دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
23 خرداد 1397 - 14:17
رئیس واحد تبریز:

دریاچه ارومیه یکی از دغدغه‌های اصلی دانشگاه‌آزاد اسلامی است

«دریاچه ارومیه» از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. بررسی تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد در سال ۲۰۱۵ دریاچه ۸۸ درصد مساحت خود را از دست داده است.
کد خبر : 286699

«دریاچه ارومیه» نام دریاچه‌ای در شمال غربی ایران است که براساس تقسیمات کشوری، این دریاچه میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته است. دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران، بزرگ‌ترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا است.


«دریاچه ارومیه» از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. بررسی تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد در سال ۲۰۱۵ دریاچه ۸۸ درصد مساحت خود را از دست داده است. (گزارش‌های قبلی تنها به از دست رفتن ۲۵ تا ۵۰ درصد مساحت دریاچه اشاره کرده بودند. )


دلایل بسیاری از جمله خشکسالی، احداث بزرگراه روی دریاچه و استفاده بی‌رویه از منابع آب حوضه آبریز دریاچه و همچنین بارش کم برف و باران در سال‌های اخیر برای خشک شدن دریاچه ذکر شده است.


عزیز جوان‌پور هروی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی و واحد تبریز از مشکلات دریاچه ارومیه و راه‌حل‌هایی که می‌شود برای این دریاچه در نظر گرفت و همچنین از دغدغه دانشگاه آزاد اسلامی برای احیای این دریاچه در گفت‌وگو با «فرهیختگان» سخن گفته است که این صحبت‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید:
علت بحران «دریاچه ارومیه» را چه می‌دانید؟


این دریاچه به صورت دفعی و یک‌باره خشک نشده و این بحران ریشه در زمان‌های پیشین دارد. عواملی در خشک شدن این دریاچه وجود داشته است که این عوامل همه دست به دست هم دادند تا وضعیت دریاچه ارومیه به وضعیت بحرانی تبدیل شود. متاسفانه الگوی کشت نداریم و در سال‌های اخیر در آذربایجان شرقی کشاورزی به‌شدت افزایش یافته و بیش از 200 برابر در این استان رسیده است، به‌طور مثال در آذربایجان شرقی، چغندرقند کاشته می‌شود و تعداد قابل‌توجهی هم کارخانه چغندرقند فعال هستند.


یا اینکه در حوزه دریاچه ارومیه حدود 25 سد ساخته شده است؛ با ساخت سد و سدسازی مخالف نیستیم، اما به شرطی که حقابه دریاچه ارومیه داده شود؛ یعنی ورودی دریاچه ارومیه یا همان حقابه دریاچه ارومیه را برداشت کردیم، اما به خودش ندادیم؛ یعنی برداشت اضافی از حقابه که منجر به برداشت از آب‌های زیرزمینی (حفر چاه) شده است.


این طرح انتقال آب از خزر به دریاچه ارومیه را که برخی مطرح کردند، عملیاتی نیست، چراکه همان حقابه‌ای که از «دریاچه ارس» برداشت می‌شود، در اندازه کفایت کشاورزی آن منطقه است و تا آب از دریاچه ارس به دریاچه ارومیه برسد، تمام می‌شود و اصلا دیگر آب، سرریزی ندارد که به دریاچه ارومیه بریزد.


همچنین تصمیم دارند بخشی از آب «رودخانه زاب» یا «دریاچه وان» ترکیه را به دریاچه ارومیه انتقال دهند که اینها هم امکان‌پذیر نیست، اگر مصرف آب مدیریت شود، عمده مشکل کم‌آبی دریاچه ارومیه حل خواهد شد.


این استفاده بی‌رویه‌ای که از منابع طبیعی داریم، قطعا به ضرر آیندگان است؛ مانند خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها. سیاست‌های مناسبی در حوزه‌های کشاورزی و صنعت وجود ندارد، چراکه صنایعی را ایجاد می‌کنیم که به آب زیاد احتیاج دارند و به جای اینکه این صنایع را در کنار دریای خزر و حوزه خلیج‌فارس ایجاد کنیم، در جاهای کم‌آب مثل اصفهان ایجاد شده است؛ مگر زاینده‌رود می‌تواند کفاف آب‌های موردنیاز فولاد اصفهان را بدهد؟
شما با نظریه پروفسور پرویز کردوانی مبنی‌بر اینکه بگذاریم آب دریاچه ارومیه خشک شود و بعد آن منطقه را به فضای سبز تبدیل کنیم، موافق هستید؟


خیر؛ اگر دریاچه ارومیه به کلی خشک شود، ما با ریزگردهای آنجا چه‌کار باید کنیم؟ در حال حاضر هم ریزگردهای مقطعی حاصل از خشکی نیمه دریاچه ارومیه، محیط‌زیست، کشاورزی و باغات را تحت تاثیر خود قرار داده است.


آقای کردوانی معتقد است که این دریاچه احیا نمی‌شود، اما شاید اطلاع نداشته باشند که حدود صد یا 120 سال پیش این دریاچه یک بار خشک شده بود، اما باز احیا شد؛ می‌خواهم بگویم این دریاچه سابقه خشک شدن و احیا شدن دارد. با این احتساب عده‌ای معتقد هستند که در کشور با بحران بی‌آبی مواجه هستیم. به استناد به این نظریه، نظر کردوانی هم درست است، اما عده‌ای دیگر اعتقاد دارند که این دریاچه احیاشدنی است.
آیا دولت در این پنج سال توانسته است برای احیای دریاچه ارومیه کاری کند و آیا اصلا پنج سال فرصت مناسبی برای احیای دریاچه ارومیه است؟


دولت معتقد است جلوی سرعت خشک شدن دریاچه ارومیه را گرفته‌ایم نه اینکه احیا کردیم؛ طرح‌های کوتاه‌مدتی مانند هدایت آب‌های سطحی به دریاچه ارومیه از سوی دولت اجرا شده است.


یک بخش دیگر احیا یا خشک شدن دریاچه ارومیه، طبیعی است و اصلا ربطی به دولت ندارد؛ مانند باران که به‌طور مثال کم بوده و اکنون بیشتر شده است یا بالعکس.
توفان نمک بیشتر چه شهرهایی را دربر می‌گیرد؟


بیشتر شهر تبریز را دربر می‌گیرد و به غیر از مشکلات آب و هوایی، مشکلاتی از قبیل خشک شدن درخت‌ها، کم شدن و به عمل نیامدن محصولات کشاورزی و... را این توفان‌های نمک به همراه دارند.


اکثر چاه‌هایی که در حوزه دریاچه ارومیه هستند، به شوری رسیده‌اند و آب آنها شور است، چراکه سطح آب‌های زیرزمینی پایین رفته و عملا بسیاری از کشت‌ها با مشکلات مواجه شده‌اند و باغ‌ها نیز با مشکل بی‌آبی روبه‌رو هستند.
راه‌حل دیگری که برای احیای «دریاچه ارومیه» مطرح است، خشک شدن چاه‌های کشاورزی است، آیا این راه‌حل مناسب است؟


در گذشته از آب‌های سطحی، قنات‌ها، چشمه‌ها و رودخانه‌های طبیعی استفاده می‌شد و هیچ‌وقت از آب‌های زیرزمینی استفاده نمی‌کردیم؛ اینکه آمده‌اند و باغ را در منطقه‌ای که آب ندارد، به امید ایجاد چاه‌ها ساخته‌اند، اشتباه بوده است.


اصلا نباید در برخی مناطق مجوز احداث باغ داده شود، اما متاسفانه بدون مطالعه مجوز داده‌اند. سوالی که مطرح می‌شود این است که چه کسی به اینها اجازه داده در مناطقی که اصلا در گذشته کشاورزی نبوده و مناسب کشاورزی هم نیست، کشاورزی کنند و باغ احداث کنند؟


به غیر از باغ‌ها، ساخت ویلاها هم به این بحران دامن زده و برداشت بی‌رویه موجب این خسارت‌ها هم شده است.


«سد نقده» دقیقا کنار دریاچه ارومیه قرار دارد. در گذشته این سد به دریاچه ارومیه می‌ریخت، اما الان دپو شده است و به جای اینکه آب سد به دریاچه سرریز کند، برای زمین‌هایی که به اشتباه در کنار سد تبدیل به زمین‌های کشاورزی شده‌اند، سرریز می‌کند و مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ما از منابع آبی خودمان برداشت زیادتر انجام می‌دهیم و بعد می‌گوییم از ارومیه و ترکیه و تبریز برای دریاچه ارومیه آب بیاوریم؛ چرا؟ حتی آبی که از این شهرها بیاید، بدون شک کاملا صرف کشاورزی می‌شود و دیگر چیزی به دریاچه ارومیه نمی‌رسد. پس بهتر است به جای اینکه هزینه کنیم، مدیریت بهتری بر منابع و حقابه‌های خود داشته باشیم، چراکه اگر حقابه دریاچه ارومیه را بدهیم، هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها نمی‌افتد.
این سدهایی که می‌گویید یکی از عوامل ایجاد بحران برای دریاچه ارومیه هستند، بیشتر در چه زمانی ساخته شده است؟


از دوره ریاست‌جمهوری آقای هاشمی یعنی دولت سازندگی.
به ضرر کدام نهاد است که دستور عدم‌ساخت سد یا پرداخت حقابه‌ها داده نمی‌شود؟


محیط‌زیست؛ دریاچه ارومیه کسی را ندارد که از حقش دفاع کند و خیلی راحت حقابه‌های آن را می‌گیرند.
آیا پل تبریز به ارومیه هم به تشدید این بحران کمک کرده است؟


بله، زمان جنگ ساخت آن پل ضرورت داشت؛ چراکه تنها راه مواصلاتی تبریز و ارومیه، همان راه آبی بود و باید آن پل ساخته می‌شد.


ولی به دلیل اینکه ما در آن زمان امکانات نداشتیم و نمی‌توانستیم پل بزنیم، به ناچار «کوه زنبیل» را کندند و ریختند در دریاچه ارومیه و قطعا بی‌تاثیر هم در تشدید بحران دریاچه ارومیه نبوده است.


البته فقط نمی‌توان گفت «پل» سبب مشکل شده است، عوامل طبیعی و انسانی با هم سبب به وجود آمدن بحران دریاچه ارومیه شده‌اند.
آیا سبک زندگی مردم هم تاثیرگذار بر این مورد است؟


بله، سبک زندگی مردم تغییر کرده است. این تغییر هم تا حدودی هدفمند بوده، در گذشته خانه‌ها حیاط داشتند که در آن حوضچه و درخت و گل‌کاری وجود داشت. افراد منزل هنگام شب در حیاط می‌نشستند و تفریح می‌کردند اما اکنون به دلیل گرانی زمین، آپارتمان‌سازی می‌کنند و دیگر در خانه‌ها حوض و درخت وجود ندارد و برای حل این مشکل روبه ویلاسازی آوردیم! ویلایی که بخواهد ساخته شود، نیاز به آب دارد و برای تامین آب ویلا، چاه زده می‌شود. اکنون شما ببینید چه مقدار ویلاسازی در کشور داریم؛ آب مصرفی این تعداد ویلا از کجا تامین خواهد شد.
اگر آب‌هایی که از ایران به کشورهای دیگر می‌روند، کنترل شوند کمکی به این مشکل نمی‌شود؟


ما در حوزه بین‌الملل هم حقابه داریم. اولویت اول کشور ما استفاده از همین حقابه‌های مرزی است، اما در برخی جاها این حقابه‌ها را نمی‌گیریم؛ به‌عنوان مثال «دریاچه هامون» که خشک شده به دلیل این است که حقابه آن منطقه داده نمی‌شود.


یا رودهای «دجله» و «فرات» که درنهایت به «اروند» می‌ریزد باز هم حقابه دارند؛ درحال حاضر ترکیه در آن محل سدسازی کرده و عراقی‌ها تظاهرات کرده‌اند که اگر بخواهید سد بسازید، باید حقابه ما را بدهید.


پس اولویت اول ما استفاده از آن حقابه‌هاست اما بیشتر از حد ممکن هم نمی‌توانیم استفاده کنیم، چراکه اگر بیشتر از آن برداشت کنیم، سایر دریاچه‌های دیگر خشک و آنها هم دچار مشکل می‌شوند.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته