دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

عاشقی به روایت آدم معروف‌ها

ماجراهای عشقی، از قدیم الایام پای ثابت پاورقی مجلات خانوادگی یا تیترهای پر جنجال صفحه حوادث روزنامه ها بوده و هست.
کد خبر : 55971

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، از آنجا که عشق مهم ترین واقعه زندگی آدمی است که برخلاف تولد و مرگ، خود انسان مهم ترین نقش را در آن دارد و چند و چون و رنگ و روی این رویداد مهم خودآگاه یا ناخودآگاه دست خود فرد است، داستان ها و خاطراتی شنیدنی درباره این اتفاق شیرین در زندگی تک تک آدم ها روی می دهد. برای شنیدن این خاطرات رفتیم سراغ آدم معروف ها و از میان صحبت های جدید و قدیم شان به توصیف عشق های خیلی قدیمی ، قدیمی و خیلی جدید رسیده ایم. خواندن این خاطرات شاید بیانگر این باشد که عشق گاهی به سادگی دوست داشتن عطر گلی یا تنفسی عمیق است و می تواند بعد از یک انتخاب آگاهانه در مسیر زندگی شکل بگیرد. در دنیایی که غم هایش شاید بیش از خوشی هایش باشد عشق هنری والاست . چنان که خواجه شیراز گوید چه هنری برتر از عشق؟



عاشقانه گلاب و استاد همیشگی تئاتر

داریوش فرهنگ، چندی پیش مهمان برنامه خندوانه بود که در قسمتی از گفت و گویش از ماجرای خواستگاری مهدی هاشمی از گلاب آدینه پرده برداشت. فرهنگ گفت زمانی که تنها 23 سال داشته به عنوان واسطه نزد حسینقلی مستعان پدر گلاب رفته است و در ابتدا به جای داماد اشتباهی گرفته شده و البته در نهایت ماجرا ختم به خیر شده است.

گلاب آدینه می گوید: مهدی هاشمی استاد تئاتر من در دانشگاه بهشتی بود و هم اکنون بعد از سی سال زندگی با ایشان می گویم او هنوز هم استاد من است. ازدواج ما به خواست خدا، بسیار خوش یمن بود. من هر کاری را که با ایشان آغاز کردم، نتیجه بدی ندیدم وهر چه دارم، از ایشان دارم و البته، لطف خدا را هم فراموش نمی کنم.

ماه عسل آقای وزیر در مشهد

محمد جواد ظریف، وزیر پر آوازه امور خارجه، مدتی پیش در برنامه «زنده رود» از ماجرای آشنایی و ازدواج خود صحبت کرد : سال 58 از آمریکا به مدت سه هفته به تهران آمدم و از قبل اعلام کرده بودم که قصد ازدواج دارم ، خواهرم در اصفهان یکی از دوستان خود را که دختری با تفکرات انقلابی و همسو با خط مشی فکری من بود معرفی کرد و فاصله آشنایی ما تا ازدواج مان تنها یک هفته شد. آن یک هفته دوران نامزدی ما در مسجد امام و برای شرکت در مراسم دعای ابوحمزه ثمالی گذشت ، سه روزی هم در مشهد به خاطره سازی ماه عسل گذشت.

جمشید مشایخی و صداقت عاشقانه

استاد مشایخی در بیست و چهار سالگی عشق را تجربه کرده است . عشق به دختر عمه ای که چندان هم متمایل به ازدواج با ایشان نبود! همسر استاد مشایخی می گوید: مایل به ازدواج با جمشید نبودم و عقیده داشتم او نمی تواند در آینده همسر خوبی برایم باشد. اما چقدر اشتباه می کردم که تمایل به ازدواج با او نداشتم چون تمام حرف هایی که امروز در عین پختگی می زند، آن روزها در 24 سالگی می زد. مهریه همسر جمشید مشایخی تنها یک گل میخک است. در تمام سال های زندگی حرفه ای جمشید مشایخی همسرش برای حفظ دیالوگ ها به او کمک می کرده است. این هنرمند بزرگ در تمام گفت و گوهایش به صداقت در زندگی اشاره کرده است و می گوید: صداقت و عشق مکمل یکدیگرند.


عشق پابرجای دهه پنجاهی ها!

اگر به صفحه اینستاگرام نیما فلاح یا سحر ولدبیگی سر بزنید، حس خوشی به شما دست خواهدداد. حسی توامان از سادگی و عشق ورزیدن . اوایل تابستان سیزدهمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفتند . سحر ولد بیگی از ماجرای ازدواجشان این طور می گوید: این موضوع به زمانی بازمی گردد که ما در سریال «رستوران خانوادگی» با هم کار می کردیم. به مرور زمان نوع نگاه ما به یکدیگر تغییر کرد و بیشتر همدیگر را زیر نظر گرفتیم. در آن کار نقش مقابل هم بودیم که در سریال همه خانواده تلاش می کردند تا با هم ازدواج کنیم ولی ما نمی پذیرفتیم. جالب اینجاست که بعد از آن سریال این اتفاق به صورت واقعی افتاد و در 1/4/82 یعنی درست در روز تولدم با هم ازدواج کردیم. البته من و نیما اصراری نداشتیم که حتما جشن عروسی برگزار کنیم شاید در دوران بازیگری این اتفاق به صورت نمایشی بارها برای ما افتاده بود و این موضوع دیگر برای ما جذابیتی نداشت. به نظرم در مراسم عروسی به تنها کسی که خوش نمی گذرد خود عروس و داماد است. برای همین خانواده ما نیز با این خواسته ما کنار آمدند و با یک مهمانی بسیار ساده خانوادگی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم.

فلاح می گوید: من و سحر از همان ابتدا این شیوه را در پیش گرفتیم که هزینه های اضافه زندگی مان را هرس کنیم. سحر هم ادامه می دهد: خیلی چیزها را ما طی زندگی با هم ساختیم. مثلا پول جمع کردیم، لوازم زندگی مان را بهتر کردیم. این که از همان روز اول بخواهیم ایده آل های زندگی را داشته باشیم و به خاطر آنها زیر بار قرض و استرس برویم، باعث می شود از روز بعد از ازدواج حالمان همیشه بد باشد! چون همیشه نگران مسائل مالی و جبران آن هزینه ها هستید.



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته