دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
07 فروردين 1401 - 00:29
در گزارش آنا بخوانید؛

ثبت بی‌سابقه‌ترین تلفات تاریخ در جنگ بین‌الملل اول/ مصائب ایرانیان در ۴ سال جنگ جهانی اول چه بود؟

جنگ جهانی اول علاوه بر تلفات غیرقابل‌تصوری که بر نیروهای مسلح و غیرنظامیان کشورهای مختلف تحمیل کرد باعث تولد نظام نوینی در تعاملات بین‌الملل نیز شد.
کد خبر : 642741
جنگ جهانی اول



به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، به گواهی تاریخ، جنگ جهانی اول که در پی ترور ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان کلید خورد در مدت چهار سالی که ادامه داشت بالاترین تلفات نظامی و غیرنظامی جنگی تا آن زمان را رقم زد اما هم‌زمان باعث فروریختن نظام کهنه بین‌الملل و تولید نظامی نو در جهان نیز شد.


جنگ جهانی اول که با نام‌های جنگ بزرگ و جنگی برای پایان همهٔ جنگ‌ها نیز شناخته می‌شود، جنگی عالم‌گیر بود که از ۲۸ ژوئن سال ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ میلادی سراسر گیتی را به خاک و خون کشید. بر اساس برآوردهایی که بعد از اتمام جنگ جهانی صورت گرفت تلفات جنگ جهانی اول تا آن زمان در تاریخ جنگ‌های جهانی بی‌سابقه بود. از سوی دیگر در این جنگ برای نخستین بار از سلاح‌های شیمیایی استفاده شد و در ضمن به‌صورت انبوه مناطق غیرنظامی توسط هواپیماهای بمب‌افکن بمباران شدند.


نزدیک به ۱۰ میلیون نفر در این جنگ کشته شدند. در حدود هفت میلیون نفر برای همیشه ناقص و معلول و حدود ۵ میلیون نفر نیز مفقود شدند.


در این‌ جنگ‌، کشورهای درگیر در دودسته‌ متفقین‌ (نیروهای‌ متفق‌) و دولت‌های‌ مرکزی (متحدین)‌ در برابر هم‌ صف‌آرایی‌ کردند.


متفقین‌ عبارت‌ بودند از انگلستان‌، ایتالیا، بلژیک‌، پرتغال‌ و روسیه‌ که‌ بعدها به دلیل بروز انقلاب‌ اکتبر ۱۹۱۷ از جنگ‌ خارج‌ شد، ایالات‌متحده‌ امریکا که‌ در ۵ آوریل‌ ۱۹۱۷ عملاً وارد جنگ‌ شد، رومانی‌، ژاپن‌، صربستان‌، فرانسه‌، مونته‌نگرو و یونان‌.


آلمان‌، اتریش‌ ـ مجارستان‌، حکومت‌ عثمانی‌ و بلغارستان‌ نیز جبهه متحدین‌ را تشکیل دادند.


این جنگ،‌ سراسر قاره‌ اروپا، روسیه‌، منطقه‌ غرب آسیا، بخش‌هایی‌ از آفریقا، آمریکا و خاور دور را فراگرفت‌ و ۲۶ کشور، ازجمله‌ ایران‌، در آن‌ درگیر شدند.


عبرت‌های یک جنگ خون‌بار در صدمین سالگرد آن


قدرت‌های جهانی علیرغم اعلام بی‌طرفی ایران را اشغال کردند


ناگفته نماند در خلال جنگ جهانی اول به‌رغم‌ اعلام‌ بی‌طرفی‌ ایران‌، بخش‌هایی‌ از کشورمان اشغال‌ شد و پیامدهای‌ ناخواسته‌ای بر ایرانیان‌ تحمیل‌ شد. ایران‌، بر اساس‌ قرارداد ۳۱ اوت‌ ۱۹۰۷ در سن‌پترزبورگ‌ میان‌ روس‌ و انگلیس‌، به‌ دو منطقه‌ نفوذ و یک‌ منطقه‌ بی‌طرف‌ تقسیم‌ شده‌ بود، اما منطقه‌ بی‌طرف‌ هم‌، بر اساس‌ قرارداد ۱۹۱۵ و طی‌ جنگ، از بین‌ رفت‌ و ایران‌ به‌ دو منطقه‌ تحت‌ نفوذ تقسیم‌ شد. گفتی است که روس‌ها از سال ۱۹۰۹ در شمال‌ ایران‌ حضور نظامی‌ داشتند و حتی‌ از مردم‌ مالیات‌ می‌گرفتند. انگلیسی‌ها هم‌ عملاً اداره‌ امور بخش‌هایی‌ از جنوب‌ ایران‌ را به‌ دست‌ گرفته‌ بودند.


متأسفانه در دوره ایران‌ فاقد نیروی‌ دریایی‌ و هوایی‌ بود و با نیروی‌ زمینی‌، که‌ شمار آن‌ را هفت‌ هزار نفر تخمین‌ می‌زنند، نمی‌توانست‌ در برابر تجاوز خارجی‌ از خود دفاع‌ کند، حال‌ آن‌که‌ شمار سربازان‌ روسی‌ مستقر در ایران‌ به‌ ۱۰ هزار نفر می‌رسید و نزدیک‌ به‌ پنج‌ هزار نظامی‌ روسی‌ در اردبیل‌، ارومیه‌ و تبریز مستقر بودند.


انگیزه شروع این جنگ همان‌گونه که به آن اشاره شد ترور "آرشیدوک فرانتس فردیناند"، ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ توسط مهاجم ملی‌گرای صرب، گاوریلو پرنسیپ، در سارایوو بود. اما تحلیلگران و مورخان معتقدند که ترور ولیعهد اتریش- مجارستان فقط بهانه بود زیرا این رقابت‌ و نارضایتی‌ کشورهای‌ قدرتمند اروپایی‌ و تعارض‌ جدی‌ منافع‌ آنان‌ در سراسر جهان بود که زمینه‌ساز جنگ بین‌الملل اول شد.


در پی آن اقدام تروریستی، امپراتوری اتریش-مجارستان جهت انجام چندین خواسته برای صربستان ضرب‌الاجل تعیین کرد و به دنبال برآورده نشدن آن‌ها این کشور را موردحمله قرار داد. امپراتوری روسیه به‌عنوان متحد سنتی صربستان، دست به بسیج نیروهای خود زد که موجب نگرانی امپراتوری آلمان متحد اتریش-مجارستان شد. آلمان برای جلوگیری از یک جنگ دوطرفه به متحد روسیه یعنی فرانسه حمله کرد. برای سرعت بخشیدن به روند حمله به خاک فرانسه، ارتش آلمان برای دور زدن خط دفاعی این کشور، طرح اشلیفن را اجرا کرد که به‌موجب آن نیروهای آلمانی از خاک بلژیک برای حمله به فرانسه عبور کردند.



در اوایل جنگ عثمانی‌ به‌ بهانه‌ حضور نیروهای‌ روسی‌ در ایران‌، به‌ غرب‌ ایران‌ حمله‌ و نواحی‌ قُطور و مهاباد را تصرف‌ کرد



تجاوز آلمان به خاک بلژیک باعث شد انگلیس نیز به‌عنوان ضامن استقلال این کشور، به آلمان اعلان‌جنگ دهد. با ورود تدریجی متحدین دو طرف، مدت‌ها هیچ‌یک از دو سو نتوانستند به پیروزی مهمی دست یابند و جنگ چهار سال به درازا انجامید. سرانجام با پیروزی متفقین و پایان جنگ در سال ۱۹۱۹ میلادی، با برگزاری کنفرانس صلح پاریس، معاهده‌های جداگانه‌ای امضاء شد که تاوان بسیار سنگینی بر مغلوبان جنگ تحمیل کرد.


جنگ جهانی اول به‌عنوان یکی از منحصربه‌فردترین رخدادهای تاریخ بشر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش بزرگی در تعیین نظام نوین جهانی در قرن بیستم داشت. این جنگ پایان چندین نظام پادشاهی در اروپا را رقم زد و مایهٔ نابودی چهار دودمان پادشاهی هابسبورگ در اتریش، هوهن‌تسولرن در آلمان، آل عثمان در امپراتوری عثمانی و رومانوف در روسیه شد.


بیشتر تاریخ‌نگاران باور دارند که شکست دیپلماسی پس از جنگ و تحمیل غرامت‌ها و مجازات‌های تحقیرآمیز بر اساس پیمان‌هایی چون پیمان ورسای بر آلمان و دیگر حکومت‌های شکست‌خورده، مایهٔ پرورش جنبش‌هایی چون نازیسم و زمینه‌ساز آغاز جنگ جهانی دوم شد. هم‌چنین نادیده گرفتن ایتالیا و ژاپن از سوی قدرت‌های بزرگ‌تر در تقسیم غرامت‌ها، از دلایل رشد فاشیسم در ایتالیا و حمله ژاپن به منچوری برشمرده می‌شود.


این جنگ همچنین زمینه را برای انقلاب روسیه مهیا ساخت؛ امری که بر آیندهٔ جهان تأثیر گذاشت و به انقلاب‌های سوسیالیستی دامن زد و از سویی زمینه‌ساز تبدیل شوروی به یک ابرقدرت جهانی شد که آغاز جنگ سرد با ایالات‌متحده را در پی داشت.


در غرب آسیا با انحلال امپراتوری عثمانی، کشور نوینی به نام ترکیه پایه‌گذاری و قیمومیت موقت مناطق عرب‌نشین تحت حکومت عثمانی تا زمان استقلال آن‌ها به بریتانیا و فرانسه سپرده شد. با فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان، در اروپای مرکزی کشورهای چکسلواکی و یوگسلاوی پدید آمدند و لهستان با پیوند بخش‌هایی از خاک سه امپراتوری آلمان، روسیه و اتریش-مجارستان، استقلال خود را پس از دو سده بازیافت.


به دلیل تبعات بسیار وحشتناکی که این جنگ برای کشورمان ایران در بر داشت ضروری است که بیشتر به زوایای ناگفته آن پرداخته شود.


روسیه‌ به‌ دلیل‌ گستردگی‌ جبهه‌هایش‌ در اروپا و منافع‌ خود در ایران‌، و انگلیس‌ به‌ دلیل‌ آسیب‌پذیری‌ هند و منافع‌ گسترده‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ خود در ایران‌، به‌ویژه‌ نفت‌، و بیم‌ از گشودن‌ جبهه‌های‌ جدید، خواهان‌ بی‌طرفی‌ ایران‌ بودند حال‌ آن‌که‌ متحدین‌ (آلمان‌ و عثمانی‌) برای‌ دست‌یابی‌ به‌ چاه‌ها و تأسیسات‌ نفتی‌ جنوب‌ ایران‌، بر پا کردن‌ طغیان‌ در افغانستان‌ و هند و آسیای‌ مرکزی‌ و قفقاز برای‌ کاستن‌ از فشارِ جبهه‌ اصلی‌ جنگ‌ در اروپا، در پی‌ کشاندن‌ ایران‌ به‌ جنگ‌ بودند.


در اوایل جنگ عثمانی‌ به‌ بهانه‌ حضور نیروهای‌ روسی‌ در ایران‌، به‌ غرب‌ ایران‌ حمله‌ و نواحی‌ قُطور و مهاباد را تصرف‌ کرد.


حدود یک‌ ماه‌ پس‌ازاین‌ حمله‌، دوره‌ سوم‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ افتتاح شد و بحث‌های‌ تندی‌ بر سر بی‌طرفی‌ ایران‌ در جنگ‌ یا شرکت‌ در آن‌ درگرفت. نمایندگان‌ دموکرات‌، موافق‌ ورود به‌ جنگ‌ بر ضد روس‌ و انگلیس‌ و به‌ سود آلمان‌ بودند و نمایندگان‌ اعتدالیون‌ خواستار حفظ‌ بی‌طرفی‌ اما سرانجام‌، مجلس‌ به‌ شرکت‌ در جنگ‌ رأی‌ نداد. به گفته مورخان معاصر آن‌گونه که از تلگرام‌ عده‌ای‌ از مراجع‌ و علمای‌ نجف‌ به‌ احمدشاه‌ قاجار پیداست‌، آن مراجع‌ شاه‌ را به‌ شرکت‌ در جنگ‌ و دفاع‌ از عثمانی‌ فرا خوانده‌ بودند.




بیشتر بخوانید:


عبرت‌های یک جنگ خون‌بار در صدمین سالگرد آن



کارگر مطرح کرد؛ تاریخ درباره جنگ جهانی اول و ایران ساکت مانده است




در اول‌ نوامبر ۱۹۱۴، یک‌ تیپ‌ مختلط‌ انگلیسی‌ ـ هندی‌ مناطق‌ نفت‌خیز جنوب‌ ایران‌ را، برای‌ جلوگیری‌ از دست‌یابی‌ نیروهای‌ عثمانی‌ و آلمانی‌ به‌ آن‌، اشغال‌ و به‌این‌ترتیب‌ نیروهای‌ نظامی‌ سه‌ کشور خارجی‌ به‌ خاک‌ ایران تجاوز کردند.


حدود پنج‌ ماه‌ بعد، در مه‌ ۱۹۱۵ وزیران‌ مختار آلمان‌ و اتریش‌ با مقدار هنگفتی‌ پول‌ و طلا، برای‌ جلب‌ نظر سران‌ عشایر، وارد ایران‌ شدند. آلمانی‌ها، با استفاده‌ از کینه‌ دیرین‌ مردم‌ به‌ تجاوز روس‌ها و انگلیسی‌ها، به تحریک‌ احساسات‌ و تطمیع‌ آنان‌ پرداختند.


آلمانی‌ها در ایران‌ چند هدف‌ عمده‌ داشتند، ازجمله‌ ایجاد خطر جدی‌ برای‌ روس‌ و انگلیس،‌ فراهم‌ ساختن‌ تسهیلات‌ برای‌ عثمانی‌، متحد آلمان‌؛ استفاده‌ از موقعیت‌ جغرافیایی‌، سوق‌الجیشی‌ و راه‌های‌ مواصلاتی‌ ایران‌، برای‌ نفوذ به‌ مناطقی‌ چون‌ افغانستان‌ و هندوستان‌؛ انهدام‌ تأسیسات‌ نفتی‌ در جنوب‌ و ایجاد شورش‌ بر ضد روس‌ و انگلیس‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ با استفاده‌ از احساسات‌ مذهبی‌ آنان‌.


سایر آلمانی‌ها، چون‌ "زایلر" در اصفهان‌ و بخش‌ مرکزی‌ ایران‌، "شونمان"‌ در کرمانشاه‌ و غرب‌ ایران‌، برای‌ جلب‌ طوایف‌ کُرد، و "پاشن"‌ و "فویگت"‌ در همدان‌ فعالیت‌ داشتند. گروهی‌، به‌ رهبری‌ سرهنگ‌ "کلاین‌"، مأمور اشغال‌ یا نابودی‌ تأسیسات‌ نفتی‌ در جنوب‌ بودند. افزون‌ بر آن‌، آلمانی‌ها با گردآوردن‌ گروهی‌ از ایرانیان‌ ملی‌گرا و فعالان‌ سیاسی‌ به‌ رهبری‌ سید حسن‌ تقی‌زاده‌، در برلین‌ به‌ فعالیت‌های‌ تبلیغاتی‌ بر ضد تجاوزهای‌ روس‌ و انگلیس‌ پرداختند و با ایجاد تشکیلات‌ سیاسی‌، احتمالاً درصدد تصدی‌ حکومت‌ آینده‌ ایران‌ بودند.


اقدامات‌ آلمانی‌ها در ایران‌، جز فشار بیش‌تر روس‌ و انگلیس‌ بر ایران‌، که‌ برای‌ خنثی کردن‌ نقشه‌های‌ آنان‌ به‌سرعت‌ واکنش‌ نشان‌ می‌دادند، به‌جایی‌ نرسید.


تشدید فشارهای‌ روسیه‌ بر ایران‌ و افزودن‌ نیروهایش‌ در ایران‌، تشکیل‌ پلیس جنوب‌ برای‌ مقابله‌ با عناصر آلمانی‌ و سرکوب‌ شورش‌های‌ عشایر به‌وسیله‌ انگلیسی‌ها، به‌ سبب‌ تهدیدهای‌ عوامل‌ آلمانی‌ در ایران‌ بود. پس‌ از پیشروی‌ نیروهای‌ انگلیسی‌ در جبهه‌ بین‌النهرین، حکومت‌ عثمانی‌ برای‌ دفاع‌ از بغداد به‌ناچار نیروهای‌ خود را از ایران‌ به‌ آنجا منتقل‌ کرد. آلمانی‌ها هم‌، به دلیل‌ نبودِ پشتیبان‌ نظامی‌، ناچار به‌ تخلیه‌ ایران‌ شدند که‌ روس‌ها و انگلیسی‌ها جای‌ آن‌ها را فوراً گرفتند. روس‌ها منطقه‌ تحت‌ اشغال‌ خود را در ایران‌ توسعه‌ دادند و انگلیسی‌ها هم‌ جنوب‌ و فارس‌ و بخشی‌ از نواحی‌ مرکزی‌ را از باقی‌مانده‌ عناصر آلمانی‌ پاک‌ کردند. ژاندارمری‌ هم‌، که‌ فرماندهان‌ آن‌ متمایل‌ به‌ آلمانی‌ها بودند، در زدوخورد با انگلیسی‌ها منحل‌ شد و فرماندهانش‌ نیز از ایران‌ اخراج‌ شدند.


در اکتبر ۱۹۱۵، با پیشروی‌ نیروهای‌ روسی‌ به‌سوی‌ تهران‌، شماری‌ از سران‌ حکومت‌ با تشویق‌ آلمانی‌ها، درصدد انتقال‌ پایتخت‌ از تهران‌ به‌ اصفهان‌ و تشکیل‌ کمیته‌ دفاع‌ ملی‌ برآمدند. انگلیسی‌ها که‌ مخالف‌ بودند از انتقال‌ پایتخت‌ جلوگیری‌ کردند، اما کمیته‌ دفاع‌ ملی‌ (متشکل‌ از دموکرات‌ها، ملی‌گرایان‌ و شماری‌ از هواداران‌ سیاست‌ آلمان‌ و مخالفان‌ شدید روس‌ و انگلیس‌)، برای‌ در امان‌ ماندن‌ از تهدید روس‌ها، نخست‌ به‌ قم‌ رفت‌ و سپس‌ حکومتی‌ موقت‌ به‌ ریاست‌ نظام‌السلطنه‌ مافی‌، والی‌ لرستان‌، تشکیل‌ داد و کوشید با هم‌سویی‌ با کمیته‌ ملّیون‌ ایرانی‌ در برلین‌ و استمداد از سران‌ عشایر، ارتش‌ مقاومت‌ تشکیل‌ دهد.


پس‌ از تشکیل‌ حکومت‌ مهاجرین‌، با همکاری‌ کمیته‌ ملّیون‌، نیروی‌ نظامی‌ کوچکی‌ تشکیل‌ یافت‌ و میان‌ نظام‌السلطنه‌ و فیلد مارشال‌ گولتس‌، فرمانده‌ آلمانی‌، که‌ ستاد عملیاتی‌ او در خاک‌ عثمانی‌ مستقر بود، قراردادی‌ بسته‌ شد که‌ بر اساس‌ آن‌، افسران‌ آلمانی‌ به‌ تعلیم‌ نظامی‌ سربازان‌ ایرانی‌ در کرمانشاه‌ مشغول‌ شدند. حکومت‌ مهاجرین‌، با همکاری‌ آلمان‌ و عثمانی‌، اقداماتی‌ کرد، ازجمله‌ تعیین‌ والی‌ برای‌ برخی‌ نواحی‌ و رفع‌ آشفتگی‌های‌ ناشی‌ از جنگ‌، وضع‌ مقررات‌ تازه‌ برای‌ گردآوری‌ مالیات‌، تجدید سازمان‌ ژاندارمری‌، تجهیز قوای‌ دفاعی‌، و برقراری‌ مناسبات‌ با برخی‌ سران‌ عشایر و فرماندهان‌ سوئدی‌ ژاندارمری‌ طرفدار آلمان‌. اما براثر شکست‌ عثمانی‌ و خروج‌ آلمانی‌ها و اختلافات‌ داخلی‌ اعضای‌ حکومت‌ و رفتارهای‌ مستبدانه‌ نظام‌السلطنه‌ و اطرافیانش‌، این‌ هسته‌ مقاومت‌ ملی‌ در برابر تجاوزهای‌ خارجی‌ درهم‌ شکست.



به‌رغم‌ پایان‌ یافتن‌ جنگ‌ در ۱۹۱۸ برخی‌ واحدهای‌ نظامی‌ انگلیس‌ تا ۱۹۲۱ در ایران‌ ماندند و حضورشان‌ مانع‌ رشد و توسعه‌ و مخلّ زندگی‌ طبیعی‌ جامعه‌ بود



در این میان تحول بسیار مهمی در امپراتوری روسیه صورت گرفت. وقوع‌ انقلاب‌ روسیه‌ در سرنوشت‌ کلی‌ جامعه‌ ایران‌ به‌منزله‌ نعمتی‌ نامنتظره بود. با روی‌ کارآمدن‌ حکومت‌ بولشویکی‌ ۱۹۱۷ بازمانده‌ ارتش‌ روسیه‌ در ایران‌ فروپاشید و سربازان‌ روسی‌ به‌ روسیه‌ گریختند. ایران‌ حکومت‌ جدید روسیه‌ را فوراً به‌ رسمیت‌ شناخت‌ و در اول‌ ژانویه‌ ۱۹۱۸ با انعقاد موافقت‌نامه‌ای‌ میان‌ دو کشور، روس‌ها ایران‌ را تخلیه‌ کردند. با خروج‌ روسیه‌ از صحنه‌ نبرد، جنگ‌ در ایران‌ شکل‌ تازه‌ای‌ به‌ خود گرفت‌.


متفقین‌، به‌ویژه‌ انگلستان‌، نگران‌ راه‌یابی‌ نیروهای‌ آلمانی‌ از طریق‌ قفقاز و ایران‌ به‌ هند بودند. ازاین‌رو، ژنرال‌ "دنسترویل"‌ مأمور شد، برای‌ ایجاد خط‌ دفاعی‌ در برابر آلمان‌ها، به‌سوی‌ باکو پیشروی‌ کند. نگرانی‌ دیگر متفقین‌، سرایت‌ اندیشه‌ها و جنبش‌های‌ کمونیستی‌ و الهام‌ گرفتن‌ مردم‌ از جنبش‌های‌ انقلابی‌ در روسیه‌ بود. به این صورت بود که ایران‌، که‌ از استیلای‌ روس‌ رها شده‌ بود، گرفتار سلطه‌ انگلیس‌ شد. در پایان سال ۱۹۱۸ تقریباً سراسر ایران‌ در اشغال‌ نیروهای‌ انگلیسی‌ بود.



ثبت بی‌سابقه‌ترین تلفات تاریخ در جنگ بین‌الملل اول/ مصائب ایرانیان در ۴ سال جنگ جهانی اول چه بود؟

عکسی تاریخی از روزهای پس از جنگ جهانی اول در اصفهان


رویارویی قدرت‌های جهانی بر سر منافع بیشتر در خلال جنگ جهانی اول ایران بی سرپرست را ویران‌تر کرد


در شمال‌ کشور نیروهای‌ "نورپرفورس"‌ به‌ فرماندهی‌ ژنرال‌ "تامسون"، در جنوب‌ قوای‌ پلیس‌ جنوب‌ به‌ فرماندهی‌ ژنرال‌ "سرپرسی‌ سایکس"‌، در مشرق‌ حلقه‌ شرقی‌ به‌ فرماندهی‌ ژنرال‌ "مَلیسون‌" و در مغرب‌ نیروهای‌ ژنرال‌ "دنسترویل"‌ استقرار یافته‌ بودند و سرفرماندهی‌ ارتش‌ انگلیس‌ همچنان‌ در بغداد بود.


در ۱۹۱۷ آلمانی‌ها دیگر در ایران‌ فعال‌ نبودند. "واسموس" ‌ نیز در اواسط‌ ۱۹۱۸ ارتباط‌ خود را با نیروهای‌ آلمانی‌ از دست‌ داد.


بسته‌ شدن‌ راه‌ بالکان‌، نرسیدن‌ تدارکات‌ به‌ ایران‌، دوری‌ راه‌، نیز تعارض‌ میان‌ سیاست‌های‌ آلمان‌ و عثمانی‌ و برآورد نادرست‌ آلمانی‌ها از امکانات‌ ایران‌، ازجمله‌ علت‌های‌ شکست‌ سیاست‌ آلمان‌ در ایران‌ و قطع‌ شدن‌ رابطه‌ نظامی‌ میان‌ آلمان‌ و نیروهای‌ ضدانگلیسی‌ در ایران‌ بود.


به‌رغم‌ پایان‌ یافتن‌ جنگ‌ در ۱۹۱۸ برخی‌ واحدهای‌ نظامی‌ انگلیس‌ تا ۱۹۲۱ در ایران‌ ماندند و حضورشان‌ مانع‌ رشد و توسعه‌ و مخلّ زندگی‌ طبیعی‌ جامعه‌ بود.


ایران‌، که‌ طی‌ جنگ‌ سیاست‌ بی‌طرفی‌ در پیش‌ گرفته‌ بود، امید داشت‌ با شرکت‌ در اجلاس‌ صلح‌، حقوق‌ ازدست‌رفته‌ خود را بازبستاند.


درخواست‌های‌ ایران‌ عمدتاً در سه‌ بخش‌ سیاسی‌، اقتصادی‌ و قضائی‌ بود و عمدتاً این‌ نکات‌ را در بر می‌گرفت‌: تخلیه‌ ایران‌ از نیروهای‌ بیگانه‌، لغو قرارداد ۱۹۰۷، رفع‌ آثار اولتیماتوم‌ ۱۹۱۱، پرداخت‌ مطالبات‌ ایران‌، جبران‌ خسارت‌های‌ مالی‌ جنگ‌، واگذاری‌ نیروهای‌ پلیس‌ جنوب‌ به‌ ایران‌، بررسی‌ و تجدیدنظر در عهدنامه‌های‌ گذشته‌ و شرکت‌ دادن‌ ایران‌ در اجلاس‌ صلح‌.


ایران‌ مانند ویرانه‌ای‌ از جنگ‌ جهانی‌ اول‌ بیرون‌ آمد: قحطی مردم‌ تهی‌دست‌ را به‌ علفخواری‌ واداشته‌ بود. بیماریهای واگیردار حصبه‌، تیفوس‌ و غیره شمار کثیری‌ را از مردم کشور را هلاک کرد. عبور و مرور سربازان بیگانه‌، روستاها و راه‌های‌ ارتباطی‌ را ویران‌ کرده‌ بود. اشرار، با استفاده‌ از ناامنی‌ و آشوب‌، به‌ جان‌ و مال‌ مردم‌ تعدی‌ می‌کردند. افزون‌ بر این‌، کابوس‌ بلشویسم، ناتوانی‌ حکومت‌، جنبش‌های‌ سیاسی‌ وابسته‌ و جدایی‌خواه‌، و تفرقه‌ و اختلافات‌ داخلی‌ نیز زمینه‌ را برای‌ سقوط‌ سلسله‌ ناتوان‌ قاجار و ایجاد دیکتاتوری‌ پهلوی‌ فراهم‌ کردند.


انتهای پیام/۴۱۵۵/



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته