دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 فروردين 1400 - 09:53

نه؛ طنز نیست!

حادثه نطنز ناشی از خرابکاری سایبری در سیستم برق‌رسانی به این مرکز که در روز یک‌شنبه رخ داد، به‌سرعت در صدر اخبار داخلی و بین‌المللی قرار گرفت و بلافاصله رسانه‌های رسمی و غیررسمی رژیم صهیونیستی نیز با واردکردن جملات و نقل و قول‌هایی از مقامات امنیتی و سیاسی ارشد این رژیم، تلویحا مهر تأییدی بر دست داشتن این رژیم در این خرابکاری زدند.
کد خبر : 574513
نطنز

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، حادثه نطنز ناشی از خرابکاری سایبری در سیستم برق‌رسانی به این مرکز که در روز یک‌شنبه رخ داد، به‌سرعت در صدر اخبار داخلی و بین‌المللی قرار گرفت و بلافاصله رسانه‌های رسمی و غیررسمی رژیم صهیونیستی نیز با واردکردن جملات و نقل و قول‌هایی از مقامات امنیتی و سیاسی ارشد این رژیم، تلویحا مهر تأییدی بر دست داشتن این رژیم در این خرابکاری زدند.


شرح سابقه رژیم صهیونیستی در جلوگیری از توسعه کشورهای منطقه در بخش‌های حساس و راهبردی و قانون غیررسمی حاکم با تعاملات تسلیحاتی – نظامی بسیاری از کشورهای جهان با منطقه خاورمیانه که «حفظ لبه برتری» به نفع رژیم صهیونیستی، بخشی غیرقابل‌انکار از آن محسوب می‌شود، موضوع این مطلب نیست. اما   آنچه که برای افکار عمومی ایران و جهان قابل‌توجه است، بی‌تفاوتی ایران به این‌گونه حوادث در سال‌های اخیر و تداوم آن بدون این‌که هزینه‌ای برای طرف مقابل داشته باشد. رژیم صهیونیستی در دو دهه گذشته مجموعه‌ای اقدامات مختلف را برای متوقف کردن و یا پرهزینه کردن مسیرهای توسعه‌ای ایران به‌ویژه در عرصه هسته‌ای انجام داده است.


خباثت‌ها و تلاش‌های خصمانه این رژیم در فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران و همراه کردن دیگر کشورها ازجمله آمریکا با کارزار ضدایرانی و افزایش تحریم‌ها و سختی‌ها بر ملت ایران یکی از ابعاد این اقدامات است اما در کنار آن، حذف «توان انسانی» (دانش و قابلیت‌های نخبگان ایرانی) ایران شامل ترور دانشمندان هسته‌ای و همچنین دانشمندان موشکی ایران که شهید فخری زاده، آخرین مورد آن بود که انجام شد و تخریب «توان زیرساختی و سخت‌افزاری» مرتبط با برنامه موشکی و هسته‌ای ایران که آخرین مورد آن حادثه در نطنز بود، از دیگر ابعاد کارزار ضدایرانی رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر بوده است. 


  خویشتنداری یک‌طرفه، همانند اجرای یک‌طرفه تعهدات برجامی فصل مشترک تمام واکنش‌ها به این حوادث هم یک‌چیز بوده است. در داخل مقامات دولتی این‌گونه حوادث را ضربه به روند مذاکرات و تلاشی برای واردکردن ایران به بازی با آتش دانسته و تلاش کرده‌اند تا پیش‌دستی در واکنش نسبت به این‌گونه حوادث، سایر بخش‌های نظام و حاکمیت را نیز وادار به واکنش‌های مشابه کنند و همچنین افکار عمومی داخلی را هم به‌نوعی در وضعیتی منفعلانه و ناظر دست‌وپابسته قرار دهند و از سوی دیگر، در عرصه بین‌المللی نیز مقامات بسیاری از کشورها که خود نیز در چنین اقدامات و خرابکاری‌ها، یار و همراه و موافق با رژیم صهیونیستی هستند، تنها به «توصیه به ایران برای خویشتنداری» اکتفا  کرده‌اند.


یک خویشتنداری یک‌طرفه، همانند اجرای تعهدات یک‌طرفه برجامی در تمام ۷ سال گذشته. وقاحت و گستاخی رژیم صهیونیستی در تخریب و حذف توانمندی‌های زیرساختی و راهبردی ایران هرروز بیشتر و فواصل زمانی آن کوتاه‌تر و ابعاد خطرناک‌تری به خود می‌گیرد. برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران تحت سخت‌ترین و پیچیده‌ترین رژیم‌های چندلایه راستی آزمایی بین‌المللی است و همین موضوع آسیب‌پذیری آن را به‌شدت افزایش داده است و باوجود تحمیل چنین نظام راستی آزمایی که درواقع به برنامه هسته‌ای ایران مشروعیت بین‌المللی نیز می‌بخشد، قربانی اقدامات خرابکارانه‌ای رژیمی می‌شود که به اذعان قطعی ناظران بین‌المللی خود از دارندگان تسلیحات هسته‌ای است و درعین‌حال، تحت نظارت هیچ رژیم و سازمان بین‌المللی خلع سلاحی نیز نمی‌باشد.


تردیدی نیست که تمام این خسارات و خرابکاری‌ها به شکلی کاملا برتر و بهتر از گذشته، قابل جبران و بازسازی است. جوانان و دانشمندان ایرانی این را بارها در سال‌های قبل ثابت کرده‌اند و هر بار و بعد از هر ترور و هر خرابکاری، دانشمندان جوان جدیدی وارد دایره ایرانی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای شده‌اند و نسل‌های جدیدی از توانمندی‌ها در این عرصه را خلق کرده‌اند. اما، این موضوع نباید مانع آن شود که خائنین داخلی و پدرخوانده‌های آن‌ها در منطقه بدون پرداخت هزینه‌ای، بعد از هر خرابکاری، برای خرابکاری بعدی برنامه‌ریزی کنند.


خویشتنداری ایران و درگیر بودن ایران در مذاکرات سیاسی با دیگر کشورها در قالب برجام و یا هر بستر مذاکراتی دیگری، نباید دست و پای نهادهای نظامی و امنیتی کشور را در واکنش بموقع، هوشیارانه و همسطح به این‌گونه خرابکاری‌ها، ببندد. انتظار مقامات دولتی از بخش‌های نظامی و امنیتی در خویشتنداری و عدم واکنش به این‌گونه اقدامات، از بیم به خطر افتادن مذاکرات سیاسی، دقیقا همان چیزی است که حامیان و مجریان این خرابکاری‌ها می‌خواهند.


عدم واکنش به اسم خویشتنداری و پیامدهای آن


تجربه نشان داده است که عدم واکنش به اسم خویشتنداری، چه به توصیه مقامات دیگر کشورها باشد و چه براساس تصمیمات کلان داخلی نهادهای مرتبط، نه‌تنها تأثیری در رفتار طرف مقابل نداشته  بلکه  این اطمینان را برای طرف مقابل ایجاد کرده است که ایران به ملاحظه فضای سیاسی، دست به اقدامات تلافی‌جویانه در سایر عرصه‌ها نخواهد زد. به‌صورت عجیبی، تمام این اقدامات خرابکارانه اتفاقا در فضای سیاسی رخ می‌دهد که حامیان غربی رژیم صهیونیستی ازجمله آمریکا آن را ایجاد کرده و ایران را مشغول آن کرده‌اند و رژیم صهیونیستی هم از این فرصت استفاده کرده و برنامه‌ریزی‌های خرابکارانه خود را عملیاتی کرده است.


چنین رابطه‌ای را هم می‌توان به نیت رژیم صهیونیستی برای بر هم زدن تمرکز ایران در فضاها و خراب کردن فرصت‌های سیاسی قلمداد کرد و هم سوءاستفاده این رژیم از درگیر بودن ایران به این‌گونه فضاهای سیاسی، چراکه برحسب عادت سال‌های گذشته، گروهی در ایران بلافاصله فضایی رسانه‌ای را ایجاد می‌کنند که گویی اگر ایران واکنشی نشان دهد، تمام آنچه را که کاشته و وقت برداشت آن است، در آتشی خواهد سوخت، غافل از این‌که هر آنچه که در فضای سیاسی قرار است دولتمردان برای آن مذاکره و توافق کنند،  ممکن است در دام خویشتنداری، بی‌ارزش و قربانی جاه‌طلبی‌ها و گستاخی‌های هرروزه رژیم صهیونیستی شود.


راهبرد ایران در مقابله با اقدامات خرابکارانه


طبیعتا راهبرد ایران در مقابله با این‌گونه اقدامات خرابکارانه باید ساختاری چندبعدی و کاملا هوشمندانه از مراحل «تقویت حلقه‌ای امنیتی زیرساخت‌های هسته‌ای»، «افزایش ایمنی فنی و دسترسی به آن‌ها»، «پیشگیری و پیش‌بینی وقوع خرابکاری» به‌ویژه در شرایط سیاسی ویژه، «جبران سریع خسارات ناشی از خرابکاری‌های احتمالی»، «مطالبه گری‌های به‌حق در مذاکرات سیاسی»، «جلوگیری از سوءاستفاده دیگر کشورها از راهبرد خویشتنداری ایران»  و درنهایت «بی‌پاسخ نگذاشتن این‌گونه اقدامات» باشد تا رژیم صهیونیستی اقدامات سیاسی و امنیتی هم‌سطح با خرابکاری‌هایش را انجام ندهد، چراکه این رژیم قطعا دست از سیاست متوقف کردن، کارشکنی کردن و پرهزینه کردن انسانی و مالی برنامه هسته‌ای ایران، نخواهد کشید.


این رژیم باید متوجه این نکته شود که مسیر توسعه ایران در زمینه هسته‌ای، با آنچه آن‌ها در دهه‌های گذشته در ارتباط با برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه ازجمله عراق و مصر و سوریه انجام داده‌اند، متفاوت است.


منبع: روزنامه رسالت


انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته