دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
25 آبان 1398 - 15:19
گفتگوی آنا با دانشجوی معلول دانشگاه آزاد اسلامی؛

وقتی معلولیت مانعی برای رسیدن به اهداف، امید و آرزوها نمی‌شود

دانشجوی معلول دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام‌آباد غرب در سخت‌ترین شرایط در حال اداره زندگی و ادامه تحصیل است و با وجود معلولیت، دست از تلاش برای رسیدن به اهداف و آرزوهایش برنمی‌دارد.
کد خبر : 445285
20191116_122804.jpg

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از اسلام‌آباد غرب، ناامیدی، ناشکری و بی‌خیالی شاید عادت امروزه بسیاری از آدم‌ها باشد، عادتی که شاید آگاه به وجود و اثراتش در خودمان نباشیم؛ اما وقتی که با افراد پرتلاش، امیدوار و قانع برخورد می‌کنیم، متوجه می‌شویم که داریم بدون تلاش و شکرگزاری روزگار خودمان را سپری می‌کنیم.


محمد آرمند دانشجوی معلول دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام‌آباد غرب که در سخت‌ترین شرایط در حال اداره زندگی و ادامه تحصیل است در گفتگو با خبرنگار آنا به معرفی خود و شرایط حال حاضر پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم:


آنا: لطفا با معرفی خود بفرمایید که به چه دلیل زیر پوشش بهزیستی هستید؟


آرمند: محمد آرمند هستم فرزند جمیل متولد سال 1376 در شهرستان اسلام‌آباد غرب. از بدو تولد در ناحیه نخاع دچار مشکل بودم، به همین دلیل زمانی که هفت‌روزه بودم در کرمانشاه تحت عمل جراحی قرار گرفتم و مشکل نخاعی حل‌ شد؛ اما بر اثر عوارض عمل دچار معلولیت در ناحیه پا شدم و این معلولیت در وجودم مشهود است؛ البته به‌دلیل جراحی در آن سن کم دچار عفونت مثانه و پروستات شدم و این مشکل هنوز هم آزارم می‌دهد و حتی در زمان مدرسه به فکر ترک تحصیل بودم و در تنگنا قرار داشتم.


آنا: آیا تاکنون برای درمان اقدامی کرده‌اید؟


آرمند: با توجه به اینکه از نظر مالی بسیار ضعیف هستیم، از سن 15 سالگی با وجود نقص بدنی در نانوایی کار می‌کنم تا بتوانم مقداری از خرج و مخارج خانواده‌ام را تأمین کنم؛ چراکه سال‌هاست پدرم بیکار است و من پسر بزرگ خانواده هستم. سه روز در هفته در نانوایی کارگری می‌کنم و سه روز هم در دانشگاه برنامه‌ریزی کردم تا درس بخوانم و پیگیر درمان هم هستم تا مقداری از رنجم کاهش پیدا کند.


آنا: این شرایط برای شما در این سن سخت نیست؟


آرمند: هیچگاه دست از تلاش و کوشش برنداشته‌ام و ناامید نشده‌ام حتی زمانی که در سن 17 سالگی کلیه سمت چپ خود را از دست دادم و درد و رنج این مشکل هم به نقص بدنی‌ام اضافه شد و در تنگنا قرار گرفتم.


آنا: از دانشگاه حرف زدی، به رشته تحصیلی که انتخاب کردی علاقه داری؟


آرمند: من از کودکی به موسیقی سنتی علاقه دارم و در منزل به تمرین آواز مشغول بودم و به رویاهایم می‌اندیشیدم که اتفاقی وارد رشته تحصیلی الکتروتکنیک شدم در حالی که علاقه شدید به رشته روانشناسی داشتم.


آنا: مقطع کاردانی را در کدام دانشگاه تحصیل کردید؟


آرمند: در آموزشکده فنی و حرفه‌ای بودم که بسیار در آن دوران رنجیده‌خاطر شدم.


آنا: چرا این احساس و حالت را داشتی؟


آرمند: چون با شرایط بدنی که داشتم وارد یک محیط بسیار سرد و بی‌روح شدم که با روحیاتم اصلاً سازگار نبود. گاهی حتی به ترک تحصیل فکر می‌کردم. نمی‌توانستم با کسی ارتباط برقرار کنم، نمی‌دانستم برای حل مشکلاتم به کجا مراجعه کنم، از طرفی باید هم در نانوایی کار می‌کردم و هم درس می‌خواندم؛ ولی بالاخره هرطور که شد آن دوره را به اتمام رساندم.


آنا: چه‌طور شد که دانشگاه آزاد اسلامی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردی؟


آرمند: به دلیل محیط سرد و بی‌روحی که در آموزشکده تجربه کردم و مشکلات مالی که داشتم، دیگر قصد ادامه تحصیل نداشتم و در نانوایی مشغول کار بودم تا اینکه یک روز در نانوایی در حال کار بودم، یکی از همکارانم گفت «محمد ادامه تحصیل برای معلولان و کسانی که زیر پوشش اداره بهزیستی هستند در دانشگاه آزاد اسلامی بدون پرداخت شهریه شده است، چرا ادامه تحصیل نمی‌دهی؟»، ابتدا با توجه به تجربه سخت مرحله قبلی تحصیل که داشتم، شوق چندانی در من ایجاد نشد؛ اما پس از مدتی تصمیم گرفتم تا به دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام‌آباد غرب بروم و از نزدیک شرایط آنجا را بررسی کنم.


پس از صحبت با دو تن از کارکنان دانشگاه، وقتی شب در خانه به تفاوت برخوردها و محیط فکر می‌کردم، تصمیم گرفتم به‌طور قطع ادامه تحصیل بدهم و اکنون بسیار از انتخابی که کرده‌ام خوشحال هستم. کماکان به آینده امیدوارم و هیچ‌وقت دست از تلاش برای رسیدن به هدف‌هایم برنمی‌دارم و امیدوارم روزی فرد مفیدی برای کشور عزیزم ایران اسلامی باشم.


انتهای پیام/4103/4062/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته