دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
31 ارديبهشت 1399 - 15:11
یادداشت/ صفاوردی

مشارکت و ائتلاف منطقه‌ای؛ تنها راه صلح و امنیت در خاورمیانه

یک کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت تنها راه برقراری صلح و امنیت در خاورمیانه از طریق مشارکت و ائتلاف واحد منطقه‌ای ممکن است.
کد خبر : 491085
IMG-20200520-WA0017.jpg

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سوسن صفاوردی در یادداشتی نوشت: با گذشت چند ماه از ترور قهرمان ملی سردار سلیمانی توجه به چند نکته کاملاً ضروری است:  سیاست خارجی تمامی کشورها تابع داده‌های غیرثابت همچون متغیرهای داخلی و تحولات در رفتار دیگران است. به عبارتی بازیگران سیاست بین‌الملل وخارجی در فرآیندی مستمر مشارکت دارند و تصمیم‌گیری آنها بر تمامی داده‌های حوزه‌های مختلف تأثیرگذار است.


بلاتکلیفی، انفعال، اختلاف و چنددستگی نخبگان داخلی نوسانات قدرت یک واحد سیاسی را به تصویر می‌کشاند و رفتار واحدهای سیاسی دیگر بسیار تاثیرپذیر از روند فوق‌ است. از سوی دیگر روند ذکرشده تعیین‌کننده وجهه ملی در انظار عمومی جهان است که میزان شدت و ضعف آن زمینه را برای تخریب و ضربه به یک واحد سیاسی از سوی رقبا، آماده می‌کند. به عبارت دیگر شرایط و مقتضیات داخلی تعیین‌کننده تصمیمات دیگر کشورها در عرصه سیاست خارجی آن‌هاست با این مقدمه به بررسی دو حادثه که در فواصل سال‌های خرداد 96 و آبان 98  بسیار در وقوع حادثه ترور سپهبد سلیمانی تاثیرگذار بوده  وحائز اهمیت است، پرداخته می‌شود. 


از بدو ورود سپاه قدس به عنوان نیروهای مستشاری که سرنوشت پیشروی و حضور داعش در منطقه را که با شعار «باقیه وتتمدد (ماندگارو روبه گسترش )» در مدت زمان کوتاهی 60% از خاک عراق و 70%  از خاک سوریه را اشغال کرده  و خواب فتح ایران را در سر می‌پرواندند، هجمه تبلیغاتی غرب برعلیه تلاش امنیت محور ایران  شروع شد و غرب درصدد بود با عنوان طرح حرکت تروریستی ایران تصویر مبهمی از این حضور را در داخل و اذهان عمومی ایجاد کند. این تصویر مبهم و پرسش ضرورت حضور ایران در این کشورها با وجود مشکلات داخلی در خرداد ۱۳۹۶ با نفوذ داعش به ایران آن هم در قلب تهران و مجلس شورای اسلامی بلافاصله تصویر تحسین‌برانگیز و افتخارآمیز چرخش پیدا کرد و سردار شهید سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس و پشتیبان امنیتی که تا به آن روز خیلی مهم جلوه نمی‌کرد در جایگاه قهرمان ملی قرار گرفت.


آمریکا و متحدان که در تمامی سال‌های حمله داعش به منطقه تلاش می‌کردند تصویر واقعی حضور ایران و سپاه قدس را در عرصه ملی و بین‌الملل وارونه جلوه داده و آن را تخریب کنند با این واقعه از موفقیت در عرصه داخلی ناامید شدند و منتظر فرصتی دیگر برای تضعیف این غرور و انسجام ملی و عملی کردن تهدیدات خود در شرایط تضعیف شدند.


بی‌توجهی، بی‌تدبیری و سطحی‌نگری مسئولان امر، در حالت خوش‌بینی، فرصت مناسبی را در آبان ۱۳۹۸ تقدیم آمریکا کرد که از قدرت ایران در مبارزه با داعش و به تبع آن محبوبیت بین ملت‌های منطقه بی‌نهایت خشمگین بودند. گران کردن بنزین در شرایط بحران  معیشتی مردم بدون آمادگی قبلی و افزایش سطح درآمد نمی‌توانست تنها نشانه بی‌تدبیری سران سه قوه باشد که می‌بایست تصمیمات خود را با توجه به شرایط بحران داخلی و خارجی اتخاذ کنند و بی‌توجه به بشکه باروتی که آماده انفجار است کبریت بکشند. و از سوی دیگراین نکته که دشمن زخم‌خورده منتظر یک فرصت برای ضربه است  و چنین تصمیمی در شرایط بحران می‌تواند حتی تسهیل‌کننده حضور و ضربه عده‌ای برانداز در میان جمعیت معترض به تضعیف حقوقشان بیانجامد، بسیار بعید به نظر می‌رسد که تنها یک غفلت بوده باشد اما علی ایحال همان‌طورکه گفته شد در حالت خوشبینانه  این غفلت زمینه را برای رویارویی نیروهای امنیتی که با حادثه خرداد ۱۳۹۶ اعتماد و تحسین مردم را به دست آورده بودند با معترضان شد که بی‌نهایت اعتماد ملی را خدشه‌دار کرد و به تبع آن وجهه ملی را تضعیف کرد.


این همان فرصت رویایی بود که آمریکا و متحدانش منتظرش بودند، تزلزل اعتماد ملی، اختلاف و چنددستگی زمینه را برای ترور شخصیت‌های تعیین‌کننده مرگ داعش و به تبع آن نفوذ ایران به عنوان عامل مؤثر در امنیت و صلح منطقه از یک سو و تضعیف حضور غرب از سوی دیگر آماده کرد. شخصیت‌هایی که به وجود آورنده ترتیبات سیاسی امنیتی جدید در منطقه بودند و در رأس آن سپهبد شهید قاسم سلیمانی که بعد از خرداد 1396 به عنوان قهرمان ملی در جبهه داخلی نیز  شناخته شده بود.


اینکه سران رژیم تروریستی آمریکا در تمامی دوره‌های انتخاباتی خود با ایجاد یک جریان بین‌المللی به دنبال رأی آوردن هستند و یا اینکه آقای ترامپ برای فرار از استیضاح اذهان عمومی آمریکا نیازمند القاء ضرورت ترور یک مقام رسمی بلندپایه نظامی ایران بوده است و با توجیه تصور احتمال خطر و اقدام ایران بر علیه منافع آمریکا سعی درمشروعیت دادن به  عمل تروریستی و جنایتکارانه خود دارد بر اهل فن پوشیده نیست، اما در اینجا نیز باید بر چند نکته تأکید کرد.


اجازه ایجاد پایگاه‌های نظامی به آمریکا و دول غربی بیش از آنکه  به منظور حفظ منافع ملت‌های منطقه باشد، آسیای غربی را دچار بحران‌های عدیده کرده است و کشورهای منطقه باید بدانند که توقع حفظ امنیت، توسط  دولت آمریکا که به هیچ یک از تعهدات بین‌المللی پایبند نبوده است توهم بزرگی است، که در نهایت خود آنان را نیز قربانی خواهد کرد.


دولت‌های منطقه باید بدانند که امنیت و صلح در خاورمیانه  تنها در سایه ائتلاف و همکاری این دول که مشترکات زیادی با یکدیگر دارند امکان‌پذیر است و توقع حفظ امنیت و صلح از دولت‌هایی که حضور خود در این منطقه را با شعار صلح  مشروعیت داده‌اند و در اصل به‌دنبال طلای سیاه و  ذخایر موجود در خاورمیانه هستند، توهم بزرگی است که با یک  تورق سطحی مشخص می‌شود این حضور پیش از آنکه امنیت و صلح را  به ارمغان آورده باشد، خاورمیانه را مستقیم با تشکیل گروه‌های افراطی و تکفیری و یا غیرمستقیم با آنارشی به آتش کشیده است.


نکته بعدی اینکه صلح و امنیت در این منطقه مطلقاً خواست کارتل‌های صهیونیستی فروش تسلیحات نظامی که با جنگ و کشتار ترور امکان فروش بیشتری را به دست می‌آورند، نیست؛ لذا تنها در سایه همکاری و مشارکت منطقه‌ای امکان برقراری صلح و امنیت برای خاورمیانه متصور خواهد بود. یادگیری از الگوی ائتلاف غربی برای منافع غرب در این منطقه گزینه‌ای با هزینه بسیار ناچیزتر و موفق‌تر از ائتلاف غرب به بهانه برقراری و کمک به صلح و امنیت در آسیای غربی است.


از طرف دیگر باید توجه داشت که مهمترین عامل  حضور دول غربی در خاورمیانه بی‌تدبیری، عدم انسجام ملی و منطقه‌ای است؛ لذا همکاری و مشارکت برای ائتلاف منطقه‌ای قدمی بزرگ برای خروج آمریکا و متحدانش در این منطقه خواهد بود. و نکته آخر اینکه مسئولان باید بدانند که حفظ انسجام ملی نیازمند همدلی، رقابت سالم، و پرهیز از تفرقه و سیاست‌زدگی است که تا به امروز منش غالب دولتمردان بوده است.


انتهای پیام/4079/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته