دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 شهريور 1396 - 16:16
یادداشت*

منافع آمریکا در روند هسته‌ای شدن اعراب

در برهه فعلی آمریکا فرصتی برای جبران منافع خود و شرکای عرب دارد. روابط اعراب با آمریکا قبلا فقط بر روی امنیت متمرکز بود. ولی فرصتی پیش آمده است تا روابط متقابل با اعراب را بر اساس امنیت، همکاری صنعتی و تکنولوژیکی شکل دهیم.
کد خبر : 207795

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، ژنرال جک کین رئیس موسسه مطالعات جنگ معتقد است فرصت‌هایی جدیدی برای آمریکا در خاورمیانه وجود دارد که آمریکا نباید این فرصت‌ها را از دست بدهد. وی همچنین معتقد است دو روند و نگرانی در خاورمیانه وجود دارد که می‌تواند موجبات فعال شدن مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه را فراهم کند و البته ضمن کاهش نفوذ آمریکا به هدر رفتن فرصت‌های آمریکا در جریان روند هسته‌ایی شدن اعراب بیانجامد. وی همچنین با انتقاد از ابهامات توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 5+1 آن فرصتی برای بازگشت ایران جهت نظام‌سازی برنامه‌هسته‌ای‌اش می‌داند.


در این یادداشت ژنرال آمریکایی تلاش می‌کند ضمن انتقاد نسبت به سیاست‌های روسیه و چین، طبق ادعای همیشگی مقامات آمریکایی، این کشور را تنها حامی صلح و ثبات منطقه نشان دهد در حالی که آنچه تاریخ تا به امروز نشان داده مشکلات ناشی از همین سیاست آمریکا در خاورمیانه بوده است. در واقع از آنجا که پشت سیاست صلح‌طلبانه آمریکا در منطقه، گسترش نفوذ و کسب منافع حداکثری بوده است، آنچه میراث آمریکا در سال‌های حضورش در منطقه بوده، چیزی جز بحران، جنگ، تنش و دشمنی نبوده است.


ژنرال جک کین علاقه‌مندی اعراب به برخورداری از انرژی هسته‌ای را فرصتی مناسب برای آمریکا جهت گسترش نفوذ و حضورش در منطقه می‌داند و معتقد است آمریکا باید استراتژی خود را براساس رویکردهای جدید جهت نفوذ در حوزه تکنولوژی و صنعتی کشورهای منطقه قرار دهد.


روندها و نگرانی‌های در زمینه هسته‌ای شدن خاورمیانه


روند و نگرانی اول تلاش‌های زیاد و سریع روسیه برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه از مصر گرفته تا سوریه و ایران و جایگزینی به جای قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه است.


البته این پدیده جدیدی نیست در طول قرون متمادی روسیه در آرزوی دسترسی آزاد و پایدار به آبهای آزاد و فائق آمدن بر تنگناها و محدودیت‌هایی ناشی از عدم دسترسی به آبهای آزاد بوده است. برای نمونه وابستگی روسیه به عبور از تنگه بسفر یکی از آن محدودیت‌ها است. هدف نهایی روسیه اطمینان از دسترسی به منابع حیاتی مناطق دوردست و کنترل بر نقاط استراتژیک دنیا و کنترل جریان تجارت دریایی جهانی است.


در طول دو سال گذشته دولت آمریکا منفعلانه نظاره‌گر مداخله روسیه در سوریه و حمایت از بشار اسد در جنگ داخلی این کشور است. بخش ناچیزی از دخالت روسیه در سوریه برای تامین رفاه مردم سوریه است. هدف اصلی روسیه تامین امنیت تاسیسات بندری در بندر طرطوس و پایگاه هوایی در حمیمیم است. هم اکنون این دو پایگاه که تحت کنترل روسیه هستند در چارچوب استراتژی روسیه به اتصال و دسترسی این کشور از مدیترانه تا ایران (سوریه-عراق-ایران) کمک می‌کنند.


پشتیبانی روسیه از برنامه انرژی هسته‌ی ایران و پیشنهادات سخاوتمندانه روسیه برای فروش تسلیحات به ایران نفوذ زیادی برای روسیه در سیاست ایران ایجاد کرده است. به تبع همین سیاست‌ها بود که تهران به مسکو اجازه داد از پایگاه‌های هوایی ایران برای حمله به اهدافش در سوریه استفاده کند.


روند و نگرانی دوم در سایه ابهام بین‌المللی در مورد سیاست‌های آمریکا در جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای به وجود آمده است. به طور مشخص، آمریکا بعد از امضا توافق برجام با ایران در سال 2015، استراتژی شفافی برای توسعه استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای در خاورمیانه ندارد.


برجام به منظور ایجاد محدودیت برای برنامه هسته‌ای ایران و جلوگیری از تبدیل شدن آن به برنامه نظامی امضا شد. صرف نظر اینکه طرفین این قرارداد آن را چطور ارزیابی و تفسیر کنند عربستان سعودی و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر و اسرائیل و اردن برجام را به منزله توانایی ایران برای ادامه فعالیت هسته‌ای اش به صورت قانونی تفسیر می‌کنند.


در حقیقت همه دولت‌ها در خارومیانه نیازمند استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و تولید برق بیشتری هستند. تولید برق از طریق انرژی هسته‌ای یک انتخاب طبیعی برای منطقه به عنوان بخشی از سیاست تنوع بخشی به منابع تامین انرژی در سال‌های پیش روست.


کشورهای عربی معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا کرده‌اند و طبق آن از حق استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای برخوردار هستند. از طرف دیگر معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) آمریکا را ملزم می‌کند که به این کشورها (متحدین عرب در خاورمیانه) در این زمینه‌ها کمک کند. با این وجود روسیه و چین در فروش راکتورهای هسته‌ای خود زودتر وارد عمل شده‌اند در حالی که سیاست آمریکا در این خصوص بسیار از چین و روسیه عقب‌ مانده است. این عقب ماندگی توانایی واشنگتن برای ایجاد استانداردهای مناسب منع گسترش، ایمنی و امنیت فعالیت‌های هسته‌ای در خاورمیانه را به چالش می‌کشد.


علاوه بر این استراتژی‌های روسیه در خاورمیانه به پشتوانه حضور هزاران مشاور روسی در هر یک از کشورهای عرب سنی به پیش می‌رود. به این ترتیب مسکو فرصت‌های بیشتری برای تقویت نفوذ و کنترل بیشتر بر کشورهایی دارد که بیش از 50 درصد از کل ذخایر جهانی نفت خام و دسترسی به آبراه‌های استراتژیک ترانزیت منابع انرژی را در اختیار دارد.


به طور خلاصه خاورمیانه در حال طی فرایند هسته‌ای شدن است. سوال بزرگ این است که آیا هسته‌ای زدایی منطقه تحت کنترل روسیه و چین بهتر عملی می‌شود یا از طریق همکاری کشورهای منطقه‌ای با آمریکا و تحت یک برنامه اثبات شده که ایمنی، امنیت و استانداردسازی سوخت هسته‌ای را ممکن می‌کند؟


بر طبق قوانین آمریکا جهت همکاری شرکت‌های آمریکا با کشورهای دیگر در حوزه هسته‌ای نیازمند توافق‌نامه بین‌دولی است. آمریکا اگر در فعالیت‌های هسته‌ای کشورهای خاورمیانه حضور مستقیم نداشته باشد توانایی خود برای جمع آوری اطلاعات حیاتی به منظور تامین امنیت ملی خود را از دست می‌دهد و این بازی را به روسیه و چین در خاورمیانه می‌بازد.


در صورت عدم حضور مستقیم، آمریکا نمی‌تواند اطمینان داشته باشد که یک کشوری در خاورمیانه در حال پیگیری برنامه مخفیانه سلاح‌های هسته‌ای است یا خیر. این مساله زمانی پیچیده‌تر می‌شود که کشورها به دنبال گزینه‌های انرژی هسته‌ای با ریسک بالاتری یا فعالیت های غنی سازی هستند.


یک برنامه هماهنگ میان آمریکا و متحدانش و کشورهای خاورمیانه که در حال دنبال کردن انرژی هسته‌ای هستند بهترین گزینه برای جلوگیری از انحراف هسته‌ای برای کشورهای منطقه است. اما آمریکا در نتیجه‌ای امضا موافقت نامه برجام با ایران استانداردهای خود را زیرپا گذاشته است.


مطابق برجام آمریکا غنی‌سازی اورانیوم در داخل ایران را به رسمیت شناخت و همچنین طبق برجام محدودیت‌های فعلی بر فعالیت هسته‌ای ایران بعد از 15 سال برداشته می‌شود و این احتمال به صورت بالقوه وجود دارد این کشور بعد از 15 سال غنی سازی خود را تسریع کرده و دچار انحراف هسته‌ای شود.


دارا بودن توانایی غنی‌سازی و باز‌فرآوری هسته‌ای ایران، اطمینان کامل به عدم انحراف برنامه هسته‌ای این کشور را از بین می‌برد و خطر ساخت مخفیانه سلاح هسته‌ای را ایجاد می‌کند. در نتیجه این تحولات، رویکرد اعراب سنی که عضو ان.پی.تی هم هستند و از ما تعهداتی بیشتری نسبت به تعهداتی که به ایران دادیم می‌خواهند، قابل درک است.


خبرهای خوبی در این اثنا هم وجود دارد. در برهه کنونی ما شاهد ظهور رهبران جوان عربی هستیم که به طور جدی دنبال مدرنیزاسیون و نوسازی صنعتی کشورهای خود هستند. نسل جدیدی از رهبران عربستان سعودی، اردن و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس متعهد به مدرن‌سازی کشورهای خود هستند. این کشورها برای اجرای برنامه‌های صنعتی خود به شدت نیازمند توسعه صلح آمیز انرژی هسته‌ای و اصلاح استانداردهای آموزش سنتی، (با تاکید بر 2030) با تمرکز بر نیازهای بازار کار هستند.


عملی نمودن برنامه های صنعتی و مدرنیزه کردن در این مقیاس گسترده نیاز به توسعه یک شبکه قوی برق منطقه‌ای دارد. شبکه‌ای در این مقیاس که بتواند اقتصاد این شش کشور را به هم پیوند بزند فقط توسط نیروگاه‌های هسته‌ای ممکن است.


در حال حاضر سعودی‌ها برنامه خود برای احداث حداقل شانزده نیروگاه هسته‌ای را اعلام کرده‌اند. برای رسیدن به این هدف سعودی‌ها نیاز به نیروهای حرفه‌ای با تجربه، طراحی، ساخت، ایمن‌سازی و مدیریت چنین زیر ساخت‌های گسترده‌ای هستند. بنابراین باید حضور شرکت‌های امریکایی، اروپایی، کره‌ای و ژاپنی در عربستان تقویت شود. شرکت‌های آمریکا و متحدانش باید به صورت هماهنگ طرحی را برای برآورده کردن دو هدف اساسی ارائه دهند: تامین انرژی هسته‌ای صلح آمیز مورد نیاز اعراب و ممانعت از اشاعه سلاح‌های هسته‌ای. آیا می‌توان این دو هدف را در کنار هم انجام داد؟ پاسخ مثبت است.


در برهه فعلی آمریکا فرصتی برای جبران منافع خود و شرکای عرب دارد. روابط اعراب با آمریکا قبلا فقط بر روی امنیت متمرکز بود. ولی فرصتی پیش آمده است تا روابط متقابل با اعراب را بر اساس امنیت، همکاری صنعتی و تکنولوژیکی شکل دهیم.


مقیاس و دامنه چالش‌های پیش آمده در خاورمیانه با شرایط اروپا در پایان جنگ جهانی دوم مشابهت دارد. در آن زمان متحدان جنگ زده ما نیاز فوری برای بازسازی زیرساختهای خود داشتند در حالی که با آینده ای مبهم در برابر اتحاد جماهیر شوروی رو به رو بودند. آنها برای بازسازی زیر ساخت‌ها و موسسات خود نیازمند کمک آمریکا بودند. آمریکا با ارزیابی شرایط موجود نیروهای نظامی و امنیتی خود را در اروپا مستقر کرد و در کنار آن برنامه‌ای گسترده برای بازسازی و حمایت مالی از این طرح‌ها ارائه داد. این برنامه‌ها و حمایت مالی زمینه‌های اروپایی که امروز وجود دارد را شکل داد.


رشد اروپا در سایه حمایت و حفاظت‌های آمریکا منجر به شکل گیری ثبات در این قاره شد و این ثبات زمینه‌ساز پیروزی آمریکا در جنگ سرد شد. شرایط امروز خاورمیانه به اروپای پس از جنگ دوم بسیار مشابهت دارد. امروز پس از سالها درگیری در سراسر منطقه کشورهای خاورمیانه در آستانه یک راه سخت برای ورود به مدرنیزاسیون و صنعتی کردن اقتصادشان قرار دارند.


فرانکلین روزولت قبل از مرگش در سال 1945 متوجه اهمیت استراتژیک خاورمیانه بود وی حمایت آمریکا از امنیت این منطقه را برای سال‌های طولانی تضمین کرده بود. این میراث ارزشمند و تجربه 25 سال درگیری و تنش در خاورمیانه، دیپلمات‌های ارشد، افسران باسابقه، رهبران انرژی و شرکای صنعتی آمریکا را قادر می‌سازد که یک ائتلاف را به منظور ایجاد یک برنامه عملیاتی برای کمک به نسل جدید رهبران کشورهای عربی با تعامل دولت آمریکا شکل دهند.


دومین هدف ممانعت از انحراف هسته‌ای کشورهای عربی منطقه است. به منظور اطمینان از اینکه سوخت هسته‌ای به یک برنامه تولید سلاح هسته‌ای تغییر نکند آمریکا با مشارکت عربستان، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، مصر و اردن یک چرخه سوخت بین‌المللی ایجاد کنند. حمل و نقل سوخت، نظارت بر عملکرد نیروگاه‌ها و بازیابی سوخت و دفع سوخت مصرف شده با امنیت مطلق به صورت جمعی تحقق می پذیرد. یعنی چرخه سوخت به صورت گروهی و مشترک انجام می پذیرد.


بعد از اولین سفر خارجی ترامپ به منطقه خاورمیانه، سیاست خارجی آمریکا به سمت مشارکت با شرکای سنتی عرب خود جهت همکاری‌های جدی دولتی- خصوصی سوق پیدا کرد. دو امتیاز و فرصت ویژه از همکاری هسته‌ای آمریکا با اعراب عاید آمریکا می شود. اولا صدها و هزاران شغل خوب برای نسل‌های آینده اعراب، شرکای خارجی و آمریکا ایجاد خواهد شد. این مشاغل روابط استراتژیک سیاسی و اقتصادی با منافع چند جانبه را برای بیش از 8 دهه را تضمین خواهد نمود. دومین سود این همکاری به روز شدن صنعت هسته‌ای آمریکا است.


چالش‌های تاریخی در آمیزش با استعداد و نوع نگاه سیاستمداران تبدیل به یک تصمیم می‌شوند. آمریکا و متحدین اروپایی‌اش بعد از جنگ دوم جهانی با چالش مواجه بودند. آنها با همکاری توانستد برای 70 سال صلح و رفاه اروپا را تامین کنند. تجارب تاریخی، آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن را برای تکرار تجربه اروپا در خاورمیانه و ایجاد ثبات و رفاه فرا می‌خواند. این همکاری در هیچ برهه تاریخی به اندازه برهه کنونی مورد نیاز نبوده است.


نویسنده: ژنرال جک کین؛ معاون سابق ستاد ارتش ایالات‌متحده آمریکا و رئیس موسسه مطالعات جنگ


منبع: نشنال اینترست ترجمه: جعفر خاشع


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته