دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 آذر 1398 - 00:12
مالیات هنرمندان/2 | آنا گزارش می‌دهد؛

«از بنفش تا سیاه»/ تغییر رنگ سلبریتی‌ها در دنیای سیاست

سلبریتی‌هایی که دیروز حامی روحانی بودند، امروز به ستوه آمده از تدابیر دولت محبوب‌شان به میدان مجازی آمده‌اند، غافل از اینکه آدرس را اشتباهی می‌دهند.
کد خبر : 448216
صدای آبان3.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - علی ترابی، دو روز پیش و درست نزدیک به سه هفته پس از گران شدن قیمت بنزین و تقریباً یک هفته بعد از آرام شدن فضای کشور پس از اغتشاشات بنزینی، برخی از سلبریتی‌ها در اقدامی هماهنگ چالشی با عنوان «صدای آبان 98» به راه انداختند. چالشی که وجه مشترکش یک تصویر سیاه از ایران بود، بدون حتی یک نقطه روشن و البته به همراه متنی متناقض‌.


چرا سلبریتی‌ها مهم اند؟


در علم سواد رسانه مبحثی وجود دارد به نام زبان اقناع. این مبحث به راهکارها و تکنیک‌هایی می‌پردازد که صاحب پیام را کمک می‌کند تا راحت‌تر مخاطب را در جهت هدف خود قانع کند. تکنیک‌های گسترده‌ای مثل کانال انحرافی، دروغ بزرگ، مرد پوشالی، حمله به گوینده و غیره که البته شاید ماهرترین ایرانی در پیاده سازی آن کسی جز حسن روحانی و مشاورانش نباشند. یکی از این فنون «گواهی دادن توسط افراد شاخص» نام دارد که در آن صاحبان کالا، محصول خود را به دست یک چهره مشهور و اصطلاحاً سلبرتی می‌سپارند تا با استفاده از توجه و علاقه مردم به این فرد، راهی برای قانع کردن مخاطب پیدا شود.


داستان سلبریتی‌های ایرانی که هر از گاهی پشت سر هم راه می‌افتند و به مسائل سیاسی ورود می‌کنند هم همین است. روزی به‌طور دسته جمعی له روحانی مطلبی می‌زنند و روزی هم با آدرس غلط علیه این و آن پست می‌گذارند. باید دید فرماندهی و کارگزار این شوی تبلیغاتی کیست و از پس این تبلیغات سود حاصله به جیب چه کسی واریز می‌شود؟


صدای آبان 98 ؛ آوایی فالش برای معرفی مقصر


بر هیچ کسی حتی جماعت عزیزِ عوام کشور در دور افتاده ترین نقاط کشور نیز پوشیده نیست که شیوه اجرای طرح خوب و مناسب و البته لازم سهمیه بندی بنزین، آتش نا آرامی‌هایی را روشن کرد،که دودش چشم همه را سوزاند. دیگر همه فهمیده‌اند که بی‌تدبیری و سیاست دکترین شوک دولت بود که وضع را پس از سهمیه بندی به جایی رساند که خسارت هزار میلیاردی برای کشور به بار آورد. شاهد این ادعا نیز واکنش مردم به صحبت‌های رئیس جمهور در خصوص بی اطلاعی‌اش از زمان سهمیه بندی بنزین است.


اما در کمال تعجب و همچنانی که در ابتدای این نوشتار هم بدان اشاره شد چند نفر از چهره‌های شاخص کشور دو روز قبل با استفاده از تصویری کاملاً سیاه از ایران و ضمیمه کردن آن به متنی عجیب، سعی کردند اذهان مردم نسبت به مشکلات امروز کشور را به آدرسی غلط راهنمایی کنند.


این نخستین باری نیست که این جماعت به اصطلاح شاخص کشور ما در اقدامی دسته جمعی لشکرکشی کرده و سعی در انحراف افکار عمومی دارند. حافظه تاریخی مردم ما هنوز به یاد دارد که همین افراد بودند که روزگارانی پیش تر با آب و تاب فضایی از دولت روحانی ترسیم می‌کردند که بهشت برین پیش آن کم می‌آورد. مردم هنوز یادشان نرفته که اینان برای جمع کردن رأی کاندیدای محبوبشان چه گلوها که از هم نگسیختند و چه پروپاگاندایی در فضای مجازی به راه نیانداختند.


آئینه عبرت!


حالا که ناکارآمدی دولت محبوب دوستان اظهر من الشمس شده و سیاست‌های برجامی و دکترین شوک یکی پس از دیگری به شکست رسیده‌اند، حالا که طرح‌های دولت قبل – همان مغضوبین علیهم جماعت سلبریتی- یکی پس از دیگری در حال اجراست و حالا که دولت با رانندگی ریاست جمهور محبوب این جماعت تخته گاز به عقب بر می‌گردد، شاید بد نباشد حداقل جهت یادآوری به این سلبریتی‌ها و طرفداران‌شان، برخی مواضع آنها در سال های گذشته مرور شود، بلکه مایه عبرت‌شان باشد.


رخشان بنی اعتماد که نامش در صدر لیست صدای آبان 98 آمده بود، پیش از انتخابات اردیبهشت 96 در پست خود اینستاگرامی خودش تلویحاً به ناتوانی روحانی در تغییر شرایط کشور در چهار سال بعدی اعتراف کرده بود ولی باز هم از همین روحانی حمایت کرده بود .



اصغر فرهادی که دومین نام لیست سیاه نماگران اخیر است، فردی است که 24 اردیبهشت 96 در گفتگو با خبرگزاری برنا ضمن اعلام رای خود به روحانی، از افرادی که هنوز برای رأی دادن تردید داشتند خواسته بود به خاطر سرنوشت فرزندان این سرزمین و نسل آینده از حق انتخاب خود استفاده کنند.



دیگر نامی که در لیست امضا کنندگان صدای آبان 98 به چشم می‌خورد، بهمن فرمان آرا ست. کارگردانی که در متن یادداشتش با عنوان به احترام ایران به روحانی رای می‌دهم، صریحاً آورده بود چون نمی‌خواهیم به عقب برگردیم این انتخاب را دارم.



در ادامه لیست اما نام کیهان کلهر هم به چشم می‌خورد. کلهر هم در گفتگویی که 26 اردیبهشت 96 در خبرگزاری ایلنا منتشر شده بود گفته بود که با این امید که در چهار سال آینده توجه دولت امید در کنار شکوفایی اقتصادی، به مسائل فرهنگی‌، اخلاقی‌ و همچنین حمایت از حقوق بانوان، اقلیت‌های قومی و مذهبی‌ بیشتر از پیش باشد، به روحانی رأی می دهم.



مخاطب جلوتر که می‌رود و بیشتر نام امضا کنندگان کمپین را می‌بیند، نام‌های آشنای دیگری را هم می‌بیند، مثل نوید محمد‌زاده. او هم نقشه ایران را یک دست سیاه کرده و خواسته صدای آبان 98 باشد اما شاید یادش رفته که روزگاری چگونه صدای حمایت از روحانی بود، مثل همین کلیپ زیر.





شاید بد نباشد بعد از کیلپ کُردی نوید محمد‌زاده، به حمایت تمام قد باران کوثری از روحانی هم اشاره‌ای شود. رسانه‌ها که این روزها از حضور کوثری در کمپین صدای آبان 98  می‌نویسند، روزگاری تیتر می‌زدند «سخنرانی طوفانی باران کوثری در همایش حامیان حسن روحانی در سالن آزادی» و حتی در قبال اتهام زنی‌های او سکوت می‌کردند.





بعد از باران کوثری و دفاع جانانه‌اش از روحانی و اصلاحات، به نام دیگری اشاره می‌شود، پگاه آهنگرانی. مردم که هنوز ابراز ارادت‌های وی به روحانی و تعظیم وی مقابل رئیس جمهور در سالن اجلاس سران را فراموش نکرده‌اند حالا پست اعتراضی وی در خصوص وضعیت کشور را مشاهده می‌کنند و از خود می‌پرسند که مگر جز تدبیرهای اشتباه همین دولت، چیزی مسبب وضعیت فعلی کشور است؟




اما به نظر نگارنده قسمت طنز ماجرای کمیپین صدای آبان 98 آنجاست که منیژه حکمتی به ماجرا ورود می‌کند که خودش چندی پیش در گفتگویی اعلام کرده بود دیگر به سیاست ورود نمی‌کند! منیژه حکمت که روزگاری در اهمیت رای دادن به روحانی یادداشت به روزنامه شرق می‌داد هم حالا در صف طلبکارها ایستاده است.



باید از خانم حکمت بعد از این همه فراز و نشیب پرسید آیا هنوز هم مثل سال 96 که این‌گونه نوشتید، «من هنوز شرایط اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، بین المللی، فرهنگی، فساد سیستماتیک و... رو در سال ۹۲ فراموش نکرده‌ام. سالی که با هزار امید به دولت امید رأی دادم و امروز در بهار ۹۶ رسما اعلام می‌کنم که هرچند دل خسته و دل شکسته باشم، اما من به دولت امید امیدوارم» باز هم به این دولت امیدوارید؟



صف سلبریتی‌های طلبکار شده از مردم را نفر به نفر بررسی شد و حالا نوبت می رسد به بهاره کیان افشار تا ببینیم او که حالا در اینستاگرامش ایران عزیز را سیاه کرده، چگونه روزگاری برای حمایت از روحانی و تدبیرش روسری بنفش به سر می‌کرده و پست می گذاشته است.



محسن تنابنده، طنازی که در نقش نقی معمولی همه مردم ایران را سر کیف آورده هم متأسفانه این روزها فعال کمپین صدای آبان 98 شده، تا جایی‌که تصویر آواتار اینستاگرامش را هم به نقشه سیاه رنگ ایران تغییر داده است. شاید بد نباشد این نویسنده زبردست بازگردد و راز و رمز اوضاع امروز را در حمایت‌هایش از روحانی جستجو کند و ببیند سهم دولت مورد حمایتش در روزگار امروز مردم ایران چیست؟






این فیلمی است که تنابنده پس از پیروزی روحانی روی صفحه اینستاگرام خود قرار داده بود


خیلی سلبریتی‌های دیگر هم هستند که روزگاری حامی روحانی بودند و امروز منتقد اوضاع کشور، اما شاید بد نباشد از دیگر نام‌ها عبور کرده و در پایان این گزارش یادی شود از صحبت‌های هومن سیدی و تقدیم جایزه‌اش به بزرگ مردی به نام حسن روحانی.






کاش روزگاری فرا رسد که مردم با فراغت از بازی‌های سیاسی نظرات چهره‌های شاخص فرهنگ و هنر کشورشان را ببینند و بخوانند. به امید روزی که مردم بدور از هیاهوها و بدور از بازی مالیات بتوانند نظرات چهره‌ها را از نظر بگذرانند.


انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
ف.م
Iran (Islamic Republic of)
پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۸:۳۲
۰
عطش روحی دیده شدن حتی به قیمت فریاد کردن بیسوادی در حوزه های مختلفی که اصرار دارند درآن وارد شوند،‌چیزی ست که امروزه سلبریتی ها را به آن میشناسیم . ما در این جماعت نه هنر دیدیم و نه تلاشی برای ارتقا هنر . مشتی تازه به" دوران رسیده فکری " که خود را روشنفکر میدانند. مشتی " متوهم " که خود را برتر از دیگران میبینند .مشتی " مبتلا به بیماری دیده شدن" که به هر بهانه ای از چپ و راست خود و خانه و سگ و ماشین و سفرشان به ضور به مردم توضیح میدهند تا اعتباری را که ندارند به مجاز در مجازی بخرند و به مجاز لایک بگیرند .
لایک واقعی را کسی میگیرد که شرافتمندانه در هر شرایطی برای کشورش از جان گذشته و چون علفی هرز با رقص باد نرقصیده .لایک واقعی را کسی میگیرد که شهامت دارد بیاید جلوی ۸۰ میلیون ایرانی که هیچ جلوی یک دنیا بگوید اشتباه کردم نه انکه هر روز به رنگی درآید تا برایش هورا بکشند
هلدینگ شایسته