دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 بهمن 1397 - 13:29
دانشجویان مکتب شهادت/6؛

شهید حسن باقری، از معجزات انقلاب است

دانشجویی که دو بار در کنکور شرکت کرد، مغز متفکر جنگ شد و مقام معظم رهبری در مورد او فرمود: شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است و از معجزات انقلاب است.
کد خبر : 357878
download.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگی و هنری  گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، غلامحسین افشردی در 25 اسفند 1334 و در سالروز ولادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) در شهر تهران دیده به جهان گشود.


دوبار کنکور


وی پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۵۴ برای اولین‌بار در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته دام‌پروری دانشگاه ارومیه قبول شد. پس از سه ترم مجدداً در کنکور سال ۱۳۵۸ با رتبه ۱۰۴ در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول شد؛ پس از چندی در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار شد. با ورود به واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نام مستعار حسن باقری را برای خود برگزید.


تاکتیک خبرنگاری در جنگ


 با شروع جنگ، به‌سوی جبهه‌های نور شتافت؛ از آموخته‌ها و تجربیات خبرنگاری و اطلاعات در جنگ بهره جست تا جایی که تبدیل به مغز متفکر عملیات و جنگ شد. آخرین اخبار نبرد را با بازدیدهای میدانی و همچنین ارتباط با مراکز مختلف در استان خوزستان و تهران، در اتاق اطلاعات جمع‌آوری و روی نقشه پیاده می‌کرد؛ با این حساب با گردآوری اطلاعات مهم جنگی با تاکتیک خبرنگاری، از عملیات دشمن در منطقه آگاهی می‌یافت.


حسن باقری به‌عنوان مغز متفکر عملیات بیت‌المقدس، نابغه جنگ، استراتژیست و طراح جنگ از ایده‌های خلاقانه خود در شکست حصر آبادان، آزادسازی بستان و آزادسازی خرمشهر بهره جست و ایده‌پرداز عملیات مختلفی همچون ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس شد.


حج بی‌مسافر


در سال 61 در حالی که مقدمات اعزام سفر حج برای او فراهم شده بود، ماندن در جبهه‌های نور را به سفر معنوی حج ترجیح داد و در نهایت در ۹ بهمن ۱۳۶۱، در شمال فکه و درحالی‌که فقط ۲۸ ماه در جنگ 8 ساله حضور داشت به لقای پروردگار و درجه عظیم شهادت نائل آمد؛ مزار این شهید در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت‌زهرا (س) جای دارد.


سخن بزرگان در مورد شهید حسن باقری


مقام معظم رهبری: «دفاع مقدس وسیله‌ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسان‌ها، به شکل عجیبی بروز کند. مثلاً شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است. کِی؟ در سال ۶۱؛ کِی وارد جنگ شده است؟ در سال ۵۹؛ این مسیرِ حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست‌ساله، بیست‌وپنج‌ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! اینها معجزه‌ انقلاب است.


من شرح حال شهید افشردی (باقری) را می‌خواندم. در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطا‌های خود را می‌نوشته؛ همین که در توصیه‌ علمای اخلاق و در توصیه‌های بعضی از احادیث و این‌ها هم هست که خطا‌های خودتان را بنویسید. هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیز‌ها را روی کاغذ می‌نوشته».


امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی: «حسن باقری بسیار دلسوز، پرتحرک، علاقه‌مند و باانگیزه برای انجام مأموریتش در جبهه بود. دقیق و زیرک بود و بااستعدادی که داشت، بعد از مدتی کوتاه یکی از چهره‌های شاخص و مؤثر قرارگاه کربلا شد. در سال ۵۹ درگیری‌هایی با بنی‌صدر خائن پیدا کردم و از مسئولیت فرماندهی کردستان برکنار شدم. خدا توفیق داد، از این فرصت استثنایی استفاده کردم و در طرح و عملیات سپاه شروع به همکاری کردم. برای بررسی و شناسایی منطقه خوزستان، به جبهه رفتم. وارد مقر سپاه در گلف شدم. در اتاق عملیات با برادران سپاه صحبت می‌کردیم. برادر جوانی وارد جلسه شد و خواست مرا به منطقه توجیه کند که همان حسن باقری بود. از همان لحظه آشنایی، محبت او به دل ما رفت و یک احساس احترام نسبت به او کردم. در رابطه باقدرت مدیریت او همان‌قدر کافی است بگویم که ایشان در مسئولیت‌های حساس، بخش عمده‌ای از صحنه عملیات را به دست می‌گرفت و با استعداد و شایستگی که داشت، این کار را به‌خوبی انجام می‌داد».


سردار شهید حمید معینیان، مسئول اطلاعات عملیات قرارگاه کربلا: «جلسات مهم فرماندهی، بدون حضور حسن باقری ناقص بود. هر وقت او شرکت نمی‌کرد، می‌دانستیم جلسه ناقص است. چون مهم‌ترین قسمت جلسه، دادن گزارش از وضع موجود بود و این کار، تنها از حسن باقری ساخته بود. کسان دیگری هم بودند که این کار را انجام دهند، ولی نه به‌دقت و وسواس او. اگر گزارش او ارائه می‌شد، جلسه با پرداختن به قسمت‌های مختلف، گرم می‌شد و نتیجه می‌داد. بعد‌ها بدون هیچ صحبتی، فرماندهان عملیات به این نتیجه رسیدند که از تجربه‌های حسن باقری استفاده کنند تا کسان دیگری هم بتوانند در حد خودشان کار او را انجام دهند».


سردار شهید حسین همدانی، فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین: «صبح روز اول عملیات، دشمن در محور بلتا مقاومت می‌کرد و ما درگیر بودیم. او بدون مکث و ابهام و بدون اینکه حتی مشورت کند، تصمیم گرفت واحد احتیاط را که در منطقه داشتیم، وارد کار کند. این واحد احتیاط، زیر آتش، خط دشمن را شکافت. قطعاً اگر حسن باقری این تصمیم را نگرفته بود، نیرو‌هایی که فرستاده بودیم تپه‌های علی گره زد را با ۹۰ قبضه توپ گرفته بودند، با مشکل زیادی مواجه می‌شدند. واحد احتیاط، خط دشمن را شکافت و خودش را رساند به نیرویی که شب قبل وارد عمل شده بود».


سردار شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع): «ادامه جنگ زیر سؤال بود. حالا ما دیگر حسن نداریم. ما فرمانده قرارگاه کربلا نداریم، چطوری می‌خواهیم این جنگ را ادامه دهیم».


سردار شهید محمدابراهیم همت: «خدا شاهد است که در میان فرماندهان ما، تعقل و اندیشه ایشان بی‌نظیر بود. طرح مانوری که شرح می‌داد، در اولین شرح، انسان می‌پذیرفت و مطلب برایش جا می‌افتاد. غیرازاین مسئله اندیشه‌اش، در جنگ صلابت و استقامت خاصی داشت. یکی از ویژگی‌های خاص او این بود که صبح عملیات، زیر آتش سنگین می‌آمد توی خط و سرکشی می‌کرد و محکم برخورد می‌کرد. اگر واحدی سستی می‌کرد، بازخواست می‌کرد. خدا شاهد است که در کمتر فرماندهی این صفات را دیده بودم: این‌قدر مهربان باشد و این‌قدر عالی. بعد از حسن باقری، دیگر کسی پیدا نشد».


سردار قاسم سلیمانی: «حسن واقعاً یک رهبر بود. تعبیرم این است که او بهشتیِ جنگ بود؛ یعنی همان نقشی که مرحوم بهشتی برای انقلاب و امام داشت، حسن باقری همان نقش را برای جنگ و جبهه داشت. قطعاً همه فرماندهان قدیمی جنگ نظرشان این است که اگر حسن زنده می‌ماند، در وضعیت جنگ قطعاً تأثیر داشت. او پرورش‌دهنده همه ما بود».


سردار محمد باقری: «در مرحله دوم عملیات رمضان، برای یکی از گردانهای عمل‌کننده، حادثه‌ای پیش آمد. آن گردان در محاصره دشمن قرارگرفته بود. در قرارگاه نصر، حسن بی‌سیم رده گردان را هم گوش می‌کرد. احساس کرد یکی از گردان‌ها زیادی پیش رفته و ممکن است به محاصره بیفتد. به فرمانده یگانش تذکر داد. همین‌طور هم شد و گردان به محاصره افتاد. شروع کرد به صحبت با فرمانده تیپ و پرسید: الآن کجا هستی؟ گفت که در مقر تیپ هستم. گفت: باید بروی از موانع عبور کنی، وارد صحنه نبرد شوی و این گردان را از محاصره نجات دهی و تا خودت نروی، این اتفاق نمی‌افتد. این گردان متوجه نیست و اگر بگویی در محاصره است، ممکن است دستپاچه شود و وضع را خراب‌تر کند. آن فرمانده تیپ استدلال آورد که نیازی نیست من بروم و دارم توپخانه را هماهنگ می‌کنم، کار دارم و... برای من عجیب بود، به کسی که حداقل 2 سال بود شبانه‌روز در جنگ با هم بودند و همدیگر را خوب می‌شناختند، حکم کرد: اگر همین الآن از سنگرت راه نیفتی و به سمت خط نروی و این گردان را نجات ندهی، با تو برخورد می‌کنم. من الآن می‌آیم آنجا، تو نباید در سنگرت باشی؛ یا می‌روی در محاصره و به همراه گردان شهید می‌شوی، یا اینکه آن‌ها را از محاصره نجات می‌دهی. گردان محاصره شده در آن‌طرف و فرمانده تیپ زنده و سالم در این‌طرف، برای من قابل‌پذیرش نیست. آن‌چنان برخورد کرد که در سنگر فرماندهی قرارگاه نصر، همه رنگشان پرید».


فرازی از وصیت‌نامه شهید حسن باقری


فعلاً انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای همه مستکبرین در آمده است و یاوری برای همه مستضعفین جهان؛ ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان هم سر جنگ داریم و در رابطه با این هدف، جنگ با صدام یزید مقدمه است.


در این موقعیت زمانی و مکانی، جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند.


در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی، جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش‌پاافتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی درراه اسلام با خلوص نیت را پیدا کنیم.


در مورد درآمدها، چیزی به آن صورت ندارم و همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را داده‌ام و بقیه را هم درراه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند.


در صورت امکان با لباس سپاه مرا دفن کنید.


درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی


اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)


انتهای پیام/4107/خ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته