صدای منتقد در غرب شنیده می‌شود؟/ رسانه‌های اپوزیسیون روی فرکانس«دروغ»

به گزارش گروه سیاست خبرگزاری آنا- راحله کاویار- جنگ رسانه‌ای، جنگی بدون خونریزی و آرام تلقی می‌شود؛ جنگی که در صفحات روزنامه‌ها و میکروفون رادیوها، صفحات تلویزیون‌ و عدسی دوربین‌ها و فضای مجازی اتفاق می‌افتد.

در دستور کار رسانه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای این موضوع قرار دارد که تمام تلاش خود را بکارگیرند تا هر اتفاقی در ایران، ولو کوچک و بی‌اهمیت طوری بزرگ جلوه داده شود که گویی در هیچ کجای دنیا، اتقاق دیگری رخ نداده و این فقط ایران است که بحران‌زده‌ترین و ناامن‌ترین کشور دنیا است! به عنوان نمونه، همین چندوقت پیش بود که اعتراضات بسیار گسترده‌ای در اروپا به خاطر کرونا، بیکاری، بحران انرژی و بسیاری مسائل دیگر رخ داد و دامنه‌های آن هنوز هم ادامه دارد و بعضا گسترده‌تر هم شده است، اما گویی همه‌ی این رسانه‌ها در خواب عمیق فرو رفته و هیچ صدایی از آن‌ها بلند نمی‌شود!

**فرانسه

آخرین نمونه از این دست، اعتراضات هفته‌های اخیر فرانسه است که در آن مردم سرتاسر فرانسه یکپارچه به خیابان‌ها ریخته و خواستار افزایش دستمزد‌ها شده‌اند. بیش از یک هفته است که پاریس و سایر شهر‌های فرانسه صحنه سرکوب شدید، خشن و بی‌رحمانه شهروندان فرانسوی است که به ناکارآمدی دولت مکرون اعتراض داشته اند.

**رومانی

در گوشه دیگری از دنیا، اعتراض‌های گسترده‌ای در رومانی در جریان است، اما هرگز به سرفصل خبری رسانه‌ها بدل نگردید.

**آلمان

هزاران نفر از مردم آلمان در شهر‌های مختلف این کشور به افزایش قیمت‌ها و تورم و بی‌توجهی دولت اعتراض کردند. این اعتراض‌ها در شهر‌های برلین، درسدن، دوسلدورف، فرانکفورت، هانوفر، اشتوتگارت و چندین شهر دیگر آلمان به طور همزمان برگزار شد، اما رسانه‌ها به جز چند خبر کوتاه، از جمعیت انبوه شرکت کننده در این اعتراض‌ها «هیچ» نگفتند. 

**مجارستان، چک، انگلیس و بلژیک

این چهار کشور، دیگر کشور‌های اروپایی بودند که در اعتراض به افزایش هزینه‌های زندگی به خیابان‌ها ریختند، اما مورد توجه رسانه‌های غربی قرار نگرفتند و این رسانه‌ها ترجیح دادند خبر چندانی در این زمینه منتشر نکنند!

این‌ها فقط نمونه‌های بسیار اندک و کوچکی از هرازان موردی هستند که روزانه در سراسر جهان به‌ویژه در اروپا رخ می‌دهند، اما شانس زیادی برای تبدیل شدن به سرخط خبر‌ها نمی‌یابند و امپراتوری رسانه‌ای غرب مانع از آن می‌گردد که این اخبار، به شکل گسترده به بیرون درز نموده و رسانه‌ها روی آن موج سواری کنند و حتی رسانه‌های فارسی زبان وابسته‌ای همچون اینترنشنال و بی بی سی و ... حق پرداختن به این حوادث هرچند در حد چند سطر خبر ساده را نیز ندارند!

نمونه دیگر اینکه همین چند وقت پیش در آمریکا یک نوجوان مسلح، ۱۸ کودک خردسال و یک معلم را در مدرسه‌ای در تگزاس به ضرب گلوله به قتل رساند! اما هیچ تصویر یا فیلمی از کودکان کشته شده دراین ماجرا پخش نشد و هیچ گونه هوچیگری رسانه‌ای را شاهد نبودیم و خبر در یک فضای خنثی و خلاصه منتشر گردید و پس از آن نه تنها شاهد هیچگونه مانور خبری بر روی این اتفاق وحشتناک نبودیم که حتی هیچ‌گونه پیگیری رسانه‌ای از سرنوشت قاتل و خانواده مقتولین صورت نگرفت.

بد نیست فقط لحظه‌ای در ذهن خود مجسم کنیم که چنین رخدادی به دست یک نوجوان در ایران رقم خورده بود! آنگاه چه حجمه رسانه‌ای علیه ایران صورت میگرفت؟! تمامی رسانه‌های معاند با تمامی قوا به میدان می‌آمدند که ایران را کشوری ناامن، پرخشم با مردمی افسرده و خشونت‌طلب نشان دهند و کلیه سازمان‌های حقوق بشری را علیه ایران به صف می‌کردند و درنهایت به این بهانه، چند تحریم توسط کشور‌های همسو با خود علیه مردم‌مان رقم می‌زدند.

از این‌ها که بگذریم، می‌رسیم به اینجا که این رسانه‌ها علاوه بر بزرگنمایی حوادث ایران، صرفا به همین اندازه بسنده نکرده و برای افزودن بر شدت سیاهنمایی‌های خود، با دروغ پراکنی و دروغ سازی علیه ایران، خبرسازی هم می‌کنند!

در زیر به برخی از دروغ‌پردازی‌های عجیب اخیر این رسانه‌ها در مورد ایران اشاره می‌کنیم تا ماهیت این جنگ رسانه‌ای برایتان ملموس‌تر شود.

**فوت مهسا امینی

با انتشار خبر درگذشت مهسا امینی، رسانه‌های ضد انقلاب و شبکه فارسی‌زبان ماهواره‌ای ادعا کردند ماموران گشت ارشاد مهسا را کشتند و در نبود اطلاع رسانی به موقع و صحیح از سوی مسئولان ذی ربط آن‌ها مخاطب را زیر بمباران رسانه‌ای خود قرار دادند تا ماجرای قتل مهسا را باور پذیر کنند، اما با انجام بررسی‌های تخصصی از سوی ۱۹ کارشناس پزشکی‌قانونی مشخص می‌شود خانم امینی سابقه تشنج، غش کردن و عمل مغزی داشته و فوت او ناشی از درگیری با مأموران نبوده است.

**نیکا شاکرمی 

احساسات مردم با تصویر نوجوانی به نام «نیکا شاکرمی» هدف گرفته می‌شود. حتی این رسانه‌ها از بازداشت یک هفته‌ای او خبر می‌دهند و ادعای ربودن جسد نیکا و دفن آن در روستایی دورافتاده را مطرح می‌کنند، اما پلیس فیلمی از لحظه ورود نیکا شاکرمی به ساختمانی که جسدش در آن کشف شد به همراه سوابق قبلی نیکا از جمله ترک تحصیل وی، اختلافاتش با مادر و زندگی نزد خاله خود را منتشر می‌کند؛ اطلاعاتی که به وضوح از احتمال خودکشی او حکایت می‌نمود. رسانه‌های مذکور مدعی شدند که جسد وی ربوده شده که ماجرای ربودن جسد نیز توسط عمویش رد می‌شود و مشخص می‌گردد محلی که نیکا در آن دفن شده در کنار مزار پدرش و مزاری خانوادگی می‌باشد.

**نگین عبدالملکی و مرگ در اثر مصرف مشروبات الکلی

جدیدترین دروغ رسانه‌های ضدانقلاب، با رمز نگین عبدالملکی منتشر شده است. البته این سناریو برخلاف سناریو‌های قبلی بسیار ناشیانه نگاشته شده است. ۲۱ مهر خبری در خصوص مصرف مشروبات الکی تقلبیِ دست‌ساز توسط چند جوان در منطقه آبشینه همدان منتشر شد و در ۲۴ مهر دادستان می‌گوید: صبح روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه، دختر و پسر جوانی با علائم شدید مسمومیت توسط جوانی دیگر که او نیز دچار مسمومیت شده بود به دو بیمارستان همدان انتقال داده می‌شوند.

در تحقیقات اولیه مشخص شد هر سه نفر در ویلایی بر اثر مصرف مشروبات الکلی دچار مسمومیت شده‌اند، با وجود اقدامات درمانی، دختر و پسری که حالشان وخیم‌تر بود، پنجشنبه ۲۱ مهر فوت می‌کنند. دختری که در این ماجرا فوت شده نگین عبدالملکی است. اگرچه این خبر قبلا منتشر شده بود، ولی رسانه‌های ضد انقلاب که دست خود را برای روشن کردن شعله‌های اغتشاشات خالی می‌دیدند، در جدیدترین دروغ‌پردازی‌های خود عکس و متن‌هایی را درباره نگین عبدالملکی منتشر و او را کشته اغتشاشات معرفی می‌کنند!

**از تجمع امت رسوالله تا تجمع برلین!

اگرچه در تجمع برلین که آمریکا و اروپا با بکارگیری نهایت توان خود و با دادن وعده‌هایی همچون غذای رایگان، پرداخت هزینه ایاب و ذهاب و دستمزد‌های چشمگیر کوشیدند از سراسر اروپا و آمریکا جمعیت قابل ملاحظه‌ای را گرد هم جمع کنند، اما به گفته پلیس آلمان صرفا ۳۷ هزار نفر حاضر به شرکت این تجمع شدند. با این وجود، رسانه‌های غربی تا می‌توانستند بر روی این تجمع مانور خبری داده و آن را به سرفصل اخبار خود تبدیل نمودند؛ اما این ترفند نیز اثرگذار نیفتاد و چیزی که عیان‌تر شد این بود که تا دیروز، اگر ضدانقلابیون وطن‌فروشی خود را بر همگان به اثبات رسانده بودند، اکنون ناچیز بودن تعدادشان نیز به اثبات رسید و این درحالی است که همین رسانه‌ها تجمع عظیم و سراسری امت رسول‌الله را مطلقا ندیدن و منتشر نکردند! زیرا که مخاطب باید چیزی را که آن‌ها می‌خواهند،ببیند.

این‌ها صرفا قطره‌ای بود از دریای تلاش رسانه‌های غربی که به وضوح نشان می‌دهد آن‌ها از هر فرصتی برای بازی با افکار عمومی مردم ایران و القای یاس و ناامیدی و ایجاد شائبه از هم پاشیدگی ساختار کشور استفاده می‌کنند تا آنچه در راستای اهداف سردمدارن استکبار جهانی است را به مخاطب تزریق نموده و با گرفتن فرصت تحلیل و تنفس از مخاطب، بی امان و متصل، سیاست سیاه‌نمایی خود را به مخاطب القا نمایند.