دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
26 آبان 1397 - 20:48

مهاجران مسلمان و پدیده مهاجرت در اروپا – 7

در ادامه مطالب تحلیلی در خصوص مهاجرت مسلمانان به اروپا به بررسی رویکردهای اروپایی برای استحاله هویتی مهاجران مسلمان پرداخته‌ایم.
کد خبر : 326609
10.jpg

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا از معاونت برون‌مرزی صداوسیما، یکی از مهم‌ترین دلایل رویکرد منفی دولت‌های اروپایی به مهاجران مسلمان، تفاوت هویت آنان با فرهنگ اروپایی است. اکثر مسلمانان در اروپا برخلاف میل دولت‌های اروپایی، فرهنگ غربی را به طور کامل نپذیرفته‌اند و در جامعه اروپایی ادغام نشده‌اند. درباره چگونگی مواجهه اروپا با مسلمانان، دو رویکرد اصلی متفاوت وجود دارد. یک رویکرد بر «چندفرهنگ‌گرایی» تأکید دارد و به‌ظاهر در کشورهایی مانند انگلستان دنبال می‌شود. در این رویکرد به مسلمانان به عنوان گروه اقلیتی نگاه می‌شود که دارای هویتی جداگانه و کلیتی یکپارچه هستند. در مقابل رویکرد «چندفرهنگ‌گرایانه»، رویکرد «ادغام‌گرا» وجود دارد که در کشورهایی همچون فرانسه از آن حمایت می‌شود. «ادغام‌گرایان» خواهان اعطای حقوق ظاهراً مساوی شهروندی به اقلیت‌های دینی از جمله مسلمانان و «اروپاییزه» کردن آن‌ها هستند.


حامیان رویکرد ادغام‌گرا، به دنبال این هستند که مسلمانان را در ساختارهای فرهنگی تمدن اروپایی ادغام کنند. از نظر دولت‌های اروپایی به‌ویژه فرانسه و انگلیس، اسلام قابل تقسیم به اسلام «غیرلیبرال» یا «رادیکال» و اسلام «لیبرال» یا «معتدل» است. در چارچوب رویکرد ادغام‌گرا تلاش می‌شود مسلمانان به دو گروه به اصطلاح «میانه‌رو» و «تندرو» تقسیم شوند و اروپا از به‌اصطلاح «مسلمانان میانه‌رو» حمایت کند و رهبران مذهبی این گروه از مسلمانان به منظور تطبیق با ارزش‌های اروپایی تحت آموزش‌های ملی کشورهای اروپایی قرار گیرند. بر اساس رویکرد «اروپاییزه کردن» مهاجران مسلمان، تبلیغات گسترده‌ای برای واقعی قلمداد کردن ادعای وجود «اسلام رادیکال» در مقابل «اسلام معتدل» در رسانه‌ها و محافل فکری اروپا جریان دارد. غربی‌ها در این زمینه، از سازمان‌های افراطی و تروریستی وابسته به عربستان سعودی نظیر القاعده و داعش و جبهة النصره برای ارائه الگوی «اسلام رادیکال» و از محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و سایر تربیت‌یافتگان کشورهای عربی در غرب نیز برای ارائه الگوی به اصطلاح «اسلام معتدل» استفاده کرده‌اند.


در داخل کشورهای اروپایی نیز برای اروپاییزه کردن مسلمانان و ایجاد مصداق عینی برای آنچه در غرب با نام «اسلام معتدل» نظریه‌پردازی شده است، کشورهای اروپایی به روش‌هایی نظیر تأسیس مؤسسات مذهبی و فرهنگی اقدام کرده‌اند. ایجاد «نهاد مرکزی دین اسلام» در بلژیک، «شورای مرکزی مسلمانان» در آلمان نمونه‌هایی از سیاست جوامع اروپایی برای استحاله مسلمانان در تمدن اروپایی است. همچنین شورای اندیشه اسلامی و شورای دین اسلام در فرانسه تشکیل شده که این شورا به طور غیررسمی به مثابه نماینده مسلمانان فرانسه در تعامل با دولت این کشور عمل می‌کند. همچنین اداره اجتماعات و حکومت محلی در انگلیس به این منظور تأسیس شده است.


از دیگر اقداماتی که دولت‌های موافق رویکرد اروپاییزه کردن مهاجران مسلمان انجام دادند، می‌توان به اختصاص بودجه تحقیقات برای سازمان‌هایی اشاره کرد که مسئولیت تولید فکر و توجیه افکار عمومی درباره استحاله مسلمانان مهاجر را به عهده گرفته‌اند. این سازمان‌ها راهکارهایی را برای مشروعیت‌بخشی به بازیگران به‌اصطلاح مذهبی معتدل و لیبرال از جمله امامان جماعت و رهبران مذهبی سکولار و «اروپایی شده»، ارائه می‌دهند. در این راستا در فرانسه هر شهروند مسلمان باید اصول «لائیسته» را بپذیرد و در تعریف هویتی خویش، قبل از هر چیز، خود را فرانسوی معرفی نماید و ویژگی‌های مذهبی و نژادی خود را در مرحله دوم تعریف هویتی خود قرار دهد. در فرانسه موضوع ادغام یا استحاله مسلمانان در فرهنگ اروپایی، تحت عنوان پایبندی به «ارزش‌های جمهوری» و در آلمان در قالب وفاداری به «ارزش‌های آلمانی» یا «آلمانی بودن» مطرح می‌شود.


در مقابل دیدگاه اروپاییزه کردن مهاجران مسلمان، رویکرد «چندفرهنگ‌گرایی» در کشورهایی مانند انگلستان و هلند حاکم است و دولت‌های این کشورها در ظاهر به جای تلاش برای همگونی و ادغام هویتی، پراکندگی‌های مختلف هویتی را در این کشور به رسمت شناخته‌اند. علی‌رغم پذیرش چندفرهنگ‌گرایی توسط دولت‌ها در بعضی کشورهای غربی مانند انگلستان و امریکا، امروزه صداهای زیادی در نقد «چندفرهنگ‌گرایی» در این کشورها شنیده می‌شود. به عنوان مثال، رابرت پوتنام، استاد دانشگاه هاروارد می‌گوید: «پراکندگی فرهنگی باعث می‌شود روح اجتماع‌گرایی در کشور شکل نگیرد و تفرقه در جامعه میان مسلمانان و انگلیسی‌ها افزایش یابد.»


بررسی‌ها نشان می‌دهد که رویکرد ادغام و همگون‌سازی مهاجران مسلمان در جوامع اروپایی در بسیاری از موارد با شکست مواجه شده است. پژوهش پروفسور ماریا هابرفلد نشان می‌دهد که واگرایی از هویت اروپایی در میان همه طبقات اجتماعی و اقتصادی مسلمانان در اروپا وجود دارد و فقط هفت درصد از مسلمانان در انگلیس خود را انگلیسی معرفی می‌کنند و 81 درصد از آنان ابتدا خود را مسلمان می‌دانند. بر اساس یک نظرسنجی از جامعه مسلمانان انگلیس در سال 2016، مسئله عدم احساس تعلق هویتی مسلمانان به جامعه اروپایی نمود بیشتری داشته است. در این نظرسنجی، یک‌سوم پاسخ‌دهندگان معتقد بودند که اشتراکات و احساس تعلق بیشتری با مسلمانان سایر کشورها دارند تا غیرمسلمانان انگلیس. در واقع وجود احساسات شدید ضدمهاجرتی در میان دولت‌های اروپایی، احساس ناهمگونی مهاجران مسلمان با جوامع اروپایی را تقویت کرده است.


پژوهش‌ها نشان می‌دهند که گروه‌های راست‌گرای افراطی و ضدمهاجرت، نقش عمده‌ای در گسترش رویکرد منفی به مهاجران مسلمان در اروپا دارند. گروه‌های راست‌گرای افراطی معمولاً ۱۰ درصد از آراء عمومی را در اتریش، بلژیک، دانمارک، فرانسه و ایتالیا و حدود 20 درصد از آراء را در فنلاند و نروژ در اختیار دارند. این میزان البته در سال‌های اخیر در برخی از کشورهای اروپایی افزایش یافته است. در چنین شرایطی فقدان احساس انسجام هویتی با اروپا، واکنش طبیعی مسلمانانی بوده است که در کشوری با فرهنگ مخالف زندگی می‌کنند. مهاجران مسلمان در فرانسه، آلمان و بلژیک و سایر کشورهای اروپایی، «جوامع موازی» ایجاد کرده‌اند و به رفتارهای مذهبی و هنجارهای فرهنگی کشورهای اصلی خود علاقه بیشتری نشان می‌دهند تا فرهنگ و آداب کشورهای میزبان. در این میان، رویکردهای تبعیض‌آمیز دولت‌های اروپایی و محرومیت‌های این جوامع موازی نسبت به بومیان، برخی از اعضای این جوامع موازی را مستعد عضویت در گروه‌های افراطی کرده است. در همین حال، رویکردهای تبعیض‌آمیز، شرایط را برای ادغام فرهنگی- اجتماعی مسلمانان در جوامع اروپایی سخت‌تر کرده است و احساس بیگانگی، آسیب‌پذیری مهاجران مسلمان را در مقابل تبلیغات گروه‌های راست افراطی اروپایی و نیز سازمان‌های تروریستی و تکفیری مانند داعش و القاعده افزایش داده است.


انتهای پیام/4095/پ


انتهای پیام/

برچسب ها: انگلستان
ارسال نظر
هلدینگ شایسته