دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
14 شهريور 1394 - 12:45
صدمه جبران ناپذیر سیاست‌های دولت نهم و دهم به بدنه دانشگاهی ایران

دلالان علم با آموزش‌عالی کشور چه کردند؟

کمتر از ده سال قبل، سیاست‌گذاری‌های اشتباه در حوزه آموزش عالی باعث شد میل به مدرک‌گرایی در بین جوانان ایرانی افزایش پیدا کند و همین امر سبب گسترش دلالان علمی شد. تمامی این مسائل بهانه‌ای شد تا بعضی از رسانه‌های غربی سابقه درخشان سیستم آموزش عالی ایران را به چالش بکشند.
کد خبر : 36987

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، واشنگتن پست در مقاله‌ای با استناد به سیاست‌های دولت نهم و دهم در حوزه آموزش عالی، سیستم آموزشی و پژوهشی ایران را به نقد کشید. حال سئوال این است که چرا چهره درخشان علمی کشور باید بخاطر سوء برنامه‌ریزی و عدم نظارت لکه‌دار شود؟


واشنگتن پست در گزارش خود می‌نویسد: میدان انقلاب به عنوان قلب تپنده تهران تنها چند قدم از دروازه‌های دانشگاه تهران فاصله دارد. این میدان سال‌ها است که به عنوان محلی پرتردد و مملو از مغازه‌هایی که کالای مختلفی از جمله کتاب و دی‌وی‌دی تا تحقیق، مقاله‌های ISI و پایان‌نامه‌‌های آماده دفاع را می‌فروشند، شناخته می‌شود.


در کشوری که همیشه برای علم و دانش ارزش ویژه‌ای قائل بود، چرا علم و دانش به کالایی قابل فروش تبدیل شده است؟ چرا اشتیاق برای کسب علم و دانش جای خود را به جنون سیری‌ناپذیر کسب مدرک داده است؟ و چرا خیل عظیمی از دانشجویان در ازای پرداخت مبلغی گزاف، علم و دانش را از دلالان می‌خرند؟


این مقاله عنوان می‌کند، اگرچه که جمعیت دانشجویان کشور تنها 5% از جمعیت کل کشور را تشکیل می‌دهند، اما آمارها نشان می‌دهد بیش از نیمی از جوانان بین 18 تا 24 سال در یکی از موسسات آموزش عالی در حال تحصیل هستند. با این سیر صعودی پیش‌بینی می‌شود تا سال 2025 این میزان به 60% جوانان کشور برسد.


از میان دانشجویان مشغول به تحصیل 85% از آنها برای ادامه تحصیل در دانشگاه‌ها شهریه می‌پردازند که شامل سیستم آموزشی شبانه، غیر انتفاعی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی است. تمامی این شواهد نشان‌ می‌دهد که والدین ایرانی برای ادامه تحصیل فرزندان خود سالانه 3 میلیارد دلار هزینه می‌کنند و برای علم و دانش ارزش زیادی قائل هستند.








در دولت نهم و دهم موسسات و دانشگاه‌های خصوصی با رشد بی‌سابقه‌ای همراه بود. همچنین دانشجویان آموزش مجازی و پاره‌وقت از 383 هزار به 1.1 میلیون تا سال 2011 رسید

کمتر از ده سال قبل ایران با ریزش بسیار زیاد در دانش‌آموزان مقطع دبیرستان‌ مواجه شد. در سال 2006 تنها کمتر از نیمی از افراد 14 تا 17 سال در دبیرستان‌ها ثبت‌نام کردند. یک میلیون نوجوان ایرانی در مقطعی پایین‌تر شروع به درس خواندن کردند زیرا یا دیر به مدرسه رفته بودند یا مردود شده بودند. بیشتر از 2.4 میلیون دانش‌آموز بنا به دلایل مختلف نتوانستند تحصیلات دبیرستانی داشته باشند و در دبیرستان ثبت‌نام کنند. این آمار و ارقام هیچ گونه هم‌خوانی با میزان بالای متقاضیان ورود به دانشگاه‌ها ندارد. البته آمارها حاکی از این است که در سال 93 میزان ثبت‌نامی‌های دبیرستان بهبود پیدا کرده است، به عنوان مثال این میزان برای پایه‌های هفتم تا نهم به 94% و پایه‌های دهم تا دوازدهم به 82% رسیده است.


در دولت نهم و دهم موسسات و دانشگاه‌های خصوصی با رشد بی‌سابقه‌ای همراه بود. همچنین دانشجویان آموزش مجازی و پاره‌وقت از 383 هزار به 1.1 میلیون تا سال 2011 رسید.


سابقه سیستم آموزشی ایران نشان می‌دهد همواره بر پایه شایستگی و استعداد افراد برنامه‌ریزی شده بود و افراد مستعد می‌توانستند به دانشگاه‌ها راه یابند، اما سیاست‌های غلط باعث شد این فاکتورها نادیده گرفته شود. در این دوره برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی ایران هر کسی که توان پرداخت هزینه‌های تحصیل دانشگاه‌ها را داشت، توانست به دانشگاه راه یابد.


در همان دوره میل به مدرک‌گرایی افزایش بیشتری پیدا کرد و باعث شد با رشد بی‌سابقه دلالان علم و دانش مواجه شویم که بی‌شک آسیب‌های جبران‌ناپذیری به بدنه علمی و آموزشی کشور وارد می‌کنند.


در سال آخر دولت دهم، اکثر دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی اعلام کردند که با توجه با نیاز کشور اقدام به پذیرش دانشجو کرده‌اند، در حالی که این ادعا‌ها با حقایق موجود همخوانی ندارد.


گزارش واشنگتن پست پس از ارائه این آمار به نتیجه‌گیری‌های سیاسی از روند آموزش عالی کشور در دولت نهم و دهم پرداخته، اما نکته قابل تامل این است که تمام استنادات این مقاله به دوره‌ای بازمی‌گردد که سیاست‌های کلان دولت احمدی‌نژاد با انتقادهای بسیاری از جانب اساتید و ناظران علمی کشور مواجه شد؛ روندی که با سرمایه‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های گذشته فاصله فراوانی داشت و عملا روند توسعه علمی 20 ساله ایران را دچار عوارضی کرد که این روزها در حال خودنمایی است؛ بحران‌هایی علنی که عبور از خیابان انقلاب و مواجهه با خیل عظیم «علم فروشان» تنها بخشی از واقعیت‌های عیان آن است.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته