دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حمیدرضا یونسی*

نوشتار؛ برون‌کردِ آگاهانه و سازنده زوجِ رویداد ـ معنا

پل‌ریکور معتقد است نوشتار، نه به مثابه رویداد، بلکه برون‌کردِ آگاهانه‌ای می‌باشد که سازنده زوجِ «رویداد ـ معنا» و محتوای کنشِ گفتاری و معنای رویدادِ گفتاری است.
کد خبر : 324051
1523769144_ag1o9951.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - پس از تبیین تعریف تأویل در نگاه ریکور، ضروری است به مدل زبان‌شناسی وی توجه شود؛ چراکه تا مدل زبان‌شناسی وی تبیین نشود، منظور وی از معنای متن مشهود نخواهد بود؛ چراکه وی با بیان تمایز بین زبان و گفتار، معتقد است گفتار یک فعالیت ترکیبی است که با فعل افراد مرتبط است و نه صرفاً با آفرینش‌های زبانی آنان. زبان، همان سیستم نشانه‌ها و قواعد است که به آن سازمان داده و ساختار می‌بخشد. گفتار نیز همان سخن گفتن عملی و بالفعل زبان است و معانی خاص و پیام‌هایی است که به زبان آورده می‌شود. پس زبان همگانی، غیرزمانی، غیرمعطوف به قصد مؤلف و متکلم، بی‌هویت و عینی است، در حالی که گفتار، فردی، زمان‌مند، وابسته به قصد و نیت مؤلف و متکلم، و ذهنی است. 


ریکور با این تعریف، جایگاه و شأنیت و برتری گفتار و سخن گفتن را نسبت به زبان بیان کرده و بر نقش متکلم تأکید می‌ورزد. اهمیت این مسئله در تفسیر بسیار بالاست؛ چراکه مفسر در کشف معنای متن به دنبال رسیدن به حادثه و واقعه‌ای است که در حین گفتار واقع می‌شود و صرفاً معنای لفظ به تنهایی را شامل نمی‌شود، بلکه معنای لفظ، جزئی از آن معنای کلی است که در حین واقعه گفتار اتفاق می‌افتد. 


او معتقد است نوشتار، برون‌کردِ آگاهانه‌ای است که سازنده زوجِ «رویداد ـ معنا» است. آنچه می‌نویسیم، چیزی که ثبت می‌کنیم، محتوای کنشِ گفتاری است، معنای رویدادِ گفتاری است و نه به مثابه رویداد که ریکور از آن به‌عنوان «دیسکورس» یاد می‌کند.
دیسکورس در نگاه ریکور به‌عنوان واقعه و امری مستحدث است که زبان در آن از بُعد و حیثیت زمانی برخوردار می‌شود. از آنجا که دیسکورس، واقعه است، سبب برقراری پیوند بین آن واقعه و گوینده و گویای این واقعیت است که فردی آن سخن را بیان کرده است؛ از سوی دیگر، ویژگی تخاطب نیز در آن نهفته است؛ یعنی فردی که با او سخن گفته شده است، پس دیسکورس بر سه عنصر؛ گوینده یا نویسنده، شنونده یا خواننده و مشیر بودن و گشوده بودن آن به جهانی از معنا اشاره دارد.


ریکور معتقد است که دیسکورس از افعالی که رابطه طولی بایکدیگر دارند تشکیل شده است و دارای سه سطح است:


ریکور  بر این باور است که معنای متن، حاصل جمع جبری جملات و اجزای آن نیست، بلکه حاصل نگاه کل‌گرایانه مفسر به متن است. همچون شی‌ای سه بعدی که از منظرهای مختلفی می‌توان به آن نگریست، اما در عین حال این منظرهای مختلف یک وحدتی با یکدیگر دارند.
از این رو «معنا» در اندیشه ریکور (دیسکورس) شامل بازه‌ای گسترده و وسیع معنایی می‌شود که تمام ابعاد گفتاری گوینده را در برمی‌گیرد. او با ارائه تقسیم‌بندی؛ متن گفتاری و متن نوشتاری، تمامی ویژگی‌هایی که یک متن گفتاری دارد را برای متن نوشتاری نیز قائل شده‌است و معتقد است که متنِ نوشتاری همان دیسکورس است که در قید کتابت آمده است. تثبیت کلام به‌وسیله نگارش و کتابت که جایگزین گفتار و سخن گفتن می‌شود، همان جایگاهی را دارد که کلام بر زبان جاری می‌گشت از آن موقعیت برخوردار بود.
به‌باور ریکور، با نگارش، «دیالوگ» برخی از ویژگی‌های خود را از دست می‌دهد؛ در متن با از بین رفتن دیالوگ و فقدان گفت‌وشنود دوطرفه و دلالت‌های اشاری زبانی، ایما و اشارات و عمل حکایت‌گری موجود در مکالمه زنده، بین محتوای متن و قصد و نیت و ذهنیت مؤلف، ارتباط مستقیمی برقرار نمی‌کند، بدین رو اتحاد بین مصادیق خارجی و عمل حکایت‌گری زایل می‌شود و نویسنده نمی‌تواند همچون گوینده، مراد و مقصود کلام خود را مستقیماً نشان دهد و بی‌واسطه بر آن دلالت کند؛ نتیجه این فرایند آن است که محتوای متن، وابسته به خواننده می‌گردد؛ از این رو ریکور رسالت خواندن و قرائت را مصداق‌یابی برای متن می‌داند که از طریق تفسیر برای متن حاصل می‌شود.
تبیین این بیان آن است که در سخن، جمله گوینده خود را با شاخص‌های گوناگون مربوط به ذهنیت و شخصیت مشخص می‌کند: ضمایر شخصی با محوریت «من»، قیود زمان و مکان با محوریت «اینجا» و «اکنون» زمان‌های افعال با محوریت «زمان حال اخباری» و از این قبیل موارد، ولی در سخن گفتاری، این توانایی ارجاع سخن به گوینده خصلتی بی‌واسطه از خود نشان می‌دهد؛ زیرا گوینده خود به موقعیت گفتگو تعلق دارد؛ او به معنای دقیق و اصیل اصطلاح «جا ـ هستی» یا «دازاین» آنجا هست؛ در نتیجه نیت ذهنی گوینده و معنای سخن هم‌پوشانی پیدا می‌کند به نحوی که فهم منظور گوینده و فهم معنای سخن او یک چیز است. در سخن مکتوب، اما، دیگر نیت مؤلف و معنا یکی نخواهد بود؛ این جدایی معنای زبانی متن و نیت و ذهن مؤلف به مفهوم نوشته، دلالتی تعیین کننده می‌بخشد که از تثبیتِ صرفِ سخنِ شفاهی فراتر می‌رود. نوشته مترادف استقلال معنایی متن می‌شود که این خود نتیجه گسست نیت ذهنی مؤلف از معنای زبانی متن، و یا جداییِ منظور مؤلف از معنای متن است؛ معنای کنونی متن از منظوری که مؤلف هنگام نوشتن آن داشته است، بهتر می‌شود.
با این تعریف از استقلال متن از مؤلف و تصاحب آن توسط مفسر که ریکور بیان کرده است، اشکالی به هرمنوتیسین‌های فلسفی نیست؛ چراکه این سخنی صحیح است، اما باید به نتیجه این بحث توجه داشت؛ یعنی اعتبارِ تفسیرِ به‌دست آمده؛ اگر منظور از تصاحب متن توسط مفسر، عدم پایبندی به قید و شرط؛ از جمله ضوابط کلام، مراد مؤلف، بستر زمانی نوشتار و... باشد، این سخنی بی‌پایه و اساس است، اما اگر مفسر، ملتزم به رعایت برخی از ضوابط در فهم معنای متن باشد، مسلماً این ضوابط باتوجه به نوع متن متفاوت خواهد بود و در بدو امر سخن صحیحی است که با بررسی آرای ریکور - که در ادامه بیان خواهد شد - نیز همین وجه مطمح نظر است.


*دانش‌آموخته دوره دکتری الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی


انتهای پیام/4096/


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۷
۰
عالی
فائزه طالبی
Iran (Islamic Republic of)
جمعه ۱۸ آبان ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۱
۰
این آقای دکتر شما فقط دانش اموخته؟ خب دانش اموخته چه رشته ای هستند ایشون؟
هلدینگ شایسته