دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 تير 1398 - 21:52
محمدکاظم انبارلویی

هنر جنگیدن

اروپايی‌ها نه از ما نفت می‌خرند، نه مشكل بانكی ما را حل می‌كنند و نه 11 تعهد برجامي خود را عمل می‌كنند. حتی فكر كردن به «مكر» ماكرون هم وقت تلف كردن است چه رسد پاسخ به تلفن او.
کد خبر : 404820

گروه سیاسی خبرگزاری آنا؛ «سون تزو» فیلسوف و حكیم چینی 2500 سال پیش كتابی نوشته به‌ نام «هنر جنگیدن». او در این كتاب شیوه‌های جنگیدن و روش‌های به كارگیری نیروها را در جنگ مورد واكاوی قرار داده و صاحب تئوری و نظریه است. همچنین او در این كتاب جنگ نامتقارن را
به عنوان یك نظریه مطرح می‌كند و می‌گوید:


۱- كشف عدم تقارن‌ها یا عدم تشابه‌ها بین طرفین درگیری در نهایت به پیروزی منجر می‌شود.


۲- ایجاد عدم تقارن در جنگ، كلید پیروزی است.


۳-جنگ یک رقابت چند سطحی و چند بعدی است. عملیات نظامی یك بعد آن است و تنها بعد آن هم نیست. جنگیدن ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دیپلماسی،‌ روانی و ... دارد.جنگ نظامی فقط یك روی سكه نبرد است.


انقلاب اسلامی از بدو پیدایش اصلا به فكر نبرد نظامی نبود. امام (ره) حتی در پیروزی انقلاب و نبرد علیه رژیم دیكتاتوری شاه تئوری؛ «نبرد مسلحانه هم استراتژی هم تاكتیك» را نفی می‌كرد و حاضر نشد در هیچ شرایطی مجوز چنین نبردی را صادر كند. پس از پیروزی انقلاب هم به فكر تجهیز نیرو برای ماجراجویی‌های نظامی نبود. اما وقتی صدام در شهریور 1359 به نمایندگی از قدرت‌های جهانی ایران را مورد حمله نظامی قرار داد، موضوع نبرد نظامی ودفاع هم در دستور كار رهبران انقلاب قرار گرفت. انقلاب اسلامی هشت سال دفاع مقدس را با موفقیت پشت سرگذاشت. اما از آن زمان به بعد طی 30 سال گذشته از موضوع جنگ و دفاع از امنیت مردم غافل نبود.


امروز استراتژیست‌های نظامی جهان اعتراف دارند كه  ایران به پایه‌ای از توانایی رزمی رسیده است كه نه تنها می‌تواند به خوبی از خود دفاع كند حتی هوشمندانه  از همپیمانان خود در منطقه  نیز دفاع می‌كند. امروز جوانان انقلابی رودر روی رژیم اشغالگر قدس و آمریكای جهانخوار در منطقه  ایستاده‌اند و خود را به مرتبت «بازدارندگی» رسانده‌اند. امروز به پایه‌ای از بازدارندگی رسیده‌ایم که اگر احمق‌تر از ترامپ هم به كاخ سفید  راه یابد حاضر نیست انگشت خود را به سمت ماشه نبرد با ملت ایران ببرد؛ حتی تصور آن هم برایشان دردآور است. آمریكا در جنگ‌های نامتقارن در منطقه و جهان شكست خورده است. اولین شكست آمریكا در جنگ نامتقارن در جریان جنگ ویتنام اتفاق افتاد.


ترامپ از مردم آمریكا به شرطی رای گرفت كه جنگی به پا نكند و همانند اسلاف خود هزینه روی دست مردم نگذارد. او بی‌رحمانه سیاست‌های جنگ‌طلبانه بوش پدر و پسر و اوباما را محكوم كرد و قول داد هزینه جنگ‌های منطقه‌ای را صرف رفاه مردم خود كند. با این رویكرد كل استعداد نظامی آمریكا در زمین و هوا و دریا و جنگ افزارهای نظامی به یك آهن قراضه تبدیل شده كه فقط باید هزینه انبارداری آن را پرداخت.


آمریكایی‌ها  كركره جنگ نظامی را می‌خواهند پایین بكشند چون برای آنها هزینه‌بر است. چون حرفی در جنگ نامتقارن نداردو به لحاظ حقوق بشر حیثیت اخلاقی آنها را بر باد می‌دهد.
​​​​​​


تحمل «نعش‌كشي» سربازان خود را ندارند. آنها تاب «بي‌سيرتي» سياسي را ديگر ندارند به‌ويژه وقتي دست به كشتارهاي جمعي مي‌زنند. لذا آمريكا كل استعداد جنگي خود را در حوزه «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سياست» برده است!


آمريكايي‌ها فعلا پنتاگون را تعطيل كرده‌اند و بيش از 15- 10 پست كليدي در دم و دستگاه نظامي آمريكا با سرپرست اداره مي‌شود. ضمن اينكه  وزير جنگ هم ندارند.


ترامپ وزارت خزانه‌داری آمريكا را مسئول «جنگ اقتصادی» كرده است. نه تنها ايران بلكه اغلب رفقا و شركاي خود را هم هدف قرار داده است. زيرساخت‌هاي اين جنگ سال‌هاست شكل گرفته و با هيچ پيماني هم حاضر نيستند آن‌را به هم بريزند.
ترامپ وزارت خارجه و سيا را مأمور «جنگ سياسي» كرده است و هزينه هزاران جاسوس براي نفوذ سياسي و دستكاري فكري در ذهن سياستمداران كشورهاي هدف را به راحتي مي‌پردازد. آنها روي جنگ نرم، راه‌اندازي انقلاب‌هاي مخملي و كودتاي سياسي متمركز هستند.


آمريكا هاليوود ودستگاه جهنمي ارتش رسانه‌اي خود را مأمور «تهاجم فرهنگي» و «شبيخون فرهنگي» به كشورهاي هدف كرده است وميلياردها دلار براي زيرساخت‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي اين نبرد هزينه كرده است.


آمريكايي‌ها در اين حوزه از راهبردها و تاكتيك‌‌هاي جنگ نامتقارن و نيز متقارن استفاده مي‌كنند و فكر مي‌كنند اين رويكرد هم هزينه‌بر نيست و هم  اهداف آنها را بيشتر عملي مي‌كند.


حصر اقتصادي و تحريم اقتصادي از اول پيروزي انقلاب در دستور كار آمريكايي‌ها بود. اما اين بساطي كه آنها به قيمت فضاحت زدن زير قول و قرار برجامي، پهن كرده‌اند خبر از يك برنامه دراز مدت براي نابودي اقتصاد ايران مي‌دهد. البته آنها آب در هاون مي‌كوبند. بهره هوشي ملت ايران 10 برابر كساني است كه در اتاق جنگ اقتصادي نشسته‌اند و هر روز توطئه مي‌كنند.


ايران همين الان 7 برابر حجم مبادلات اقتصادي با اروپا با عراق و 4 برابر مبادلات اقتصادي با اروپا با افغانستان مراودات اقتصادي دارد حالا با چين و روسيه و هند بماند كه يك رقم نجومي است. من نمي‌توانم اين تحفه instex كه نه به بار است و نه به دار فقط متكفل رتق و فتق چند ميليون دلار دريافت و پرداخت براي خريد غذا و داروست، چه ارزشي دارد كه كل فعاليت دپيلماسي خارجي ما روي آن متمركز شده است.


اروپايي‌ها نه از ما نفت مي‌خرند، نه مشكل بانكي ما را حل مي‌كنند و نه 11 تعهد برجامي خود را عمل مي‌كنند. حتي فكر كردن به «مكر» ماكرون هم وقت تلف كردن است  چه رسد پاسخ به تلفن او ...
پاسخ تحريم، تهديد و تحقير آمريكايي‌ها عمل به راهبردهاي اقتصاد مقاومتي است پاسخ درست به اراجيف سياسي آنها قوام بخشيدن به گفتمان هويت انقلاب و كارآمدی و بازكردن راه جوانان حزب‌اللهي به  مراكز تصميم‌‌سازي و تصميم‌گيري است. پاسخ به تهاجم فرهنگي آنها تقويت نهادهای فرهنگی و رسانه‌ها و به‌ ويژه رسانه ملی است.


انقلاب اسلامی در اين نبرد نابرابر در حوزه اقتصاد، سياست و فرهنگ قادر است راهبردهای آمريكا در تحميل جنگ متقارن و نامتقارن عليه ملت ايران را برهم زند. كشف نامتقارن‌‌ها در اين نبرد كار مشكلي نيست انقلاب در حوزه نظامی نشان داده است كه استعداد اين كشف را دارد.


انتهای پیام/۴۰۷۱/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته