دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 مرداد 1394 - 12:01
در نشست «جهان ایرانی در دنیای ایران‌شناسی» عنوان شد

انگلستان پس از ورود به هند زبان فارسی را گوشه‌گیر کرد

گروه پژوهش‌های اسلام‌شناسی و ایران‌شناسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی با هدف بازشناسی فرهنگ ایران زمین و کشف تاثیرات آن بر سایر ملل و جوامع انسانی، جلسه‌ای را با عنوان «جهان ایرانی در دنیای ایران‌شناسی» برگزار کرد.
کد خبر : 30759

به‌گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، جلسه «جهان ایرانی در دنیای ایران شناسی» سومین جلسه روه پژوهش‌های اسلام شناسی و ایران شناسی سازمان بود و در سالن اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی برگزار شد با سخنرانی محمود جعفری دهقی، استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران و پرسش‌های حضار همراه شد.


جعفری دهقی در بخشی از صحبت‌های خود با اشاره به تاثیرات فرهنگ و هنر فارسی بر شبه قاره هند گفت: «در زمان پیش از انقلاب صنعتی و ایجاد رسانه‌های عمومی مانند روزنامه‌ها و رسانه‌های شنیداری و دیداری ادبیات و هنر در این حوزه نقش آفرینی می‌کردند و حوادث و رفتار حکومت‌ها را به عامه مردم نشان می‌دادند. حال در دوره صفویه پادشان، به استناد برخی مطالب و مستندات تاریخی که اینجانب اکنون قصدی برای اثبات یا انکار آن ندارم به شعرا و هنرمندان می‌گفتند که یا برای اهل بیت به خلق اثر بپردازید یا کلاً دلیلی برای حمایت شما نمی‌بینیم. به همین علت بسیاری از هنرمندان و شعرا به سمت هندوستان رهسپار شده و در آنجا به امرار معاش، در کنار حکومت وقت این کشور پرداختند که حاکمانش افرادی هنرپرور و شعر دوست بودند. همین‌جا است که سبک هندی را شاهد هستیم که برخی آن را به سبک اصفهانی نیز می‌خوانند و از سردمدارانش می‌توان به صائب تبریزی نیز اشاره کرد. حال این افراد با این مهاجرت نه‌تنها زبان فارسی را که حتی اندیشه‌های نگاه فارسی به جهان را به هندوستان وارد کردند.»



وی ادامه داد: «این کوچ هنرمندان باعث آن شد که امروزه بهترین لغتنامه‌های ما مثل برهان قاطع مخلوق فارسی‌شناسان ساکن هند باشد. اما این قدرت فرهنگی پابرجا نماند و انگلستان پس از ورود به هند و تأسیس شرکت هند شرقی به گوشه گیر کردن زبان فارسی در این منطقه پرداخته و در بازه زمانی‌ای آن را از رسمیت انداختند و انگلیسی را جایگزینش کردند. اما هنوز هم بسیاری از آثار فارسی در هند وجود دارد که حتی در ایران و افغانستان موجود نیست.»


این استاد دانشگاه تهران در ادامه بحث خود به تاثیرات فرهنگی ایران بر آسیای صغیر اشاره کرد و افزود: «در دوره هخامنشی رود آلیس مرز ایران و یونان بود. بنابراین سرتاسر ترکیه که به اصطلاح آسیای صغیر نیز مشهور بوده در زمره قلمرو ایران جای گرفته است. ما در ترکیه امروزی آثار گسترده فرهنگ ایرانی را شاهد هستیم به صورتی که در منطقه داسکریو موزه هخامنشی وجود دارد.»


جعفری دهقی تصریح کرد: «در دوره اسلامی نیز بسیاری از حکومت‌های ایران که ترک‌تبار بوده‌اند، از جمله سلجوقیان، پس از پایان حکومتشان با طایفه خود به این مناطق کوچ کرده و در آنجا ادامه حیات می‌داند و با خود فرهنگ ایرانی را نیز همراه می‌بردند. حکومت‌های مستقر در این منطقه نیز هم آوا با فرهنگ ایرانی حامی شعر و هنر می‌شدند و این امر باعث کوچ بسیاری از هنرمندان و اهالی ذوق به این منطقه می‌شد. به صورتی که بهاء ولد، پدر مولانا جلال‌الدین بلخی در شهر قونیه ساکن می‌شود و امثال معین الدین پروانه از آن‌ها حمایت می‌کند تا از گزند حمله مغول در امان باشند. همین امر باعث تاثیرات شگرف فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر است.»


این استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی در ادامه با اشاره به شاخصه‌های اصلی جهان ایرانی افزود: «اول از همه خود قوم ایرانی یکی از شاخصه‌های اصلی سپهر ایرانی است. ایرانیان فقط کسانی نیستند که در ایران امروز زندگی می‌کنند. ردپای ایرانیان حتی در اروپا هم پراکنده هستند. در آسیا نیز آسیتاک ها، سقدها و... همه ایرانی محسوب می‌شوند. یکی دیگر از ویژگی‌های جهان ایرانی، زبان‌های ایرانی است. ما زبان‌ها را به سه دسته باستانی مانند زبان اوستا، میانه مانند بلخی، پهلوی و نو مانند کردی، لری، یغنابی و... تقسیم می‌کنیم. یکی دیگر از مقوله‌های جهان ایرانی ادیان ساکن در این خاک است. از جمله دین زرتشت که اکنون پارسیان هند از این دسته هستند. دین مانی، البته شاید امروزه اثری از آن باقی نمانده اما تأثیر زیادی بر فرهنگ سرزمین‌های ایرانی داشته است. عده زیادی از مانویان به شمال شرقی ایران و ماوراء النهر رفته و حتی تا نزدیکی چین هم رسیده و در منطقه ترفان آثار آن‌ها موجود است. آیین مهری به طور مثال دیگر امروز وجود ندارد اما نمی‌توان تأثیر آن را بر جهان و ادبیات ایران نادیده گرفت یا آیین زروانی مربوط به دوره ساسانیان. ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهودیت نیز بسیار در ایران نفوذ داشته‌اند و افراد پیرو این ادیان خود را ایرانی دانسته و مفاهیم جهان ایرانی را برای خود اتخاذ کرده‌اند. به صورتی که مجموعه آثاری وجود دارد به نام فارسیهود که یهودیان ایران کتاب‌هایی مانند گلستان و بوستان را با خط عبری نوشته و از آن استفاده کرده و آن‌ها را با این عنوان یاد می‌کنند.»


محمود جعفری دهقی با اشاره به جشن‌های ایرانی و قرار دادن آن میان یکی از عوامل مهم جهان ایرانی گفت: «جشن‌هایی مانند گاهنوارها که هر سال شش جشن بوده و به مناسبت هر روز از شش روز زمان خلقت جهان از دید ایرانیان باستان بوده هنوز هم برگزار می‌شد. نوروز، یلدا، سوگواری‌ها و... همه و همه عوامل همراهی جهان ایرانی با فرهنگ‌ها و اقوامی است که دیگر در مرزهای ایران ساکن نیستند اما به‌طور غیرمستقیم با هم جهانی مشترک را تشکیل می‌دهیم. البته از آن نیز مهم‌تر، فرهنگ اسلامی و بالاخص تشیع بوده که آن نیز توانسته جهان ایرانی را با سایر کشورهای هم شکل پیوند دهد که خود بحثی مفصل را می‌طلبد.»


با این تفاصیل به نظر می‌آید فرهنگ ایران همان طور که در ابتدا گفته شد محدود به سرزمین و مرزهای خاکی آن نیست. بی شک توجه بیشتر به مشترکات فرهنگی می‌تواند باعث نزدیکی بیشتر ساکنان این سپهر جهان باشد وگرنه همان طور که روزی هندوستان زبان فارسی را فراموش کرد، شاید سایر ملل نیز فرهنگ ایرانیشان را به محاق نسیان بسپارند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته