفت که اکثر هم‌صنفانش حداقل 4 کارگر داشتند اما امروز به خاطر رکود و ضعیف بودن بازار خودمان به‌تنهایی در بازار حضور داریم و توان ایجاد شغل را برای کارگران نداریم زیرا سرمایه‌ای دیگر نیست و سود وام‌ها به‌قدری زیاد و سرسام‌آور است که می‌ترسیم همین آب‌باریکه زندگی‌مان به خاطر بهره‌های بانکی بالا از دستمان برود،‌ بانک‌ها رحم و مروتی ندارند و آدم بیکار و ورشکسته را درک نمی‌کنند.

نبض بازار پلاسکو بود نه نور؛ اینجا خبری نیست ؛‌ فقط مجبوریم بمانیم

یکی دیگر از تولیدکنندگانی که در این مجتمع مستقرشده نیز گفت که بیشتر کارگرانی که در شب عید بیکار شدند از بیمه برخوردار نبودند و افرادی که توان مالی مناسبی داشتند و حتی بیرون از پلاسکو نیز صاحب کسب‌وکار بودند نیز ضربه‌ای سنگین را تحمل کردند و نیروهای کار خود را به نصف رساندند زیرا پلاسکو نبض بازار پوشاک بود.

مغازه ما تخریب نشده،‌ عدم برگزاری جلسه در بنیاد، به تمسخر گرفتن بیش از 2هزار کارگر است

فرد دیگری که مدعی بود واحد صنفی او در قسمت تخریب نشده قرار دارد و باید بنیاد مستضعفان وضعیت آن‌ها را هم هرچه زودتر مشخص کند،‌ او می‌گفت بارها تجمع و اعتراض کردیم و هر بار گفتند که جلسه باید تشکیل دهند،‌ سؤال ما این است که سرنوشت چند هزار آدم و خانواده‌های آن‌ها درگرو یک جلسه آقایان است، برگزاری یک جلسه آن‌قدر سخت است که معیشت مردم به تمسخر گرفته می‌شود.

بنیاد مستضعفان می‌خواهد زمان بخرد

اما یکی دیگر از کسبه مدعی بود که زمان خریدن بنیاد مستضعفان برای تکمیل و شروع پلاسکو جدید، به خاطر ایجاد رونق در مجتمع نور است تا پلاسکویی‌ها راضی به ماندن در همین نقطه شوند زیرا قرار بود که در انتهای خردادماه عملیات ابتدایی پلاسکو آغاز شود اما امروز این تاریخ به پایان شهریورماه موکول شد ضمن آنکه الآن مشکلات با سرقفلی داران نیز به اوج خود رسیده است و حتی از زبان معاون بنیاد نیز شنیده‌شده که «تکلیف سرقفلی کسبه ساختمان پلاسکو در مراجع قضایی مشخص می‌شود» این چه حرفی است که به ماها می‌زنند ما یا سرقفلی داران مگر از قوه قضاییه مغازه را گرفته‌ایم که حالا بنیاد خود را کنار کشیده است.