دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اتحاد مخالفان برجام برای حذف روحانی

عبدالله ناصری: احمدی‌نژاد اهدافی فراتر از ریاست‌جمهوری دارد

عبدالله ناصری، عضو شورای عالی اصلاح‌طلبان و مشاور رییس دولت اصلاحات حرف‌های تازه‌ای دارد. او معتقد است بین احمدی‌نژاد و مخالفانش اشتراکاتی وجود دارد که حتما او از این اشتراکات به بهترین نحو استفاده خواهد کرد.
کد خبر : 76830
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد نوشت: سفر محمود احمدی‌نژاد به آمل دوباره او را در محافل سیاسی مورد توجه قرار داده است. مجموعه رفتارهای احمدی‌نژاد، سخنان غیرسیاسی‌اش و شنیده‌هایی که با محور او دهان به دهان می‌چرخد چند سوال ایجاد می‌کند: آیا او به دنبال ریاست‌جمهوری است؟ آیا ساختار سیاسی ایران حاضر است بار دیگر فرصت عرض‌اندام انتخاباتی به او بدهد؟ رقبا، مخالفان و حامیانش چه کسانی هستند؟ این سوالات و ده‌ها پرسش دیگر حرف روز فعالان سیاسی و خبر اول سیاسی فضای مجازی است. عبدالله ناصری، عضو شورای عالی اصلاح‌طلبان و مشاور رییس دولت اصلاحات حرف‌های تازه‌ای دارد. او معتقد است در بین احمدی‌نژاد و مخالفانش اشتراکاتی وجود دارد که حتما او از این اشتراکات به بهترین نحو استفاده خواهد کرد. در عین حال ناصری می‌گوید احمدی‌نژاد اهدافی فراتر از ریاست‌جمهوری و حضور در ساختار سیاسی دارد و می‌خواهد در پهنه تاریخی جمهوری اسلامی ایفای نقش کند. این عضو شورای عالی اصلاح‌طلبان مهم‌ترین برگ برنده احمدی‌نژاد را ناکارآمد جلوه دادن برجام می‌داند و معتقد است اگر روحانی در این یک سال و دو ماه تا انتخابات آتی نتواند در حوزه معیشتی مردم برگ برنده‌ای داشته باشد حتما کارش دشوار می‌شود.


ارزیابی شما از تحرکات اخیر احمدی‌نژاد چیست؟
من موضوع را از دو منظر می‌بینم. ابتدا از منظر شخصیت خود ایشان که خودباوری‌هایی که ایشان داشته و ظاهرا هنوز هم دارد اقتضا می‌کند که آرام ننشیند و سر بزنگاه در فرصت مقدر دوباره خود را عرضه کند تا آن حس جاه‌طلبی و قدرت طلبی که در این نوع افراد فروکش نمی‌کند، دوباره سربرآورد. مخصوصا که او بر خلاف همه باور دارد که گفتمانش و عملکردش پیش برنده بوده و در راستای اهداف نظام قرار داشته است. از طرفی به خاطر همین روحیه موقعیتی هم در دنیا پیدا کرد و واقعیت این است که او شخصیت مطرحی در دنیا است. بنابراین مطرح بودن باعث می‌شود این فرصت را از دست ندهد تا بیاید و مسیر قبل را ادامه دهد. او از آن دست افرادی است که خودشان را بانی و متولی جمهوری اسلامی می‌دانند و فکر می‌کنند باید از این ظرفیت بهره‌برداری کنند. اما منظر دوم. بعد از سال ٩٢ و به ویژه بعد از انتخابات مجلس اخیر اتفاقات تازه‌ای رخ داده است. این اتفاق تازه بروز نوعی چالش گفتمانی است. آن چالشی که در سطوح دیگر وجود داشت سطح خود را از بین نخبگان و گروه‌های مرجع به سطح بالاتر کشانده است. احمدی‌نژاد این را تشخیص داده که در این بحران چالش گفتمانی در سطح عالی بهترین فرصتی که بتواند عرض‌اندام کند الان است. ضمن اینکه رقبای اصلاحات هزینه سنگینی پرداخته‌اند و ممکن است در یک حساب و کتاب جدید مدارا و کنار آمدن با او برای‌شان کم هزینه‌تر باشد تا همراهی کردن با جریانی که منتسب به اصلاحات است. از سوی دیگر ما دیدیم که برجام باب میل خیلی‌ها نبوده است و آنها به همین جهت به لطایف‌الحیلی می‌خواهند نگذارند این ماجرا سامان بگیرد. در یک کلام به سمتی می‌رویم که دو قطبی شدن جامعه افزایش پیدا می‌کند. در این دوقطبی او حتما فرصت خوبی خواهد داشت. نکته سوم این است که احمدی‌نژاد طرفدارانی در اقشار فرودست دارد و آن را هم از راه‌های خلاف مصالح کشور مانند سهام عدالت و توزیع پول یارانه به دست آورده اما با این حال توانسته ساختارها و بنیان‌های اقتصادی نسبتا قابل توجهی را ایجاد کند تا بتواند در یک دوره دو، سه ساله فضای مشروعی برای خودش به دست آورد. توزیع منابع مالی بین اقشار مختلف ایرانیان و پیشبرد گفتمان در سطح جهانی دو موضوع مهم برای احمدی‌نژاد است.
حامیان این گفتمان چه کسانی هستند؟
در حال حاضر نشانه‌هایی وجود دارد که بر اساس آن می‌توانیم بگوییم زمینه‌های این گفتمان با بخش
قابل توجهی از حاکمیت در حال همسو شدن است. احمدی‌نژاد هم معتقد بود برجام جز ضرر چیزی ندارد و امروز کسانی این حرف گذشته او را تکرار می‌کنند که در سال‌های پایانی او مخالف سرسختش بودند. بنابراین چون برای ناموفق کردن دولت روحانی، یک جبهه یکسانی در طرف مقابل دولت و اصلاحات شکل گرفته، احمدی‌نژاد هم می‌تواند از این فضا استفاده کند. چه شورای نگهبان و چه جامعه اگر هم او را رد صلاحیت کنند با این حال او فرصت تازه‌ای یافته است. اگر در مجلس نتوانست کرسی‌های قابل توجهی به دست آورد اما در سفرهایش امکاناتی برای طرح دوباره نام خودش به دست آورده است. این البته پاشنه‌آشیل اصولگرایان است که با دست خودشان برای درگیر شدن با روحانی عملا بستر مناسبی برای احمدی‌نژاد فراهم می‌کند. دوستان جریان اصولگرا از این موضوع غافل هستند.
در چه صورت جریان اصولگرا پشت سر احمدی‌نژاد قرار می‌گیرد؟
جریان اصولگرا دیگر آن انسجام و یکپارچگی دهه‌های قبل را ندارد و چندپاره شده است. علت آن هم عمل خودشان است. اصولگرایان نظر کلی و واحدی نسبت به او ندارند. بخشی که نمی‌خواهند دولت روحانی و گفتمان اصلاح‌طلبی پیش برود حتما به سمت احمدی‌نژاد گرایش پیدا می‌کنند اما آن جریان سنتی و عاقل‌تر حتما همراهی نخواهد کرد. اما باید منتظر بمانیم و ببینیم روحانی چه خواهد کرد. یکی از انتظارات جدی در جامعه ایجاد تحول اقتصادی است. اینکه تا چه حدی دولت فارغ از گفتار درمانی، موضوع تحول اقتصادی و معیشتی مردم را عملیاتی کند مهم است. ما جامعه توسعه نیافته‌ای هستیم که حدود ٤٠ درصد آحاد مردم غیر شهری هستند. احمدی‌نژاد هم تقریبا طبقه متوسط را از بین برد و فقر را گسترش داد تا جامعه هدف و مخاطبینش به لحاظ کمی اتفاقا رشد داشته که بخش‌هایی از آن با شعار‌های اقتصادی دوباره به سمت او رو می‌کنند.
رقبای او چه کسانی هستند؟
مهم‌ترین رقیب احمدی‌نژاد جریانی است که الان قوه مجریه را به دست گرفته است. نکته مهم این است که خط قرمز تندروها همین جریان است. ممکن است آنها برای حذف این جریان از قوه مجریه با احمدی‌نژاد کنار بیایند.
احمدی‌نژاد مهم‌ترین موضوع سخنانش را احیای گفتمان انقلاب قرار داده است. او کمتر در خصوص موضوعات روز سخنی می‌گوید. آیا به ریاست‌جمهوری فکر می‌کند یا می‌خواهد نقشی فراتر از آن داشته باشد؟
احمدی‌نژاد بیش از آنکه دنبال منصب باشد، می‌خواهد در پهنه تاریخی جمهوری اسلامی نقش داشته باشد. او بسیج افکار عمومی جامعه را می‌خواهد. لذا می‌بینیم که چندان در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور پررنگی ندارد. او تعریفی از جایگاه خودش در بدنه اجتماعی کشور دارد و این یکی از هوشمندی‌های اوست که توانسته تا حدودی شرایطی ایجاد کند که هنوز نگاه‌ها در بخش‌های آسیب‌پذیر به سمت خودش متوجه باشد. اگر برجام که خط قرمز و نقطه تلاقی احمدی‌نژاد و دیگران بود کاری از پیش نبرد و کارآمدی‌اش عملیاتی نشود احمدی‌نژاد خواهد توانست حرف‌های گذشته‌اش را تکرار کند و بگوید اینها تاثیری بر کشور ندارد و دوباره به سمت سیاست‌های اقتصادی خودش برود. از سال ٨٤ هم مخاطبان اصلی‌اش همین بخش بودند که چندان از مناسبات بین‌المللی و داخلی تحلیل فنی ندارند و به همین جهت موضوع یارانه‌ها مورد اقبال آنها قرار گرفت اما دیدیم که چه بلاهایی همین یارانه بر سر کشور آورد. احمدی‌نژاد خودش را فارغ از هر رکنی از ارکان حاکمیت و فراتر از دسته‌بندی‌ها و مناسبات سیاسی تعریف می‌کند. او می‌داند اگر بخواهد حضور داشته باشد باید خودش را از عرصه حاکمیتی دور تعریف کند و سراغ بدنه اجتماعی برود.
نگاه جامعه به او تغییر خواهد کرد؟ به هر حال در دو انتخابات گذشته مردم رفتار دیگری داشته‌اند.
مردم ما به ویژه در انتخابات گذشته نشان داده‌اند در دو، سه روز آخر تصمیم می‌گیرند که رای بدهند یا نه و اگر رای دهند به چه فکری رای دهند. البته شخصیت‌های مرجع برای‌شان اهمیت دارد اما مخالفت مردم و «نه» آنها به بخشی بود که اتفاقا در بسیاری از موارد احمدی‌نژاد هم با آنها مساله داشت. بنابراین نباید فکر کنیم احمدی‌نژاد در طرف آنها قرار می‌گیرد. احمدی‌نژاد در بخش‌هایی از دیدگاه‌هایش مشترکاتی با مخالفان خودش دارد. در واقع بین احمدی‌نژاد و مخالفانش حتما نیروهای مخالف مشترکی وجود دارد که این کار را سخت می‌کند.
آیا فرصت حضور در انتخابات بار دیگر برای او فراهم می‌شود؟
در ساختاری که هاشمی رد می‌شود ممکن است به سمت رد احمدی‌نژاد هم بروند اما برای بخش‌هایی از حاکمیت یک چیز مهم است و آن این است که گفتمان اصلاح‌طلبی بر سریر قدرت نباشد و همین خواست، ممکن است زمینه مانور برای او ایجاد کند تا بازی به هم بخورد.
پایگاه رای احمدی‌نژاد کجاست و چقدر است؟ آیا سبد رای او همان ٤ میلیون رای سعید جلیلی بود؟
جلیلی چهره ناشناخته‌ای بود و اگرچه رای سازمانی هم داشت اما در نهایت نتوانست کاری از پیش ببرد. دلایل متعددی هم دارد که امروز محل بحث ما نیست. اما تفاوت احمدی‌نژاد و جلیلی زیاد است؛ او بدون اتکا به هر کس دیگری خواهد آمد و در همین مدت هم توانسته بخشی از افکار جامعه را به خودش جلب کند. اگر بیاید و تایید شود خواهد توانست بازی مجموعه انتخاب‌شوندگان را به هم بزند. به همین جهت تاکیدم بر این است که روحانی باید به طور جدی تحول اقتصادی ایجاد کند. تنها نکته مانور احمدی‌نژاد این بود که برجام در سفره مردم تغییری ایجاد نمی‌کند. اگر روحانی نتواند خلاف این ادعا را ثابت کند کارش سخت می‌شود چون عموم رای‌دهندگان خواستار تغییر در معیشت‌شان هستند. آقای روحانی حتما باید در حوزه معیشت مردم برگ برنده رو کند.
رقیب اصولگرای احمدی‌نژاد چه کسی است؟ آیا می‌توان به گزینه‌هایی مانند پرویز فتاح فکر کرد؟
احمدی‌نژاد می‌خواهد سمبل یک جریان جدا باشد بنابراین اصولگرایان سنتی که او را طرد کرده‌اند حتما کاندیدای اختصاصی خواهند داشت اما به طور قطع اصلاح‌طلبان و جریان همراه دولت باید حمایت خود را ادامه دهند تا روحانی پیروز انتخابات ٩٦ باشد. در سمت‌و‌سوی اصولگرایان همان‌طور که سال ٨٤ ما فکر نمی‌کردیم احمدی‌نژاد از شهرداری بیاید و رییس‌جمهور شود حتما مشابه آن هم امکان‌پذیر خواهد بود. شما فتاح را مثال زدید افراد دیگری هم می‌توانند این قابلیت را داشته باشند. با نقشی که امثال آقای لاریجانی بازی کرده‌اند نمی‌توان بی‌علاقگی امثال ایشان را هم نادیده گرفت.
اما لاریجانی در طول دو سال گذشته همراهی‌هایی با دولت داشته است. آیا او ممکن است سودای رقابت با روحانی را در سر داشته باشد؟
پیش از پاسخ به این سوال باید بگویم که ما منکر خدمات آقای لاریجانی نیستیم اما آن خدمات بیش و پیش از آنکه در اتحاد استراتژیک با روحانی ارزیابی شود خدماتی به کل نظام و ساختار سیاسی کشور بوده است. در عین حال من معتقدم لاریجانی به میل خودش دنبال رقابت با روحانی نیست. او در عین اینکه طی سال‌های گذشته تغییراتی داشته اما سر بزنگاه اگر احساس تکلیف کند ممکن است نامزد انتخابات شود.
مهم‌ترین دستاویز احمدی‌نژاد برای حمله به دولت چیست؟
متاسفانه نمایش گفته‌ها و رویکرد‌های دولت از سوی مخالفان دولت القای گره زدن همه‌چیز به برجام بود که در این راه مشاوران دولت و رییس‌جمهور هم اشتباهاتی داشتند. ما بازی طرف مقابل را نمی‌دانیم. اما می‌دانیم آنها هم به گونه‌ای شرایط را فراهم می‌کند که از کمترین ناکارآمدی برجام استفاده کنند و آن را به کلی ناکارآمد نشان دهند. احمدی‌نژاد هم اگر وارد عرصه انتخابات شود حتما در حوزه مسائل اقتصادی و معیشتی تدارک ویژه‌ای برای حمله روحانی می‌بیند.



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته