دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

ابن حُوْقَل؛ جهانگردی که جغرافیدان شد

ابوالقاسم محمد بن حوقل، بازرگان، جهانگرد و جغرافی‌دان معروف عرب در قرن چهارم هجری قمری است.
کد خبر : 488893
600px-Pic_of_toon_city.png

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابوالقاسم محمد بن حوقل ، بازرگان، جهانگرد و جغرافی‌دان معروف عرب در قرن چهارم هجری قمری است.


تاریخ دقیق ولادت او مشخص نیست. اما محل تولد وی را نصیبین، واقع در بین‌النهرین علیا گفته‌اند. با توجه به سخنان خودش در 325ق در بغداد بوده و در 320ق در مداین حضور داشته است؛ پس باید قبل از 320 متولد شده باشد. تاریخ مرگ او هم در هیچ کتابی ذکر نشده است.


آن‌طور که ابن حوقل در کتابش نوشته، برای مطالعه سرزمین‌های اسلامی و تجارت، در رمضان 331/مه 943 میلادی از بغداد (دارالسلام) عازم سفر شده و پس از گذشتن از افریقای شمالی، اسپانیا و مرزهای جنوبی صحرا به مصر و نواحی شمالی قلمرو اسلام، یعنی ارمنستان و آذربایجان، بین‌النهرین، عراق، خوزستان، فارس، خوارزم، ماوراءالنهر و سیسیل رفته است.


چنان‌که گفته شد، سرآغاز مسیر حرکت او افریقای شمالی بود. وی پس از گذر از مهدیه به اسپانیا رفت. در آنجا با حَسْدای بن شپْروط، طبیب یهودی و وزیر عبدالرحمان سوم آشنا شد و در قبال اطلاعاتی که درباره یهودیان شرق در اختیار او قرار داد، اطلاعاتی درباره کشورهای اروپای شمالی کسب کرد. سپس مسیرش را به سمت جنوب ادامه داد تا به غانا (غنا) رسید. مشخص نیست ابن حوقل پس از رسیدن به سیسیل سفرش را در کدام جهت ادامه داده است. ظاهراً او به علت علاقه به دانش جغرافی و بررسی اوضاع اجتماعی ملل گوناگون و کسب درآمد و تجارت عازم این سفر شده است، اما با توجه به رفتن او به قلمرو حکومت فاطمیان در افریقای شمالی و امویان در اندلس و سفر به نابلی (ناپل) و پالِرمو به نظر می‌رسد که مقاصد دیگری نیز داشته و در حقیقت مبلغ مذهبی و داعی سیاسی بوده است.


اثر باارزش ابن حوقل کتاب صورة‌الارض یا المسالک و الممالک و المفاوز و المهالک است. او در مقدمه کتاب آورده که چون در جوانی به آگاهی از وضعیت کشورها و شهرها بسیار علاقه داشته است، از مسافران و تجار سؤالات فراوانی می‌کرده و کتاب‌هایی درباره این موضوعات می‌خوانده، اما ناهماهنگی این معلومات سبب شده که او خطرات سفر را به جان بخرد و خود نهقشه شهرها را رسم و موقعیت جغرافیایی آنها را بیان کند.


ابن حوقل مرزهای سرزمین اسلام را در صورة‌الارض مشخص کرده است؛ این سرزمین‌ها از یک‌سو از فرغانه آغاز شده‌اند و تا خراسان و جبال و عراق و دیار عرب تا سواحل اردن ادامه دارند و از سوی دیگر از کشور روم آغاز و به شام و جزیره و عراق و فارس و کرمان تا سرزمین منصوره در ساحل دریای فارس منتهی شده‌اند. مؤلف در این کتاب بیشتر به شرح سرزمین‌های اسلامی و ایران پرداخته است اما در بعضی موارد وقایعی را که در خارج از جهان اسلام نیز رخ داده بیان کرده است.


کتاب المسالک الممالک یا صورة‌الارض (نقشه یا هیئت زمین) نخست که ابن حوقل آن را به سیف‌الدوله حمدانی تقدیم کرده است و تحریر دوم که در 367ق صورت گرفته و در آن به فاطمیان بسیار توجه شده است. نسخه دوم را کرامرس تصحیح و چاپ کرده که از چاپ دخویه کامل‌تر و بهتر است.


در بین جغرافی‌دانان مسلمان او نخستین کسی است که با مغرب، اسپانیا و سیسیل به خوبی آشنایی داشته و مطالب فراوانی درباره آنها در کتابش آورده است. اساس کار ابن حوقل برای نگارش کتابش، مسالک و ممالک اصطخری بود. او تغییراتی در آن داد و به بخش‌های عراق و ارمینیه و ماوراءالنهر مطالبی افزود و توضیحاتی نیز درباره مناطق مهم ذکر کرد. ملاک او نیز مانند اصطخری نتایج حاصل از سفر خودش بود. به همین علت، نکاتی را که درباره شهرها و کشورها و مسافت‌ها بیان کرده، دقیق است. البته در این بخش به مقدمات علم‌الافلاک و عجایب و غرایب توجه کافی نکرده است.


نقشه‌هایی که ابن حوقل کشیده و به کتاب افزوده است چندان دقیق نیست. او نقشه‌ها و مطالب برخی از فصول مانند بخش جزیرة‌العرب، خلیج فارس، خوزستان فارس و کرمان، دیلم، دریای خزر، خراسان و سیستان را عیناً از اصطخری اقتباس کرده اما توضیحات مهمی نیز به آنها افزوده است. در سایر بخش‌ها نیز قسمت عمده مطالب از اصطخری است. فقط در مورد مغرب، اسپانیا و سیسیل مطالب از خود ابن حوقل است.


ابن حوقل در اثر خود از سفرنامه ابن فضلان نیز استفاده کرده است.


با اینکه صورة‌الارض کتابی درباره جغرافی است، شرح حال بزرگان و پادشاهان و حکمرانان شهرها، توانگران، نیکوکاران، صاحبان مذاهب، از جمله حسین بن منصور حلاج نیز در آن آمده است. مؤلف به رویدادهای مهم تاریخی و اجتماعی، طرز زندگی مردم و زبان و لهجه آنها توجه کرده و مطالبی درباره آنها آورده است. نکته جالب توجه در این میان اشاره روشن و واضح به نام خلیج فارس است. در بخشی از کتاب آمده است: «دریای فارس خلیجی از بحر محیط در حدّ چین و شهر واق است و این دریا از حدود بلاد سند و کرمان تا فارس امتداد دارد و از میان همه سرزمین‌های مجاور آن به نام فارس نامیده شد است؛ زیرا فارس از همه این کشورها آبادتر است و پادشاهان آنجا در روزگاران قدیم سلطه بیشتر داشتند و هم‌اکنون به همه کرانه‌های دور و نزدیک این دریا مسلط‌اند.»


ابن حوقل در کتابش به نکته‌های اقتصادی کاملاً تازه و ابتکاری اشاره کرده است. وی به کالاهای گران‌قیمت و کمیاب کمتر از محصولات اساسی کشاورزی و صنعتی اهمیت داده و در هر فرصت وضع اقتصادی زمان را مطالعه کرده و طرح کاملاً روشنی از محصولات زمان خود ارائه کرده است. به علت واژه‌ها و نام‌های فارسی که ابن حوقل در کتابش آورده، این اثر از لحاظ زبان فارسی نیز درخور توجه است.


با توجه به ویژگی‌هایی که درباره صورة‌الارض ذکر شد، این کتاب یکی از منابع مهم و معتبر در علم جغرافیا و تا حدودی جغرافیای تاریخی به‌شمار می‌آید و محققان و مورخان و جغرافی‌دانانِ بسیاری از آن استفاده کرده و به آن استناد کرده‌اند. البته برخی نیز از ابن حوقل انتقاد کرده‌اند؛ از جمله ابن سعید، مورخ و جغرافی‌دان معروف اندلسی با نظریات او درباره اخلاق اعراب اندلسی به‌شدت مخالفت کرده است. برخی نیز گفته‌اند که او فقط به سرزمین‌های بزرگ اسلامی توجه کرده و بدون تحقیق و پژوهش و با اکتفا به دیده و شنیده‌های شخصی مطالبش را بیان کرده است. کتاب اغلاط فراوان دارد و اطلاعات آن درباره فرنگ بسیار مختصر است و مؤلف با نظر منفی به آن سرزمین‌ها پرداخته است. او در این‌باره می‌گوید: «در باب نصاری و حبشه سخن نگفتم مگر اندکی؛ زیرا دلبستگی من به حکمت و عدل و دین و نظم احکام مرا از ورود در آن باز می‌دارد.»


هر چند که کتاب ابن حوقل خالی از ایراد و اشکال نیست، اما این انتقادات نیز اغلب بی‌ارزش و مبالغه‌آمیزند و در کنار آنها بسیاری از صاحب‌نظران این کتاب را بسیار ارزشمند و منبعی معتبر دانسته‌اند.


ابن سعید تکمله‌ای بر صورة‌الارض نوشته است که سه بخش دارد؛ بخش اول آن به اندلس، بخش دوم به سیسیل و بخش سوم به اسپانیای غربی اختصاص دارد.


نخستین بار دخویه کتاب صورة‌الارض را با نام المسالک و الممالک و المفاوز و المهالک در 1873 در لیدن چاغپ کرد. پس از او کرامرس در 1938 این کتاب را در دو جلد منتشر کرد. نسخه‌ای هم از آن در بیروت به چاپ رسید. این کتاب به زبان‌هایی از جمله انگلجیسی، فرانسه و فارسی ترجمه شده است. ابن حوقل کتاب دیگری نیز داشته که درباره تسیسیل بوده و در زمان خود بسیار مشهور بوده است اما در حال حاضر اثری از آن در دست نیست.


 انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته