دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محرم یزیدی یا حسینی ؟!

عنصر تعیین کننده در عاشورا این است که کدام طرف بایستیم

کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی عنوان کرد : عاشورا نتیجه یک فرایند است ، حادثه نیست، یک انتخاب است یعنی نوع رفتار ما در عاشورا تعیین کننده است و این که کدام طرف بایستی اهمیت دارد.
کد خبر : 800767

به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با هدف معرفی و آگاهی بخشی  علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگ‌های شناختی هم در قالب‌های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت‌وگو رفته است. و با استفاده از تکنیک‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیک‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه شناختی می‌پردازد.

ویژه برنامه امروز با حضور معصومه نصیری به عنوان کارشناس مجری و علیرضا داودی ،کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی ، شاخصه‌ها و مؤلفه‌های شناختی عاشورا و محرم حسینی با تاکید بر  نقش زنان در این واقعه از ساحت مادر تا جایگاه مبلغ را مورد بررسی قرار می دهد.

به نظر می رسد بهتر است ابتدا واقعه عاشورا و حرکت حضرت ابا‌عبدالله (ع) را در یک قاب بزرگ و  ظرف شناختی مورد بررسی قرار دهیم و سپس اجزای این تابلو ، حرکت و نهضت را ، در جایگاه خود و با توجه به میزان اثرگذاری آن واکاوی کنیم . حرکت حضرت ابا‌عبدالله از نیمه‌کاره گذاشتن حج ، حرکتشان از اتفاقات ، دعای عرفه و حضور در صحرای کربلا و... ابعاد شناختی جدی ، متعدد و متنوع دارد. پس ابتدا این موضوع را در بعد شناختی بررسی کنیم و پس از آن اجزای این اتفاق، از جمله نماز ظهر عاشورا، حضرت عباس، اتفاقات و حتی سپاه مقابل یعنی یزید و اتفاقاتی که آنجا رخ می دهد یعنی آنها چگونه محرم و چگونه عاشورایی را رقم می‌زنند، چه اختلالات و اتفاقات شناختی‌ آنها را به نقطه می‌رساند و ... را تشریح کنیم.

داودی : زمانی که محرم شروع می‌شود مردم خودشان را برای تاسوعا و عاشورا و یکی هم برای اربعین آماده می‌کنند. نکته جالب این است که تاسوعا عاشورا در فرهنگ ، آیین ، آداب و در همه گزاره‌های ما فرآیندی دارد ، درواقع یک روز است با قواعد و برنامه‌هایی اما نگاه همه به تاسوعا و عاشورا ایجاد یک گذرگاه مطمئن و امن برای اربعین است یعنی از نهم و دهم محرم تا چهل روز پس از آن. همان گونه که می بینیم مردم از امروز راجع به اربعین صحبت می‌کنند و درباره آن کار می‌کنند. بسیاری از افراد را می‌بینید که از حالا برای اربعین برنامه ریزی می کنند که کجا باشند.

در واقع رزق حضور در اربعین‌شان را از عاشورا و تاسوعا می‌گیرند.

داودی: دقیقاً. از شب تاسوعا و ظهر عاشورا. راز عظیمی در تاسوعا و عاشورا نهفته است. امتداد عاشورا و تاسوعا به بزرگترین اجتماع بشری‌ که دنیا تا امروز به خودش دیده است ، می رسد. یک اتفاق بسیار عمیق و پیچیده.  رسیدن از شب تاسوعا و ظهر عاشورا به اربعین یعنی یک انتظار چهل روزه ؛ یک انتظار منبعث از یک معرفت. یعنی یک انتظار برگرفته از نوع خاصی از روش نسبت به نوع خاصی از گرامیداشت.

این که چرا انتظار اربعین را از تاسوعا و  عاشورا می‌کشیم ، مسئله‌ بسیار مهمی است. زمانی که پیامبر (ص) مبعوث شدند، زمانی که ثقیفه‌ اتفاق افتاد، هنگامی که حضرت علی (ع) به شهادت می‌رسد و وقتی که امام حسن (ع) به شهادت می‌رسد، فرایندی طی می‌شود که اهل معرفت درباره آن می‌گویند عاشورا از ثقیفه و تاسوعا از غدیر شروع شد. حال سوال اینجاست اربعین از کجا شروع شد؟ وقتی که به این فرایند نگاه می‌کنید، دو موضوع بیش از دیگر مسائل خود را نشان می‌دهد. یک، هر واقعه‌ای که در این مسیر رخ می‌دهد، اگر روی آن مسلط باشیم، واقعه بعدی را از اکنون می‌بینیم. دو، در زمان خودش این واقعه می‌توانست به واقعه بعدی منجر نشود اگر این واقعه شکل نمی‌گرفت. پس بخواهیم ثقیفه‌ای دیگر شکل نگیرد باید کار را در اربعین تمام کرد ، همین طور اگر بخواهیم از وقوع تاسوعا و عاشورای دیگری جلوگیری کنیم ، باید کار را از اول محرم ببندیم . پس درست است که امروز ما با وقایعی که در گذشته رخ داده است سر و کار داریم و منزلت آنها را گرامی می‌داریم اما باید یادمان باشد با ترجمه و تعبیر به زبان امروز، هر کدام از آنها مابه‌ ازای زمان حال یا یک فراورده در فرایند زمان فعلی دارند. پس موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که در محرم - ماه حرام- هم حسین بن علی بود و هم یزید ، هم حسین بن علی بود و هم عمر سعد ، پس ما دو محرم داریم ؛ محرم حسینی و محرم یزیدی.

هر کدام آنها چه ویژگی‌هایی دارند ؟

داودی : باید توجه داشت که حسین بن علی ، تاسوعا و عاشورا  ، یزید ، همه در محرم بودند . اینکه شما در این محرم حسین بن علی، علی اکبر، علی اصغر، حضرت ابوالفضل شوی یا اینکه ام وهب، حر، یا عمر سعد ، مغیره یا شبیه یکی از افراد سپاه دشمن مانند شمر بشوی ، یک انتخاب است. راز این انتخاب در محرم نیست. سر این انتخاب در ثقیفه یا غدیر بوده است و حالا شما آمده ای انتخاب کنی.

گاهی در هیئت های عزاداری هرچه به مداحی گوش می دهیم اشکی جاری نمی‌شود. به خودمان می نگریم از ارادت ما به امام و از علاقه ما به ائمه که کاسته نشده است؟ پیراهن مشکی به تن داریم ، شهر را هم مشکی‌پوش کردیم ، پس مشکل چیست ؟ به یاد می آوریم می‌بینیم سر صبح که بیدار شدیم، فحش دادیم ، به دو نفر بی حرمتی کردیم ، حق‌الناس را پایمال کردیم ، دل شخصی را شکستیم، حرکت اشتباهی در انقلاب مرتکب شدیم و حالا شب که در هیئت نشستیم و همه چیز هم مهیا است ، اشکمان نمی‌آید. در مقابل گاهی از کنار یک هیأت رد می‌شوی اما تمام وجودت اشک می شود . بعد که به رفتارت دقت می کنی می‌بینی از صبح یک زیارت عاشورا خوانده ای، سوره ای از قرآن تلاوت کرده ای، خیرات کرده ای یا به نحوی دل دو تا انسان را شاد کرده ای. کار خوبی انجام داده ای پس آن شب در هیأت، نتیجه آن روز است. بعضی اوقات افرادی را در هیئت می‌بینید که غرق در اندوه و گریه هستند. عزاداری که تمام می‌شود شادی و بهجت دارند. وقتی از آنها می پرسیم این بهجت چیست؟ می‌گوید این نتیجه آن گریه است. آن گریه نتیجه چیست؟ نتیجه 24 ساعت مراقبت است. پس شما 24 ساعت مراقبت کردی. تفضل شده، گریه‌ای کردی، نتیجه طبیعی آن بهجتی است که به شما دست می‌دهد. درواقع اگر غدیری بودی یا در ثقیفه‌ بودی، درست رفتار کردی زمانی که به عاشورا برسی « حر » می‌شوی. اما اگر در ثقیفه یا غدیر بد رفتار کردی ، در عاشورا در سپاه عمر سعد ، یزید یا دشمن خواهی ایستاد . نتیجه پس از آن حسین بن علی است که در تاریخ می‌ماند یا عمر سعدی که در تاریخ منفور است. بنابراین یک محرم حسینی داریم و یک محرم یزیدی. در محرم حسینی شما سه تا فاکتور دارید. فاکتور نخست این که یادت باشد عاشورا نتیجه یک فرایند است یعنی نوع رفتار شما در عاشورا تعیین کننده است. دوم این که عاشورا سطفه و حادثه نیست، یک انتخاب است یعنی این که کدام طرف بایستی اهمیت دارد . فاکتور آخر این است که شما می‌توانی آینده را به گونه‌ای رقم بزنی که ماندگاری آینده شما ، حال خیلی‌ از افراد را رقم بزند .

پیوست غدیر ثقیفه شد اما پیوست عاشورا چه شد؟ پیوست عاشورا یک فرآیند است که در آن چندین اتفاق رخ می دهد . در عاشورا نگاه احساسی و حسی صرفاً نگاه عاطفی نیست ، بلکه نگاه آموزش عقل در بحبوحه احساسات و بی‌نظمی است یعنی شما در عاشورا کنار هم قرار گرفتن اوج احساسات با اوج عقلانیت را می‌بینید.

و عقبه این احساسات را شما در دعای عرفه می‌بینید که معاشقه یا در واقع عشق‌بازی حضرت ابا‌عبدالله (ع) با حضرت پروردگار است...

داودی: آن عشق‌بازی را شما در شب های قدر یعنی 19 ، 21 و 23 رمضان در دعای جوشن کبیر می‌خوانید. عقبه جوشن کبیر را در جوشن صغیر می‌بینید. پس اولین نکته این است که شما اوج احساسات و اوج عقلانیت را می‌بینید که پایه یک شناخت معرفتی است و این شناخت خیلی بالاتر از علم و دانشی است که ما صحبت می‌کنیم. به عنوان مثال ، در بازار طلافروش‌های تهران و خیلی از نقاط ایران در روز سوم محرم گوشواره خرید و فروش نمی شود. یعنی طلافروش شناختی پیدا کرده است که پایه آن معرفت است و معرفتی دارد که اساس آن یک شناخت عمیق است. پایه یکی از آنها احساسات مطلق و ریشه یکی از آنها عقلانیت مطلق است. زمانی که احساس مطلق و عقلانیت مطلق کنار همدیگر جمع می‌شوند منطق پایدار را شکل می دهند . منطق پایدار می شود جمله « محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است ». این یعنی رفتار 360 درجه که در هر نقطه‌ای مفهومی را خلق کرده است . حاصل جمع این مفهوم ها ، شناخت معرفتی و آن معرفت بر پایه شناخت است که در نهایت یک قاعده ایجاد می کند.

منظور از قاعده اتصال عقلانیت به عملکرد است یعنی احساسات مطلق و عقل مطلق به منطق تبدیل می شود. اگر این منطق صرفاً در ذهن باشد، اتفاقی نمی‌افتد اما زمانی که تبدیل به یک اقدام می‌شود ، اقدام منطقی حاصل می شود . به عنوان مثال در ثقیفه اتفاقی می‌افتدیعنی یک بانو در یک مسجد می‌ایستد و آنجا خطبه‌ای را می‌خواند. در کربلا هم در یک مجلس بانویی می‌ایستد و خطبه‌ای می‌خواند . اگر خطبه حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) را کنار هم بگذارید و مصداقی به آن توجه کنیم ؛ مصداق خطبه حضرت زهرا ، وهب و پیش‌درآمد خطبه حضرت زینب ، مادر وهب است یعنی یک مادر، یک مادر و یک خواهر. از کنارهم قرار گیری این سه نفر نتیجه‌ای که حاصل می شود این است که " منطق به هیچ‌وجه ایستا، راکد و سرسری نیست ".

منطق‌هایی که زمان مصیبت و بر پایه احساسات و عقلانیت کامل شکل می گیرد را با منطقی که در دوران غیر مصیبت شکل می‌گیرد با هم قیاس کنید. در این شرایط واژه‌ای به اسم « صبر» در یک نفر حلول می‌کند. حال سوال این است وقتی می‌گویند صبر و اجر صبر ، منظور چیست و به کدام مسیر اشاره دارد؟ آیا کسی در طول تاریخ می تواند منطقی که حضرت فاطمه زهرا (س) در دفاع از ولایت به عنوان یک همسر ، مادر و دختر داغدیده از آن صحبت می‌کند، یا نقض کند ؟ منطق ام وهب که می گفت " ما چیزی را که در راه خدا دادیم پس نمی‌گیریم " را بردارید در سوریه به کار بگیرید . نتیجه آن این گونه است که بسیاری از مادران شهدا هنگام بازگشت فرزندان خود گریه نکردند و معتقد بودند در ازای این مصیبت و صبر ، اجر آن را می گیرند.  

و این امتداد و فرایند همان اتفاقاتی است که در واقع وجود داشته است ؛ رفتار زینب‌گونه.

داودی: تجلی این منطق در بانویی به نام زینب پدیدار می شود. حضرت زینب (س) مبلغ منطقی غیرقابل خدشه از غدیر تا عاشورا بود. آنجایی که می‌گوییم " سلام علی قلب زینب صبور " ، به صبر به عنوان گشایش تاریخی اشاره داریم . درواقع صبر ، کلیدواژه تکامل است و زنی که مظهر احساسات و عاطفه است پس از چنین مصیبتی در جایگاه دختر ، خواهر و مادر شهید به نقطه‌ای می رسد که می‌خواهد خطابه کند. آیا قدرت بالاتر از این در بشریت سراغ دارید ؟

و واژه یا جمله‌ای را حضرت زینب اشاره می‌کند که عین آن دیگر نداریم ؛ " من جزء زیبایی چیزی ندیدم" که هم منطق، استدلال و احساس را در خود دارد یعنی یک گزاره‌ جدی ترکیبی شناختی اثرگذار ...

داودی: بیت شعر « دانی که چرا چوب شود قسمت آتش، زیرا که بی‌حرمتی‌اش بر لب و دندان حسین است » در میان وعاظ قدیمی خوانده می شد. منظور این شعر این است که حتی اگر از چوب هم درست استفاده نشود دارای این قاعده می‌شود.

حالا به موضوع تبلیغ می رسیم. مبلغ می تواند تبیینی ، تحلیلی یا تفسیری باشد و میان این ها از زمین تا آسمان فرق وجود دارد مبلغانی چون حضرت آسیه، حضرت خدیجه، حضرت مریم، حضرت زهرا و حضرت زینب در تاریخ می آیند و سمیه‌ها و ام وهب ها مفسران عملی این تبیین‌ها هستند . پس از زمانی که خلق شکل گرفته است یعنی از زمان حضرت آدم و حوا ، زن به مثابه قدرت شناختی خود در مسیر تبیین، تبیین‌کننده است. و چه بسیار زنانی که مصداق عینی به این تبیین دادند. " ما رأیت الا جمیلا " ، جمله‌ای است که من و شما فکر می‌کنیم گفتن آن راحت است!

بله. در اوج مصیبت، در نزدیک‌ترین نقطه تاریخی به اتفاق...

داودی: لبه ارتباط حضرت زینب با مصیبت خود حضرت است. از زمانی که حضرت زینب مادر را از دست می‌دهد. پدر شهید و برادر شهید می‌شود و ... . یعنی حضرت زینب  یک فرایند صفر تا صد شهادت می‌شود. کسی که می‌گوید ما « رأیت الا جمیلا » خودش در حوزه معرفتی چیزی غیر از زیبایی و تکامل است؟ وقتی می‌گوییم زن تراز، زن تراز یعنی خودش شده نمونه آن فرایندی که خودش فکر می‌کند.

حال به یک فرایند رسیدیم و می پرسیم در محرم حسینی چه گذشت؟ در محرم یزیدی چه گذشت؟ تاریخ در این باره بسیار سخن گفته است ؛ در محرم حسینی و در محرم یزیدی طفل شش ماهه شهید شد اما تحلیل و تبیین شهادت این طفل در محرم حسینی با محرم یزیدی تفاوت زیادی دارد یعنی اینکه شما کدام طرف این جبهه ایستاده باشی، صحنه متفاوت است. پیکر مطهر بسیاری از مدافعان را از سوریه به وطن بازگرداندند اما این که کدام طرف ماجرا ایستاده باشی خیلی مهم است که بتوانی تفصیل کنی این پیکر برای چه آمده است.

و برای چه رفته بوده است...

داودی: حالا نکته جالب آن اینجا است که بدانیم شهدای مدافع حرم ما در دفاع از کدام حرم رفتند؟ در دفاع از کدام حریم رفتند؟ پس دختر شهید، همسر شهید، مادر شهید، خواهر شهید، خودش شهید‌پرور است نه اکنون ، بلکه هزار و اندی سال بعد.

پشت تن بچه‌های بسیجی در دوران دفاع مقدس می‌نوشتند " می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم ". پس از 30 سال در سوریه آن نوشته تبدیل می شود به " کلنا عباسک یا زینب ". یعنی شناخت از مادر تا دختر ؛ از آن شهید تا این شهید امتداد می یابد. اگر از آن شناخت تا این شناخت پایه معرفتی را حذف کنید، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. حالا پایه معرفتی را به شناخت اضافه کنید. مادر سادات می‌شود ناموس عالم . عمه سادات می‌شود ناموس عالم.

گزاره‌های کاملاً معرفتی است.

داودی: اگر  این طرف ماجرا ایستاده‌ای ، حضرت علی اصغر را می‌زنند و اگر  آن طرف ماجرا ایستاده‌ای ، پسر حسین را بزنید حسین زمین‌گیر شود. محرم حسینی و محرم یزیدی همین است. یزیدی‌ها هم خودشان را بر حق می‌دانستند اما هر چقدر هم که خودش را حق بداند که نمی‌تواند اثبات حقانیت کند. طفل شش ماهه طفل شش ماهه است. این طرف ماجرا ایستاده است. تو آن طرف ماجرا ایستاده‌ای. باطل، باطل است. نمی‌توانی کلام حق و اراده باطل کنی. حتی داعش هم می‌گوید بسم الله اما بسم الله داعش با بسم الله حججی فرق دارد. همین طور  بسم الله ابالفضل با بسم الله عمر سعد فرق دارد. نماز حضرت زینب هم با نماز خیلی‌ها فرق دارد. به همین دلیل می‌گویند اگر در حوزه شناختی تحت فشار قرار گرفتید غسل حضرت زینب کنید. مفهوم معرفتی در این جا « صبر» است. حال شما  این مفهوم را شروع به بسط دادن می‌کنید. معرفت و شناختی که این میان حاصل شده است خود تبدیل به یک گزاره در طول تاریخ شده است و نکته جالب این است که این گزاره یک محمل جدی آدم‌ساز می شود . برای همین است که می‌گویند وقتی داغ دیدید، داغ‌تان را با داغ ابی‌عبدالله و حضرت زینب قیاس کنید. یعنی ببینید کجای ماجرا ایستاده‌اید. وقتی که می‌گوییم زن قدرت مؤثر است ، همه عالم از آدم تا خاتم، از خاتم الی العبد را به خط می‌کنیم و می‌بینیم این فرایند طی شده است.

باید توجه داشت موضوع مهم در حوزه شناختی این است که ما محرم حسینی را شناختیم یا محرم یزیدی را؟ خیلی وقت‌ها ما به اسم حسین به علی ، یزیدی عمل می‌کنیم، عمر سعدی یا شمرگونه عمل می‌کنیم که خیلی ناپسند است. چراکه پایه معرفتِ نگاه‌مان به حضرت علی اصغر، از سمت سپاه امام نیست، از سمت سپاه عمر سعد است. برای همین است که می‌گویند کربلا در کربلا می‌ماند اگر صاحب " ما رأیت الا جمیلا " نبود. کربلا در کربلا می‌ماند اگر دختر شهید، همسر شهید، مادر شهید نبود. پس اگر همه خلقت را به این معنا نگاه کنیم که از غدیر تا عاشورا  یک ترم درس انسان‌شناسی است، معلم این درس ، قدرت مؤثری است که امروز وقتی می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم می‌گوییم زینب (س). یعنی لازمه این که محرم حسینی را بفهمیم و حسینی عمل کنیم این است که درک کنیم زینب (س) چگونه عمل کرد .

آقای داودی واژه « کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا »  در ساحت مادر، خواهر و همسر شهید ، برای زن امروزی چگونه معنا پیدا می‌‌کند؟  درواقع این مفهوم در معنای کلان یعنی ایستادن در برابر ظلم اما در ساحت زن مبلغ ، مادر ، خواهر و زنی که تأثیرگذاری بر او مترتب می‌شود در جریان واقعه عاشورا و پس از آن، چگونه می توان به این موضوع پرداخت؟

داودی: حضرت زینب در طول مسیر تکامل پیدا نکرد. ایشان خود تکامل بودند . البته این خاندان، خاندان تکامل هستند و برای امثال ما که می‌خواهیم تکامل پیدا کنیم مسیرسازی می‌کنند و راه را نشان می دهند . توجه کنید که دچار عرفان کاذب و اجتهادهای دروغین نشویم. در عبارت " کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا " ، حدفاصل بین دختر شهید، خواهر شهید، مادر شهید و همسر شهید فقط یک مفهوم است که به آن « معرفت» می گوییم اما معرفت به چه چیزی ، خیلی مهم است . حضرت زینب (س) با همه منظومه رفتاری عالمانه فاضلانه مقتدرانه ، امتداد مادر خویش است . به عنوان مثال ام وهب معرفت به محرم حسینی دارد ، گرچه تفاوتش با محرم یزیدی ، تنها یک کلمه است اما دنیایی فرق در آن نهفته است . در ثقیفه ، آنهایی که آن طرف ایستادند با آنهایی که دور علی بودند یک کلمه تفاوت دارند . در سپاه عمر سعد بودن و در سپاه امام حسین بودن فرقشان یک کلمه است و آن هم « معرفت به ولایت» است . حضرت زینب در قله ولایت همه این ساحت قرار داشت. برای همین است که وقتی آنجا می‌ایستد، می‌خواهد خطابه کنند، سمت امام و در ظاهر جنگ ، مغلوبه بود اما عصاره ولایت می‌گوید :" ما رأیت الا جمیلا" . پس هر جایی در این عالم که شد کربلا و هر جایی در این عالم که شد عاشورا، چیزی جزء زیبایی وجود ندارد.

ولو ظاهرالامر شکست در آن متصور باشد.

داودی: حالا بگذارید این را به یک نقطه برسانیم. ما یک کربلا را در فرودگاه بغداد تجربه کردیم. یک شب عاشورا را هم تجربه کردیم. آیا چیزی جز زیبایی خلق شد؟ البته مصیبت بسیار بزرگی بود اما " ما رأیت الا جمیلا " . یعنی اگر با این خاندان در این فرآیند باشی ، هم معرفت شناختی داری و هم شناخت معرفتی داری.

پرسشی مطرح می شود که آیا رسانه‌ای قدرتمندتر از کربلا و عاشورا داریم؟ پاسخ: اربعین. هیچ‌کس در عالم نمی‌تواند آن را نبیند. پس زمانی که شما توانستید به شناخت معرفتی و معرفت شناختی برسید، قدرت در رسانه تجلی می یابد . در همه این سال‌ها که عکس‌هایی از اربعین منتشر شده است، چند تصویر بیش از همه در ذهن مردم نقش بسته و ماندگار شده است . یکی از عکس ها ، آن پسری است که مادرش را به دوش کشیده است و به کربلا می برد ، تصویر دیگر دختر بچه ای است که چادر عربی بر سر دارد و چیزی جز آب ندارد که به زائران تعارف کند . همان طور که می بینید همه صحنه‌هایی که در اربعین ماندگار است، آنهایی است که یک زن در آن حضور دارد .

موضوعی که این روزها جلب توجه می کند این است که همان دخترخانم‌هایی که مدتی پیش درباره حجاب و ... مسئله داشتند ، در این روزها به نوع دیگری بروز و ظهور پیدا می کنند، مثلا محرم که می‌رسد مشکی‌پوش می شوند.

در مجلس عزای حضرت ابا‌عبد‌الله حاضر هستند.

داودی: بسیاری از اینها مفاهیم مهمی است که باید مورد توجه سیاست‌گذاران رسانه  قرار گیرد . ماندگاری ایران با این وسعت به حرمت کربلا و عاشورا و مردمی که در این حرمت شریک هستند بوده است. رسانه های ما ، مسئول و مردم باید به این مفاهیم توجه کنند.

ما تا سال ها اصطلاحی تحت عنوان تفحص پیکر پاک شهدا در جنگ تحمیلی داشتیم اما اگر دقت کنید چندسالی است که در محرم عبارتی به ما اضافه شده است؟

تفحص شهدای مدافع حرم.

داودی: بله ، تفحص شهدای مدافع حرم. این جمله معروفی است که می گویند ؛ خاندان و ملتی که همچنان شهید دارد اسارت ندارد. وقتی می‌گوییم اسارت ندارد به این دلیل است که با وجود آن که خاندان امام و اهل بیت امام را اسیر کردند اما هنوز هم « ما رأیت الا جمیلا » . به اهل بیت امام بی‌حرمتی کردند اما همچنان معتقدیم « کل یوم عاشورا». حرمت مکان را نگه نداشتند اما همچنان می گوییم « کل ارض کربلا ».

 نکته مهم اینجا است. همه عالم را شما بگردید. قطعه‌ای از بهشت کجاست؟

 بین الحرمین است.

داودی: هیچ چیز دیگری نمی توان گفت.

آقای داودی می خواهم واژه‌هایی مانند « امیری حسین » و « نعم الامیر » که در این سال‌ها ملکه ذهن‌مان شده است و ان شاالله برای فرزندان‌مان و  نسل‌های آینده هم خواهد بود را در ساحت شناختی و در ساحت نگاه حضرت زینب (س) ببریم تا دنیا و  نگاه ما به این واژه متفاوت شود.

داودی: وقتی می‌گوییم امیری حسین و نعم الامیر، از لحظه فروریختن کاخ یزید روی سرش به واسطه خطابه حضرت زینب سخن می گوییم . زمانی که به حرم حضرت زینب و  حضرت رقیه مشرف می شوید ، سمت زینب می‌گویید امیری حسین و سمت حضرت رقیه می گویید نعم الامیر. حضرت علی اصغر کجاست؟ ایشان متن این ماجراست . حضرت علی اکبر و ... حتی حر ، همه این شهداء وسط ماجرا هستند . نکته جالب اینجا است که می‌گویند دستانی کوچک که گره‌هایی بزرگ را باز می‌کند. وقتی می‌گویید امیری حسین، اگر توابع حسین بن علی را نپذیریم نمی‌توانیم بگوییم : " و نعم الامیر ". اما اگر توابع آن را پذیرفتیم برای شیرخوارگان ، سه ساله ، شانزده و هفده ساله و همین طور بالاتر در هر ردیف سنی الگو دارید . اگر یک بار ردیف سنی شهدای کربلا و دوره‌های حیات و زندگی خودمان را هم به عنوان یک انسان روی نمودار بیاورید ، می بینید که اگر لازم باشد هر هفت هشت سال ما یک الگو عوض کنیم.

ولی نداریم در این صحنه...

داودی: همه را داریم. حالا وقتی الگوی خود را عوض کردی، اگر حضرت علی اصغر الگوی فرزند شش ساله‌ات شد ، شک نکن که انتهای آن و نعم الامیر حضرت زینب است . البته به شرط اینکه از علی اصغر شروع کنید، به حضرت رقیه برسید، به حضرت علی اکبر و حضرت قاسم برسید، همینطور  بالا بروید.

بله. زهیر و...

داودی: مادر ، خواهر ، همسر ، پدر و همه هستند. پس شما یک مجموعه کامل دارید. من نمی‌فهمم چرا برخی در جای دیگر به دنبال الگو می‌گردند ، آنها در پی چه هستند. وقتی معتقدند که امیری حسین یعنی همه چیز را دارند ، پس دنبال چه می‌گردند؟ حالا باید مؤمن باشی تا بگویی نعم الامیر. منتها الیه نعم الامیر همان مکتب است. اگر به آن مکتب وارد شدی جز حاج قاسم سلیمانی حاصلی ندارد . بخواهی یا نخواهی حاج قاسم است.

و حاج قاسم هم وقتی سر ارادتش را نگاه می‌کنی حضرت زهرا است.

داودی: تمام. دوباره به مبدأ برمی‌گردیم. شما به کوفه ، نجف یا کربلا بروید. داغی که روی دل شیعه هست، آرام نمی‌شود. این داغ  هیچ جای عالم آرام نمی‌شود مگر در بین الحرمین. آن داغ چیزی جز بقیع نیست . وقتی ارادت به امیری حسین دارید شما شهید قدس هستید. ولی نعم الامیر شما می‌شود شهید بقیه. حالا دیگر اینجا الگو متفاوت می‌شود.

به گزارش خبرگزاری آنا، مجموعه برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» کاری از رادیو گفت و گو با همکاری سرویس هنر و رسانه خبرگزاری آنا، به تهیه کنندگی نوشین رهگذر، سردبیری علیرضا داودی و اجرای کارشناسی معصومه نصیری روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۱۶ از طریق امواج رادیو موج fm ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز تقدیم علاقه‌مندان به حوزه علوم شناختی می‌شود.

برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه با هدف معرفی و آگاهی بخشی  علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگ‌های شناختی، رادیو گفت‌و‌گو هم در قالب‌های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت و گو رفته است. این میزگرد با استفاده از تکنیک‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیک‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه‌ی شناختی می‌پردازد.

انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته