دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
23 شهريور 1398 - 14:11
یادداشت/

پاشنه آشیل اطلاع‌رسانی در ایران/ همه ضربه‌هایی که از «نانوا»ها می‌خوریم!

موضوع قرائت رسمی، این روزها پاشنه آشیل اطلاع‌رسانی در ایران است. در مواقع بحرانی یا اصلا قرائت رسمی نداریم، یا قرائت رسمی‌ با تاخیر بسیاری زیادی منتشر می‌شود و یا قرائت رسمی‌ ناقص بیان شده و خودش می‌شود اسباب شایعه‌سازی!
کد خبر : 415399
D1736809T13924326(web)(b).jpg

گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- هادی قبادی، کارشناس رسانه؛ تا حالا حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که به قصد تهیه نان از خانه خارج شوید؛ شاید یکی از بدیهی‌ترین کارهایی که در مسیر رسیدن به نانوایی انجام می‌دهید، پرسیدن یک سؤال ساده از رهگذرانی است که نان به دست از کنار شما عبور می‌کنند «نانوایی هنوز پخت می‌کرد؟» اما بعد از رسیدن به نانوایی و ایستادن در صف نان، حالا دیگر نیازی به تکرار سؤالی که اشاره شد، نیست. چرا که شاطران در جلوی چشمان شما مشغول کار هستند و حتی می‌توانید تخمین بزنید چه وقتی نوبت به شما می‌رسد تا نان بخرید.


این انتظار در صف اما گاهی اوقات پایان تلخی دارد، آنجا که شاطر بلند می‌گوید نان تمام شده و دیگر کسی منتظر در صف نماند.


شما در قبال پاسخ رهگذر نان به‌دست به سؤال شما درباره فعالیت نانوایی که به شما می‌گوید نان تمام شده و نانوایی تعطیل کرده است چه واکنش دارید و در قبال حرف شاطر که به منتظران در صف اعلام می‌کند نان تمام شده و نانوایی تعطیل است،چه عکس العملی نشان می‌دهید؟


تجربه نشان داده در اغلب موارد در حالت اول، ما به پاسخ رهگذر شک می‌کنیم و راهمان به سمت نانوایی را به شوق اینکه خبر رهگذر غلط بوده ،به امید خرید نان ادامه می‌دهیم. در حالت دوم اما رفتار ما کمی منطقی‌تر است، با کمی غرولند نانوایی را ترک می‌کنیم و به سراغ جای دیگری می‌رویم برای تهیه نان.


دقت کنید در حالت اول ما از رخداد دور هستیم و با نقل قول و شنیده روبه‌رو هستیم و به همین علت دچار دیرباوری یا عدم پذیرش واقعیت می‌شویم و درپی آن چیزی که خودمان دوست داریم واقعیت داشته باشد، حرکت می‌کنیم.


در حالت دوم اما دچار دید از نزدیک هستیم و به همین علت به سادگی حرف شاطر را می‌پذیریم چون در این حالت خودمان در همسایگی رخداد هستیم و اتفاق را هم می‌بینیم و هم می‌شنویم به طور مستقیم و بی‌واسطه.


حالا این موضوع را از زاویه دیگری نگاه کنیم، اگر وقتی در صف نانوایی منتظر هستید تا نوبت‌تان بشود، یک نفر از حاضران در صف بگوید، نان تمام شد، شما چه واکنشی دارید؟ آیا نانوایی را ترک می‌کنید یا در نخستین اقدام درباره حرف زده شده از شاطر و نانوا سؤال می‌پرسید؟


پاسخ روشن است، با اینکه شما در همسایگی رخداد و به اصطلاح دید از نزدیک هستید اما برای تایید آنچه شنیده‌اید، منتظر پاسخ شاطر می‌مانید و تا جواب نگرفته‌اید از نانوایی نمی‌روید.


در ارتباطات بحران، به حرف شاطر، قرائت رسمی از یک رخداد می‌گوییم که توسط یک مسئول بیان می‌شود. ساده‌ترین کارکرد قرائت رسمی، پیشگیری از شایعه‌سازی و انتشار اخبار کذب است. مهم‌ترین صفت قرائت رسمی این است که بایستی از طرف کسی اعلام شود که مورد تایید مخاطب باشد و کسی نتواند در حرفش تشکیک کند.


موضوع قرائت رسمی، این روزها پاشنه آشیل اطلاع‌رسانی در جمهوری اسلامی شده است. اگربخواهیم واقع‌بینانه حرف بزنیم در مواقع بحرانی یا ما اصلا قرائت رسمی نداریم یا قرائت رسمی‌مان با تاخیر بسیاری زیادی منتشر می‌شود یا قرائت رسمی‌مان ناقص بیان می‌شود و خودش می‌شود اسباب شایعه‌سازی وموج‌سواری رسانه‌ای یا از همه بدتر قرائت رسمی‌مان با مطالب خلاف واقع منتشر می‌شود.


درباره این بخش آخر اگر بخواهیم به مثال‌مان رجوع کنیم ، ماجرا اینطور می شود که نانوایی اصلا آردی برای پخت نان ندارد اما شاطر به آنهایی که در صف ایستاده‌اند بگوید آرد داریم و نمی‌خواهیم پخت کنیم!


درباره موضوع قرائت رسمی و نقش آن در مدیریت بحران حرف زیاد است اما بد نیست بدانید در عملیات روانی گاهی اوقات برای مدیریت یا فریب افکار عمومی از انتقال و انعکاس قرائت مستقیم توسط واسطه‌ها و منابع آگاه استفاده می شود.


در این مدل برای فریب و جهت دهی مخاطب، قرائت رسمی به اطلاع همان رهگذری که با نان از کنار شما می‌گذرد، رسیده و او نیز موضوع را به شما منتقل می‌کند.در این مدل تلاش می‌شود اولا فضای جامعه با انتشار قرائت غیررسمی سنجیده شود، ثانیا به طور غیر مستقیم هدایت افکار عمومی به سمت قرائت رسمی انجام شود و آخر اینکه با انتشار قرائت غیر رسمی زمینه برای انتشار قرائت رسمی با اندکی تاخیر به جهت تکمیل کردن آن و بالا بردن کیفیت اثرگذاری‌اش فراهم شود.


حالا یک بار دیگر به بعضی از بحران‌های اخیر کشور دقت کنید، مشکل اول و آخر این است که ما نه قرائت رسمی داریم با پیوست‌هایی که گفته شد و نه از قرائت‌های غیر رسمی درست و به جا استفاده می کنیم تا آنجا که برخی از این قرائت‌های غیر رسمی، خودش بحران‌زا و بحران‌ساز می‌شود و اسباب تولید شایعه!


انتهای پیام/4076/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته