دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
22 آبان 1401 - 01:03
در گفت‌وگوی تفصیلی با آنا

داورزنی: بازنشسته نیستم، اثرگذار نباشم با عزت می‌روم/ در وزارت در کار فوتبال دخالت نکردم+ فیلم

داورزنی: بازنشسته نیستم، اثرگذار نباشم با عزت می‌روم  در وزارت در کار فوتبال دخالت نکردم+ فیلم
رئیس فدراسیون والیبال در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری آنا به چالش‌های دوران مدیریتی خود در این فدراسیون و همچنین وزارت ورزش و جوانان پرداخت.
کد خبر : 813985

به گزارش خبرنگار گروه ورزش خبرگزاری آنا، فرزانه شریفی- بدون شک والیبال پس از فوتبال یکی از رشته‌های پرطرفدار ورزشی است که توجه همگان را در چند سال اخیر به خود جذب کرده است. تیم ملی والیبال با نسل طلایی در دو المپیک شرکت کرد و پس از توکیو تغییر نسل داد و بازیکنان جوان والیبال ایران در مسابقات لیگ ملت‌ها و قهرمانی جهان شرکت کردند، هر چند برخی اهالی والیبال معتقدند جوانگرایی در تیم رخ نداده است اما با این حال تیم جوان والیبال در مسابقات قهرمانی جهان و لیگ ملت‌ها انتظارات را برآورده نکرد و حتی در جریان اعزام تیم به مسابقات قهرمانی جهان با حاشیه‌های زیاد از جمله انتقادهای تند و تیز محمد موسوی به فدراسیون والیبال روبه‌رو شد.‌ محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال به همین بهانه با خبرنگار ورزشی خبرگزاری آنا به گفت‌وگو نشست و در مورد وضعیت فعلی این فدراسیون و برنامه‌های آینده تیم ملی صحبت کرد. داورزنی همچنین در مورد دوران حضورش در وزارت ورزش که زمانی معاونت قهرمانی را در اختیار داشت صحبت کرد. 

 
 
گزیده‌ای از صحبت‌های داورزنی با خبرنگار آنا:
 
معدل سنی تیم تا المپیک ۲۶ سال است
 
قبول ندارم والیبال ساحلی پیشرفت نداشته است

یک زمانی کسب سهمیه آرزو بود، اما الان خاطره است

ابلاغیه بازنشستگی برای من نیامده است

در هیئت‌‌رئیسه فدراسیون جهانی من جزء جوانترین‌ها هستم

جزء وزرات خانه‌های ته جدولی هستیم

اعتقاد ندارم سعید از دنیای والیبال خداحافظی کرد

وزارت‌خانه به این جمع بندی رسیده تا پایان دوره چهارساله بمانم

دوست نداشتم به معاونت قهرمانی و توسعه وزارت ورزش بروم

در ادامه مشروح صحبت‌های رئیس فدراسیون والیبال را بخوانید:

آنا: یک تغییر نسل در والیبال ایران رخ داد؛ از برنامه‌های این فدراسیون و نسلی که هم‌اکنون در تیم حضور دارند صحبت کنید.

والیبال در مسیر خودش و در ریل پیشرفت و توسعه حرکت می‌کند. این اتفاق هم مبتنی بر هدف‌گذاری‌هایی است. این تغییر نسل در والیبال اجتناب ناپذیر بود، کاری است که در همه دنیا اتفاق می‌افتد، کشور‌هایی مثل لهستان، ایتالیا، در مسیر حرکت خودشان هرزگاهی تغییر نسل انجام می‌دهند. والیبال ما هم در ۱۵-۱۶ سال گذشته از نیرو‌ها و رده‌های مختلف استفاده کرده و طبیعتا وقتی در تیم ملی اختلاف سن جوان‌ترین بازیکن تا مسن‌ترین بازیکن به ۱۷-۱۸ سال می‌رسد؛ بیانگر این است که باید خون جدیدی در تیم تزریق شود و بتواند معدل سنی را در المپیک و قهرمانی جهان به پیک آمادگی جسمی، قدرت جوانی و توانمندی تجربی برسانیم. معمولا در مسابقاتی که چهار سال یک بار برگزار می‌شود و بعد از هر المپیکی جابه‌جایی‌ها صورت می‌گیرد. بازیکنان مسن‌تر جای خود را به بازیکنان جوانتر می‌دهند و در طول چهار سال این بازیکنان در چند رویداد مهم شرکت می‌کنند تا برای المپیک آماده شوند.

آنا: برخی به واژه جوانگرایی در تیم ملی نقد داشتند و معتقد بودند این اتفاق رخ نداده است؟

لیگ جهانی بهترین فرصت برای کشورهاست که به بازیکنان جوان خود میدان دهند تا قابلیت‌های خودشان را نشان دهند و در تیم ملی به جایگاهی برسند و آن را تثبیت کنند. این اتفاقی است که در کل دنیا و از جمله ایران رخ می‌دهد؛ به این دلیل که معدل سنی بازیکنان بالا رفته بود و اگر می‌خواستیم روی همین معدل سنی بمانیم در المپیک و قهرمانی جهان بازیکنانی با سن بالا در اختیار داشتیم. در صورتی که تجربه به ما می‌گوید بهترین معدل سنی برای رویداد‌های مهم رنج سنی ۲۵ تا ۲۶ سال است، یعنی اگر تیم از این حد مسن‌تر شود شاید برای آینده زنگ خطر به صدا دربیاید و بازیکنان پا به سن گذاشته نتوانند کارایی لازم را در المپیک و قهرمانی جهان داشته باشند.

بر همین اساس شاکله اصلی تیم ملی را تیمی که در ۲۰۱۹ قهرمان جهان شده تشکیل داد، البته چند بازیکن باتجربه مثل میلاد عبادی پور همراه تیم هست، ولی اکثریت بازیکنان نفراتی هستند که در سال ۲۰۱۹ زیر ۲۱ بودند. الان هم در تیم ملی بازیکنانی داریم که در سنین ۱۹ تا ۲۱ سال هستند، اما در حال حاضر معدل سنی تیم ما خوب است و تیمی که قرار است دو سال دیگر در المپیک شرکت کند و سهمیه کسب کند؛ تقریبا معدل سنی اش ۲۴ سال است و تا المپیک این سن به ۲۶ سال می‌رسد که عدد قابل توجهی است، طبیعتا در مسیر حرکت والیبال که باید جایگاه را در رنکینگ جهانی تثبیت و ارتقا دهد، باید از بازیکنان جوان و قابلیت دار استفاده می‌کردیم تا تیم را در مرز آمادگی نگه داریم.

سعید معروف یکی از منتقدان من بود/ همیشه مخالف دولتی بودن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودم/ بازنشسته نیستم و اگر اثرگذار نباشم با عزت و احترام می‌روم/ جزء وزرات خانه‌های ته جدولی هستیم/حقوق 150 هزار تومانی عطایی شوخی بود

آنا: فدراسیون در این دوره هدایت تیم ملی را به مربی ایرانی سپرد اما عدم قرارداد با کادر ایرانی شائبه‌هایی ایجاد کرد... در این مورد چه صحبتی دارید؟

مربیانی که از خارج از کشور به ایران می‌آمدند، زمان کافی در اختیار نداشتند تا با یک تیم باشگاهی قرارداد ببندند، بنابراین ما مجبور بودیم در قرارداد با آن‌ها، اعلام کنیم حق همکاری با هیچ تیم باشگاهی را نداشته باشند و حق الزحمه آن را فدراسیون والیبال به آن‌ها پرداخت می‌کند، یعنی ما یک سال پول به مربی خارجی پرداخت می‌کنیم تا ۶ ماه با تیم ملی ما کار کند. از آن طرف مربی خارجی هم حق ندارد با تیم دیگری کار کند. اگر بررسی کنید اکثریت مربیان تیم‌های ملی که در لیگ جهانی یا المپیک و قهرمانی جهان حضور دارند با یک باشگاه معتبر در اروپا یا آسیا قرارداد دارند. یعنی امرار و معاش و کسب درآمد آن‌ها از طریق کار باشگاهی است و با تیم ملی هم کار می‌کنند.

ما هم در رده‌های مختلف از مربیان داخلی استفاده کردیم و این مربیان اجازه دارند کار باشگاهی انجام دهند؛ در ۶ ماه دوم سال با یک تیم باشگاهی عقد قرارداد کنند و از این طریق کسب درآمد داشته باشند. کار کردن در تیم ملی برای همه مربیان ما و ورزشکاران یک وظیفه ملی است و فدراسیون والیبال به مربیان داخلی این اجازه را داده تا با تیم‌های باشگاهی قرارداد ببندند و کسب درآمد داشته باشند؛ ولی مربیان خارجی این اجازه را ندارند و باید به ایران بیایند و قرارداد ببندند و حقوقشان را از ما دریافت کنند و فقط هم با تیم ملی ایران کار کنند.

از طرف دیگر تقریبا ۷۰ تا ۸۰ نفر به عنوان کادرفنی در تیم ملی کار می‌کنند، در نیمه دوم سال هم تمامی این نفرات با باشگاه‌ها کار می‌کنند و پوشیدن لباس ملی و اینکه کادر ملی باشند برای همه این افراد یک وظیفه ملی است، بنابراین اگر بخواهیم برای هموطنان داخلی هم قرارداد مالی ببندیم این را نمی‌توان به این جمله که همه ما سرباز ملی هستیم تعمیم بدهیم. باید ارزش این موضوع را حفظ کنیم، یعنی پوشیدن لباس ملی چه کادر چه بازیکن یک افتخار است که نصیب افراد شود. طبیعتا حضور در تیم ملی برای مربیان و بازیکنان یک امتیاز محسوب می‌شود و در عقد قرارداد آن‌ها با تیم‌های باشگاهی تأثیرگذار خواهد بود.

آنا:، اما بهروز عطایی چند وقت پیش از حقوق روزی ۱۵۰ هزار تومان صحبت کرد.

این یک شوخی بود.

آنا: یکی از انتقادها به فدراسیون بی‌توجهی به والیبال ساحلی است؛ به خصوص اینکه این رشته تا چند وقت دیگر میزبان مسابقات قهرمانی آسیا در بندرعباس است. برای پیشرفت این رشته چه کارهایی انجام شد؟

من قبول ندارم والیبال ساحلی پیشرفت نداشته است، چرا که ما سال گذشته در رده زیر ۱۹ سال و زیر ۲۱ سال قهرمان آسیا شدیم. این نتیجه نشان می‌دهد ما در والیبال ساحلی کار می‌کنیم. فدراسیون در تلاش است که بازیکنان والیبال ساحلی فقط کار ساحلی انجام دهند؛ این هم به شرایط و بنگاه‌های اقتصادی برمی‌گردد که در والیبال ساحلی سرمایه‌گذاری کنند و با تیم‌داری از بازیکنان حمایت کنند. الان این اتفاق در حال رخ دادن است، اما باید بپذیریم شرایط تبلیغاتی که والیبال سالنی دارد در ساحلی نداریم، تا زمانی که به یک تولید خوب برسیم. تولید خوب هم تیم ملی قدرتمند است؛ اسپانسر‌ها الان علاقمند هستند در والیبال سالنی سرمایه گذاری کنند؛ به خاطر اینکه به قدری سالنی قدرتمند کار کرده که بنگاه‌های اقتصادی به آن توجه می‌کنند. وقتی که تیم ملی در جام ملت‌ها حضور دارد و بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون نفر این بازی‌ها را می‌بینند برای مارکتینگ کشور بسیار مهم است که روی این تیم سرمایه گذاری کند

والیبال تنها رشته‌ای است که بیشترین بخش خصوصی را دارد، در لیگ برتر منهای تیم‌هایی که به هر نحوی مثل تیم‌های صنعتی و خودروسازان به جیب دولت وصل هستند، اما مابقی خصوصی هستند و ربطی به دولت ندارند و در این رشته سرمایه‌گذاری می‌کنند و جواب هم می‌گیرند. ضمن اینکه باید بپذیریم دیده شدن والیبال در بین مردم و خانواده‌ها به خاطر پیروزی تیم ملی برابر قدرت‌های حال حاضر دنیا بوده است. تیمی که امریکا،کانادا، لهستان را شکست دهد باعث می‌شود مردم توجه بیشتری به آن داشته باشند. الان مردم و خانواده‌ها بیشتر به والیبال توجه دارند، در سال گذشته در اواخر دوران کرونایی در فضای مجازی حضور اول را در ورزش دنیا علی رغم تعطیلی خیلی از رشته‌ها و مسابقات، والیبال داشته است. در چنین شرایطی اسپانسر در والیبال سرمایه گذاری می‌کند و از طرفی والیبال باعث دیده شدن آن محصول می‌شود؛ این یک خدمات متقابل است. حتی گاهی وقت‌ها هم والیبال به تولیدکننده کمک می ‌کند تا دیده شود. در والیبال ساحلی باید این فضا به وجود بیاید.

آنا: چرا فدراسیون از ظرفیت سالنی برای دیده شدن ساحلی استفاده نکرد؟

این دو موضوع، جدا از هم هستند، مدل مسابقات این دو رشته متفاوت است، در حال حاضر ساحلی‌بازان ما در مسابقات مختلف شرکت می‌کنند، قسمتی تحت عنوان تیم ملی و قسمت دیگری تحت عنوان تیم باشگاهی در مسابقات حضور پیدا می‌کنند. همین امسال برای زمین ساحلی، نزدیک به ۷۰۰ متر مکعب ماسه از کویر یزد آوردیم که استاندارد شود. تیم‌های مختلف را در رده‌های سنی متفاوت به مسابقات ساحلی آسیا اعزام کردیم. دو رویداد مهم را در کشور میزبان هستیم برای اینکه والیبال ساحلی را توسعه دهیم. دنبال این هستیم که فضا را به سمت اقتصادی‌تر شدن ببریم که والیبالیست ساحلی دیگر نگاهی به سالنی نداشته باشد و در همان رشته در طول سال امر و معاش کند. این کاری است که در فدراسیون والیبال در حال انجام است و برای آن برنامه ریزی کردیم، فکر می‌کنم در دو سه سال آینده به جایگاه خوب خواهیم رسید. به دنبال این هستیم که از روش‌های جدید استفاده کنیم و مسابقات لیگ این رشته را سازماندهی کنیم و بتوانیم در سطح آسیا مسابقات را برگزار کنیم. البته سر و صدا و تبلیغات رشته والیبال ساحلی کم است که باید آن را زیادتر کنیم، اما یکی از اهداف جدی فدراسیون والیبال توسعه این رشته است.

آنا: مشکلات مالی چقدر در روند دیده نشدن ساحلی تأثیرگذار بوده است؟

 یکی از تفاوت‌های ما با کشور‌های اروپایی در توسعه والیبال ساحلی بعد مسافت است؛ در کشور‌های اروپایی حداکثر زمان سفر از آلمان به لهستان، هلند و سایر کشور‌ها یک ساعت تا یک ساعت و نیم است و با پرواز یا به صورت زمینی تیم‌ها می‌توانند با هم مسابقه بدهند، اما در قاره آسیا چنین شرایطی نیست و ده ساعت اختلاف پروازی بین شرق و غرب آسیا وجود دارد، یکی از فاکتور‌های مهم ساماندهی برخی مسابقات در آسیا هزینه رفت و آمد است، طبیعتا کار ما سخت است، چون ما در غرب آسیا جزو قدرت‌های آسیا هستیم و در شرق آسیا با ۱۰ ساعت اختلاف پروازی با تیم‌های ژاپن، کره و چین فاصله داریم. به عنوان مثال ما با پکن ۹ ساعت اختلاف پروازی داریم، این شرایط باعث شده که اروپایی‌ها کمی متفاوت‌تر از ما باشند، آن‌ها مرتب با هم مسابقه دارند. از طرفی الان هزینه بلیت‌ها سرسام‌آور شده و همه این موارد باعث شده دست ما بسته شود. ولی ما به دنبال پیاده کردن مدل‌هایی هستیم که بخش خصوصی را به سمت والیبال ساحلی بیاوریم تا در این رشته سرمایه گذاری کنند.

آنا: به تیم ملی برگردیم؛ الان با تغییر نسل هدف فدراسیون برای المپیک ۲۰۲۴ چیست؟

یک زمانی کسب سهمیه آرزو بود، اما الان خاطره شده است، طبیعتا انتظاری که جامعه والیبال از تیم ملی دارند، این است که در درجه اول باز هم کسب سهمیه داشته باشند و بعد در المپیک هم به مراحل بالاتر صعود کنند. پیش‌بینی ما این بود اتفاقی که برای آرژانتین در المپیک توکیو رخ داد و به مدال برنز رسیدند باید برای ایران بیفتد. مسیر برای رفتن به چهار تیم هموار بود و انتظاری که ما از تیم داشتیم آن چیزی نبود که اتفاق افتاد و طبیعتا برای المپیک ۲۰۲۴ پاریس باید تلاش کنیم در درجه اول کسب سهمیه داشته باشیم و پس از آن به دنبال تحقق همان آرمانی که از قبل داشتیم؛ یعنی قرار گرفتن در جمع ۴ تیم برتر المپیک. این آرمان باید حفظ شود، نباید توقعات را پایین بیاوریم، یعنی به همان کسب سهمیه نباید بسنده کنیم. برخی از دوستان به ما می‌گویند چرا این هدف را انتخاب کردید، چون رسیدن به آن سخت است، اما من تنها رسیدن به سهمیه المپیک را منطقی نمی‌دانم و معتقدم در مسابقات المپیک ۱۲ تیم قدرتمند دنیا شرکت می‌کنند و از بین این تیم‌ها ما باید بجنگیم و در جمع چهار تیم قرار بگیریم. قطعا کار ساده‌ای نیست، از ۲۲۲ کشور دنیا تنها ۱۲ تیم به المپیک راه پیدا می‌کنند؛ یعنی از هر قاره‌ای بهترین‌ها حضور پیدا می‌کنند و جنگیدن در این عرصه نیازمند آمادگی تمام عیار است.

آنا: در دو المپیک قبلی این آرمان محقق نشد چه تضمینی است در المپیک ۲۰۲۴ به این هدف برسید؟

ما سال ۲۰۰۷ چهار هدف از جمله قهرمانی آسیا، قهرمانی بازی‌ای آسیایی، رفتن به لیگ جهانی و کسب سهمیه المپیک را برای خودمان روی یک تخته نوشتیم و به دیوار اتاق من در فدراسیون زدیم. یک زمانی کسب سهمیه المپیک یک هدف بود، در آن زمان همه به ما گفتند رسیدن به این چهار هدف غیرممکن است، اما ما تلاش کردیم و شروع به برنامه‌ریزی کردیم؛ یک استراتژی هم برای آینده ترسیم کردیم که این مسیر‌ها را باید طی کنیم تا به این اهداف برسیم. بعد از ۶ سال این اهداف تحقق پیدا کرد، البته کسب سهمیه المپیک کمی دیرتر محقق شد، در ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ نتوانستیم به سهمیه المپیک برسیم، اما در ۲۰۱۶ به سهمیه رسیدیم. قبل از ۲۰۱۶ وارد لیگ جهانی شدیم، قهرمانی در آسیا را به دست آوردیم، یعنی اهداف را پله به پله جلو آمدیم. در صورتی که ما می‌توانستیم همان سال ۲۰۱۶ بگوییم مردم والیبال به همه اهدافش رسید. در سال ۲۰۱۶ شعار‌های غیرممکن فدراسیون والیبال ممکن شد. برخی دوستان همان زمان به من می‌گفتند غیرممکن است ایران در آسیا قهرمان شود و اگر خیلی تلاش کنیم شاید بتوانیم سومی یا چهارمی آسیا را به دست بیاوریم. گذشتن از ژاپن، کره و چین کار سختی است، تا سال ۲۰۰۹ تیم ایران ۲۱ بار با کره بازی کرده بود که ۲۰ بار آن را شکست خورده بود، با ژاپن هم همین شرایط را داشتیم. از ۲۰۰۹ به این طرف رفته رفته به جایی رسیدیم که پیروزی برابر ایران برای کشور‌های شرق آسیا به آرزو تبدیل شد. ژاپن کار را جدی‌تر دنبال کرد، تغییر نسل انجام داد، در حالی که این تیم ۵۰ سال زودتر از ما در المپیک حضور پیدا کرده بود، اما الان ایران را حریف جدی خودش می‌داند.

سعید معروف یکی از منتقدان من بود/ همیشه مخالف دولتی بودن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودم/ بازنشسته نیستم و اگر اثرگذار نباشم با عزت و احترام می‌روم/ جزء وزرات خانه‌های ته جدولی هستیم/حقوق 150 هزار تومانی عطایی شوخی بود

ما الان در شرایطی هستیم که مردم می‌گویند چرا باید ایران به ژاپن ببازد؟! با برزیل بازی می‌کنیم از ما توقع برد دارند! این نگاه خیلی خوب است، تیم ما الان همه قدرت‌های حال حاضر دنیا را شکست داده است. یک زمانی بازی کردن با کشور‌های اروپایی برای تیم ملی ایران آرزو بود. من حتی خاطرم هست یک زمانی عکس یادگاری گرفتن با تیم ایتالیا برای ما آرزو بود، اما الان شرایط تیم ملی ما به گونه‌ای است که قدرت‌های برتر دنیا را در والیبال شکست می‌دهیم. مسیر رشد تیم ملی به لحاظ ذهنی و روانی و خودباوری به جایی رسیده که پیروزی برابر تیم‌های مثل آمریکا، کانادا، برزیل، لهستان و... امری دور از ذهن نیست. بازیکنان ما نشان دادند در بین تاپ‌ترین بازیکنان حال حاضر دنیا قرار گرفته اند؛ البته این نکته را نباید فراموش کنیم که دنیا هم متوقف نشده و همه تیم‌ها کار می‌کنند و می‌جنگند.

یک زمانی ایران در جایگاه ۲۷ دنیا قرار داشت، اما الان تا هشتمی والیبال را هم به دست آوردیم. این یعنی یک کار درازمدت مبتنی بر هدف‌گذاری اتفاق افتاده که تیم به اینجا رسیده است. ما الان نیازمند این هستیم که در مسابقات و تورنمنت‌های مختلف شرکت کنیم تا این نسل جوان به یک مرز آمادگی برسد که با یکدیگر هماهنگی کامل داشته باشند. این جزو برنامه‌های فدراسیون است و مرتب هم برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم. اصل جدی در فدراسیون والیبال هم پشتوانه‌سازی است که هم اکنون در حال انجام آن هستیم. تا چند وقت دیگر بازیکنان ۱۴- ۱۵ ساله را در کشور کشف می‌کنیم و برای زیر ۱۶ سال آسیا پرورش خواهیم داد. این‌ها خمیر مایه اولیه برای آینده والیبال هستند، روی این نفرات سرمایه گذاری می‌کنیم، این بازیکنان بعدا به تیم جوانان، پس از آن به بزرگسالان ملحق می‌شوند. همین الان در رده جوانان چند بازیکن داریم که قابلیت اضافه شدن به تیم بزرگسالان را دارند.

آنا: اما ژاپن در المپیک توکیو و لیگ ملت‌ها ما را شکست داده، آیا این موضوع ‌زنگ خطر برای والیبال ما نیست؟

نه من چنین اعتقادی ندارم. در آسیا اگر همه تیم‌ها از ایران ضعیف‌تر باشند به نفع ما نیست. ما باید در قاره خودمان یک عامل محرک جدی برای تقویت و کار بیشتر داشته باشیم تا تیم جزو بهترین‌های دنیا قرار بگیرد. اگر قرار باشد در قاره آسیا همواره ما پیروز باشیم و زنگ خطری نداشته باشیم، این موضوع را تمام شده تلقی کردیم و فکر می‌کنیم والیبال ایران در تمامی رده‌های سنی حرف اول را می‌زند. این تفکر کاملا غلط است، ما باید یک چالش در آسیا داشته باشیم و همواره این دغدغه همراه ما باشد که ژاپن خوب کار می‌کند و نباید آن‌ها از ما جلو بیفتند. ما وقتی رقبای قوی داشته باشیم مجبوریم بیشتر کار کنیم تا از سد این تیم‌ها بگذریم. ژاپن امسال در لیگ ملت‌ها و قهرمانی جهان خیلی خوب کار کرد و بی نقص ظاهر شد، اما باید بپذیریم بعد از المپیک ژاپن با دو تغییر در خانه خودش قهرمان آسیا شد. تیم ما با هفت تغییر مقابل ژاپن به میدان رفت. این به این معنا نیست که ژاپن خیلی بهتر از ما کار کرد، بلکه ما نقاط ضعف داشتیم که باید برطرف کنیم. توان و قدرت تیم ما در شرایط مطلوب خودش بهتر از ژاپن است، نقاط ضعف را باید برطرف کنیم، چون ما به لحاظ فیزیک بدنی از ژاپنی‌ها برتر هستیم، اما به لحاظ برخی نواقص مثل اشتباهات فردی بازیکنان، هماهنگی داخل زمین ضعف داریم. یک پارمتری دیگری هم باید مدنظر قرار دهیم بازیکنی که عضو تیم ملی نوجوانان ژاپن می‌شود در مدرسه والیبال یاد گرفته‌اند، اما در کشور ما قدبلند‌ها را انتخاب می‌کنیم که در رنج سنی ۱۴ -۱۵ ساله هستند و تازه به این نوجوانان پنجه و ساعد یاد می‌دهیم، بنابراین این فاصله را باید از طریق آموزش و پرورش برطرف کنیم، بازیکنانی که ما انتخاب می‌کنیم نباید تازه به آن‌ها والیبال آموزش دهیم، بلکه باید از بین والیبالیست‌های خوب بازیکن انتخاب و برای مسابقات قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان پرورش دهیم. کاری که فدراسیون والیبال الان انجام می‌دهد قسمتی از وظایف آموزشگاه‌ها را هم برعهده دارد.

آنا: یکی از موضوعات پرچالش در دوران ریاست شما بحث بازنشستگی است در مورد آن توضیح می‌دهید؛ از نظر قانون فرد با۶۰سال سن و ۳۵ سال سابقه بازنشسته محسوب می‌شود.

تا امروز ابلاغیه بازنشستگی برای من نیامده است. من نزدیک به ۴۱ سال است که در ورزش کار می‌کنم و براساس قوانین ۳۵ کار و سن ۶۵ سال بالاترین مقام دستگاه اجرایی می‌تواند درخواست کند در صورتی که به فردی نیازمند است تا زمانی که به سن ۶۵ سالگی می‌رسد می‌تواند در دستگاه اجرایی همکاری کند. حالا اینکه والیبال NGO هست یا خیر بحثی جداست، اما ما تنها کشوری هستیم که به مانند دستگاه دولتی به فدراسیون‌ها نگاه می‌کنیم، الان هم این بحث‌ها به این خاطر مطرح می‌شود، چون ما قوانینی داریم که یک کارمند به سازمان مربوطه خودش بیشتر از ۵ سال نمی‌تواند خدمت کند، اگر قصد تمدید ماموریتش را دارد باید کمیسیونی در سازمان مدیریت تشکیل و آن را تأیید کند.

حالا اینکه یک کارمند از وزارت ورزش به خارج از وزارت ورزش رفته یا در زیرمجموعه وزارت ورزش مشغول به فعالیت است از جمله بحث‌هایی است که برای من هنوز روشن نشده است. حالا عنوان می‌کنیم از دستگاه‌های اجرایی به نهاد‌های عمومی غیردولتی انتقال انجام شده است، مثل زمانی که فرد کارمند وزارت ورزش است و در سازمان شهرداری ماموربه خدمت می‌شود که این جابه جایی کاملا غیرمرتبط است، اما آیا فدراسیون‌ها زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان هستند یا نیستند؟ اگر فدراسیون‌ها زیرمجموعه وزارت ورزش هستند، پس اگر فردی در وزارت ورزش کارمند است و در زیرمجموعه وزارت فعالیت می‌کند که کاملا مرتبط است؛ اما اگر من کارمند وزارت ورزش نبودم و در یک فدراسیون ورزشی فعالیت می‌کردم؛ آن وقت می‌توانستند بگویند این فدراسیون ارتباطی به این وزارتخانه ندارد، پس باید کمیسیون تصویب کند. اما براساس قانون فدراسیون‌ها زیرمجموعه وزارت ورزش هستند و کسانی که کارمند وزارت ورزش هستند ماموریت به فدراسیون درون دستگاهی است. این جزو بحث‌هایی است که دوستان دیوان محاسبات به استناد اینکه فرد بیشتر از ۵ سال نمی‌تواند در موسسات عمومی غیردولتی مامور شود، در حال پیگیری هستند.

آنا: پس خودتان معتقدید بازنشسته نیستید؟

زمانی که یک نفر بازنشسته می‌شود فرایند خاص خودش را طی می‌کند، به سازمان بازنشستگی معرفی و برای او ابلاغ صادر می‌شود؛ تا زمانی که این ابلاغ برای کسی صادر نشده است آن فرد شاغل در دستگاه اجرایی است و دیگر نمی‌تواند آن پست را اشغال کند. من یک پستی را در دستگاه دولت به عنوان مشاور وزیر اشغال کردم. بعد از معاونت وزارت‌خانه که به والیبال برگشتم آن پست مشاور وزیر را داشتم و هم اکنون هم دارم. وقتی فرد بازنشسته می‌شود دیگر این پست گرفته می‌شود و ابلاغ بازنشستگی صادر می‌شود، تا همین الان که با شما صحبت می‌کنم اتفاقی نیفتاده است؛ برخی هم سوال می‌کنند چطور شما ۶۱ ساله هستید و ۴۱ سال است که کار می‌کنید، اما هنوز بازنشسته نشدید؟ این اتفاق هم باز قوانین خاص خودش را دارد. کارمندانی داریم که در دستگاه اجرایی ۴۲ تا ۴۳ سال است که سابقه کار دارند و هنوز به ۶۵ سال نرسیدند. البته در هیچ یک از فدراسیون‌های ملی دنیا با ۶۵ سال کسی را بازنشسته نمی‌کنند؛ ما فدراسیون‌هایی در دنیا داریم که رئیس ۸۰ ساله آن رفته و رئیس ۸۱ ساله روی کار آمده است، مثل فدراسیون ایتالیا.

در ‌هیئت‌‌رئیسه فدراسیون جهانی من جزء جوانترین‌ها هستم. طبیعتا الان هم تا زمانی که می‌توانیم و اثرگذار باشیم برای والیبال کار می‌کنیم، زمانی هم که نتوانم اثرگذار باشم خودم با عزت و احترام خداحافظی می‌کنم. الان وزارت خانه به این جمع بندی رسیده و از دولت درخواست کرده من تا پایان دوره چهارساله بمانم. در دولت قبل رئیس جمهور تأیید کرده بود که من تا پایان دوره چهارساله ام در والیبال بمانم، الان مجددا مکاتباتش با سازمان امور استخدامی انجام شده تا موافقت ماموریت من را از وزارت خانه به فدراسیون بگیرند. این به معنی بازنشستگی نیست. من می‌توانم به وزارت خانه برگردم و در فدراسیون هم نباشم و تا ۶۵ سالگی به عنوان مشاور وزیر فعالیت کنم و کاری هم به چیزی نداشته باشم؛ این امکان وجود دارد. اما الان که اینجا هستم بحث در دیوان محاسبات این است که این موافقت نامه سازمان مدیریت باید باشد که من تا ۶۵ سال می‌توانم مامور در فدراسیون باشم. در واقع بحث ماموریت است و آن هم دوستان وزارت خانه به دنبال موافقت آن هستند که یک موافقت اولیه صادر شده، اما یک بند دارد که باید دنبال کنند تا اصلاح شود.


آنا: پس از ابلاغیه بازنشستگی همچنان در کنار والیبال می‌مانید؟

من در حال حاضر عضو هیئت رئیسه آسیا و جهانی هستم. این جایگاه به حسب ریاست فدراسیونی من نیست، بعد از بازنشستگی هم کماکان می توانم در والیبال آسیا و جهان حضور داشته باشم. طبیعتا تا زمانی که بتوانم به والیبال کشور چه زمانی که خودم رئیسش هستم چه زمانی که فرد دیگری این پست را برعهده می گیرد به این رشته کمک می کنم.چون وقتی شما نهالی را می کاری تا به ثمر برسد حفظش مهم تر است، بر این اساس قطعا حفظ جایگاه والیبال ایران در جهان و آسیا برای ما مهم تر از اشخاص است، بنابراین همه ما وقتی شعار می دهیم که سرباز کشور هستیم باید در عمل آن را ثابت کنیم و هر جا نیاز است حضور داشته باشیم و کمک کنیم.

سعید معروف یکی از منتقدان من بود/ همیشه مخالف دولتی بودن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودم/ بازنشسته نیستم و اگر اثرگذار نباشم با عزت و احترام می‌روم/ جزء وزرات خانه‌های ته جدولی هستیم/حقوق 150 هزار تومانی عطایی شوخی بود


آنا: یکی از انتقادهایی که به فدراسیون والیبال می‌شد عدم برگزاری بازی خداحافظی برای سعید معروف بود، چرا چنین تصمیمی گرفته‌اید؟

باشگاه پیکان از سعید تقدیر کرد که کار خوبی کرد! من اعتقاد ندارم سعید از دنیای والیبال خداحافظی کرده است. او در والیبال حضور دارد و هر وقت نیاز باشد به تیم ملی کمک می کند. بازیکنان بزرگ دنیا همین طور هستند و خودشان می دانند هر زمان به حضورشان نیاز دارند در خدمت تیم ملی هستند. سعید الان والیبال بازی می کند و در کار باشگاهی فعالیت می کند. طبیعتا از نظر من او می تواند کماکان در خدمت تیم ملی و والیبال باشد. در آینده هم از بازیکن به مربی تبدیل شود. برای سعید معروف یادبود و خداحافظی نمی‌گذارند بلکه باید او را حفظ کرد.او در والیبال دنیا یک پدیده است. در بعضی از کشورها برای نامداران ورزش جام هایی را تعریف می کنند، این اتفاق باید در آینده رخ بدهد اما الان سعید معروف، محمد موسوی و سایر بازیکنان در این سطح در مسیر رشد والیبال کشور زحمت زیادی کشیدند، والیبال فراز و نشیب زیاد داشت اما اینکه بخواهیم نقش بازیکنان کلیدی را فراموش کنیم بی انصافی است.

الان سعید معروف در فنر باغچه بازی می کند و جزو والیبالیست های باهوشی است که می تواند در آینده مربی خوبی باشد پس او را باید حفظ کنیم. من هم این باور را دارم که نباید عنوان خداحافظی و این موارد را برای او در نظر گرفت. حالا اینکه باشگاه پیکان از این بازیکن در زمان مسابقات باشگاه های آسیا تقدیر می کند مربوط به خودشان است اما من این باور را دارم که امثال سعید جزو استثناها هستند و باید حفظ شوند. در والیبال ایران بازیکنان زیادی آمدند و رفتند اما برخی از آن ها واقعا استثنا هستند. او یک والیبالیست مورد علاقه جامعه والیبال است و به یک برند تبدیل شده است. اکثر والیبالیست های سایر کشورهای دنیا سعید معروف را می شناسند و به او علاقه دارند. خودم من هم سعید را مانند پسرم دوست دارم، برخی دوستان فکر می کنند شاید اگر حرفی زده نمی شود به معنای فراموشی این بازیکن است؛ اما در واقعیت چنین چیزی نیست. برای ما سعید معروف اهمیت دارد و برای او آرزوی سلامتی دارم و دوست دارم در کاری که انجام می‌دهد موفق باشد و طبیعتا آینده والیبال به امثال او نیاز دارند که به عنوان مربی در کنار والیبال باشند.

آنا: برخی بازیکنان از جمله موسوی در زمان حضور در تیم ملی انتقادهایی به امکانات فدراسیون داشتند...چقدر این انتقادها را قبول دارید؟

کادر فنی فنی تصمیم می‌گیرد از چه بازیکنانی دعوت کند؛ از آن طرف کادر فدراسیون تصمیم می‌گیرد براساس سیاست‌های کلان در چه زمانی پوست اندازی را انجام دهد؛ تنها در مورد کشور ما این اتفاق نیفتاد. بازیکنی که از ۱۸-۱۹ سالگی در خدمت تیم ملی بوده؛ از رده جوانان به بزرگسالان آمده و چندین سال در خدمت تیم ملی بوده و به یک بازیکن ۳۶- ۳۷ ساله تبدیل شده، بنابراین برای المپیک بعدی و مسابقات دیگر باید به بازیکنان جوانتر فرصت داده شود تا بتوانند در خدمت تیم ملی باشند. این یک فرایند عادی در ورزش دنیا است و نباید حساسیت روی آن نشان دهیم. ما هرزگاهی با سعید حال همدیگر را می‌پرسیم و از هم خبر داریم. در مورد موسوی هم موضوع ارتباطی به فدراسیون نداشت، او از طرف کادر فنی به تیم ملی دعوت شده بود و بدون خداحافظی هم از کادر فنی رفت. او زحمت زیادی برای والیبال کشیده است. فدراسیون در حد توانش همیشه تجهیزات و امکانات مناسب را برای تیم‌های ملی فراهم کرده است؛ البته که بین شرایط موجود و مطلوب فاصله وجود دارد اما برای فدراسیون مهم است که برنامه‌های تدوین شده توسط کادر فنی به درستی انجام شود. ما الان هشت تیم ملی داریم که همه آن‌ها باید به مسابقات اعزام شوند. درست است هتل ما پنج ستاره نیست و خوابگاه بچه‌ها در حد وسع فدراسیون است، اما خیلی مواقع فدراسیون برای تیم ملی بزرگسالان هتل گرفته، اعزام‌هایش را به موقع انجام داده و هزینه ها را تامین کرده است.


آنا: در دوره شما نسل طلایی والیبال ایران رشد کرد و به واسطه همین موضوع خیلی از بازیکنان موفق به عقد قراردادهای میلیاردی شدند، این رقم‌ها در لیگ والیبال منطقی است؟ از انتقاد بازیکنان ناراحت نیستند؟

نقشی که من به عنوان مسئول فدراسیون دارم پدرانه است؛ با همه این بازیکنان رابطه پدر و پسری دارم، در یک خانواده هم اختلاف نظر وجود دارد و فرقی نمی‌کند. در فضای عمومی ورزش کشور در رشته‌های مختلف ما بازیکنانی داریم که در سطح جهان دیده می‌شوند و در سطح ملی به آن‌ها توجه ویژه‌ای می‌شود. این بازیکنان در تیم ملی و باشگاهی اثرگذار هستند. این بازیکنان مبتنی بر ارزشی که در سطح جهان دارند ارزش گذاری می‌شوند. یک بازیکنی که در تیم اروپایی ۲۰۰ هزار دلار می‌گیرد یعنی بازیکنی است که ۸ تا ۹ میلیارد ارزش دارد. بازیکنی دیگر ۱۲۰ هزار دلار می‌گیرد که این بازیکن هم به لحاظ مالی سه و نیم میلیارد ارزش دارد و به او پرداخت می‌کنند. این بازیکنان خودشان را با فوتبال مقایسه می‌کنند و می‌گویند اگر به اروپا بروم و آنجا بازی کنم ۲۰۰ هزار دلار می‌گیرم، یا اگر در فلان لیگ ایتالیا بروم ۱۵۰ هزار دلار می‌گیرم، طبیعتا اگر این بازیکن بخواهد در داخل کشور بازی کند یک عددی باید باشد که نزدیک به آن اعداد باشد. پول‌هایی که الان در والیبال بین بازیکنان و باشگاه‌ها رد و بدل می‌شود بخشی از آن به اختلاف نرخ ارز برمی گردد.

یک زمانی ارزش دلاری پرداختی ها بازیکنان عدد قابل توجهی بود، اما الان به خاطر نوسانات قیمت ارز و گران شدن بازیکنان فوتبال در سایر رشته ها و به ویژه والیبال که در سطح دنیا مطرح است اثرگذاری تغییر کرد. البته این نیست که همه بازیکنان در باشگاه ها میلیاردی قرارداد می بندند، در هر باشگاه برحسب توان دو تا سه بازیکن گران قیمت هستند و مابقی متوسط هستند. بخشی از این اتفاق به عرضه و تقاضا برمی گردد و مابقی آن به تصمیم بازیکن برمی گردد که دوست داشته باشد در ایران بازی کند یا خارج از کشور. این اختلاف رقم قرارداد در ایران و خارج نباید بسیار زیاد باشد. اگر موسوی سال گذشته در فنر باغچه بوده و امسال در مشهد بازی می کند تفاوت دریافتی اش نسبت به فنرباغچه نباید زیاد باشد. البته بعضی ها دوست دارند لژیونر باشند و در خارج از کشور بازی کنند، مثل امیرحسین اسفندیار، صابر کاظمی، مرتضی شریفی، بردیا سعادت، میلاد عبادی پور و محمدجواد معنوی نژاد. این بازیکنان در خارج از کشور بازی می کنند و دریافتی این بازیکنان با آن چیزی که در ایران پرداخت می شود متفاوت است. این را هم باید در نظر بگیریم بازیکنانی که در ایران بازی می کنند هر کدام در دنیا ارزشمند هستند و نباید این فاصله زیاد باشد. در واقع ارزش پول ما پایین آمده و این بازیکنان دریافتی بالایی ندارند.

آنا: کمی هم به زمان حضورتان در وزارت ورزش بپردازیم. زمانی که در معاونت قهرمانی وزارت ورزش حضور داشتید انتقادهای زیادی به تصمیم‌گیری وزارت در خصوص پرسپولیس و استقلال شد؛ خود شما چقدر در امور فوتبال دخالت می‌کردید؟

این حرف صحیح نیست و آن را قبول ندارم. وزارت ورزش اساسا در فوتبال نه دخالت می کند نه تصمیم می گیرد. اما دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مجمع مشخص دارد و هیئت مدیره در مورد این دو تصمیم می گیرند. ما در خصوص دخالت در حوزه این دو باشگاه کوچکترین نقشی را در وزارت ورزش نداشتیم. انتخاب مربی، بازیکن همه تصمیمات برعهده باشگاه ها بود؛ تصمیماتی که در وزارت خانه گرفته می شود در حوزه اجرایی این دو باشگاه اصلا نقش نداشت. یعنی این تصور که وزارت خانه و معاونت ورزش قهرمانی به عنوان مسئول این حوزه بخواهد در تصمیمات فدراسیون فوتبال اثر بگذارد یا در کار این فدراسیون دخالت کند؛ کاملا غلط است.

در واقع قانونا این کار نشدنی است، یا  مثلا اگر معاونت قهرمانی به این دو باشگاه کمک کند؛ یک ریال حق انجام چنین کاری را ندارد. این دو باشگاه هیئت مدیره و مدیرعامل دارند و آن ها مسئولیت دارند. مسئولیت هیئت مدیره و انتخاب مدیرعامل باز هم با ورزش قهرمانی نیست؛ وزیر ورزش به عنوان متولی مربوطه در تعیین اعضای هیئت مدیره با نظر آن ها تصمیم می گیرند مدیرعامل چه کسی باشد. البته وزیر ورزش قطعا در این انتخاب نقش دارد، اما بعد از اینکه مدیرعامل و هیئت مدیره این دو باشگاه مستقر شدند؛ وزارت ورزش در تصمیمات این دو باشگاه کوچکترین نقشی ندارد. آن‌ها خودشان در حوزه باشگاهی مسئولیت دارند. در حوزه فدراسیون فوتبال منهای مشورت و نظارت که کاملا براساس قوانین و اساسنامه بوده وزارت برای تصمیمات این فدراسیون از انتخاب مربی، قرارداد و همه اقدامات اجرایی این فدراسیون کوچکترین نقشی نداشته است.

سعید معروف یکی از منتقدان من بود/ همیشه مخالف دولتی بودن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودم/ بازنشسته نیستم و اگر اثرگذار نباشم با عزت و احترام می‌روم/ جزء وزرات خانه‌های ته جدولی هستیم/حقوق 150 هزار تومانی عطایی شوخی بود

آنا: اما همیشه انگ دولتی بودن به یکی از این دو تیم زده می‌شد.

اصلا چنین موضوعی مطرح نبود. من به عنوان معاونت قهرمانی وزارت ورزش در تصمیمات فوتبال هیچ نقشی نداشتم. اینکه آقای وزیر مدیرعامل انتخاب کرد، بر اساس وظیفه قانونی اش بود، اما این مدیرعامل در چارچوب وظیفه خودش با هیئت مدیره کار می‌کرد. وزارت ورزش به عنوان متولی وزرش کشور در تصمیمات این دو باشگاه برای انتخاب مربی و بازیکن هیچ نقشی را اجرا نکرده است. من و سلطانی فر مخالف دولتی بودن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودیم. وزیر ورزش از هیئت دولت مصوبه گرفت که این دو باشگاه به بخش خصوصی واگذار شود بنابراین در فرایند سازمان خصوصی سازی رفتیم. در این میان مجلس ورود کرد و مصوبه‌ای را تصویب کرد و در فرایند اینکه ۵ درصد آن کشف قیمت شود وارد شد. این مسائل عملا ما را با مشکل مواجه کرد، الان هم من معتقدم در هیچ کجا دولت نباید تیم داری کند. مسئولیت این دو تیم هم حتی یک درصدش نباید برای دولت باشد و این بحث در آن زمان هم بود. ما در حوزه ورزش قهرمانی کوچکترین دخالتی در امور این دو باشگاه و فدراسیون فوتبال نداشتیم و کماکان این ادعا را هم داریم که هیچ دخالتی صورت نگرفته است.

آنا: شما از والیبال به معاونت قهرمانی وزارت ورزش رفتید و الان آقای پولادگر هم از تکواندو عهده‌دار این پست است؛ به نظر شما این رویه درست است که افراد متخصص رشته‌های غیرمرتبط برای ورزش و به خصوص فوتبال تصمیم‌گیری می‌کنند؟

آیا من فقط والیبالی بودم؟! کسی که مدیر کل اجرایی چهار استان بوده و ریاست چند فدارسیون ورزشی را برعهده داشته همچنین مدیریت یک باشگاه را در کارنامه‌اش داشته و در بدنه ورزش چهار دهه کار کرده فقط مدیر والیبالی است؟ افراد دیگری مثل کفاشیان و سجادی هم چنین شرایطی داشتند. وجه غالب همه ما مدیریت ورزشی است. طبیعتا شما وقتی در حوزه ورزش قهرمانی هستید باید حرف فدراسیون‌ها را بفهمید‌، مشکلاتشان را لمس کرده باشید، بتوانیم از منافع فدراسیون‌ها در ورزش کشور دفاع کنیم‌، به عنوان رئیس شورای برون مرزی در حوزه ورزش قهرمانی باید به خواسته‌های فدراسیون‌ها توجه کنیم. کسی باید در این جایگاه قراربگیرد که با این دردها آشنا است؛ ضمن اینکه معاونت ورزش قهرمانی در حوزه اجرایی هیچ یک از فدراسیون‌ها دخالت نمی‌کند. بحث نظارتی که مطابق با سیاست‌های کلان وزارت ورزش باشد ماموریت جدی هر معاونت قهرمانی است. این معاونت متولی ورزش قهرمانی کشور است؛ طبیعتا این به معنای دخالت در امور فدراسیون‌ها نیست. مسئولیت آن برعهده فدراسیون‌های مربوطه است اما اینکه مجامع فدراسیون‌ها به موقع برقرار شود‌، رئیس فدراسیون از طریق مجمع انتخاب شود نقش حوزه معاونت قهرمانی همین مسائل است. این تصور که یک والیبالی یا یک تکنواندوکار یا دوومیدانی کار بخواهد در امور اجرایی فدراسیون‌ها دخالت کند کاملا غلط است.

آنا: از اینکه در حوزه معاونت قهرمانی با توجه به انتقاد گسترده اهالی والیبال فعالیت کردید، پشیمان نیستید؟

تصمیمش با من نبود، از من درخواست کردند و گفتند به حوزه معاونت بروم. ما هم اگر اعتقاد داریم سرباز نظام هستیم‌، سربازی کردیم و گفتیم چشم. اگر به دل خودم بود می‌گفتم نه و در این پست فعالیت نمی‌کردم. ولی وقتی از طرف دولت و وزیر ورزش به من تکلیف شد؛ طبیعی است که با توجه به تجریباتی که داشتم و حدود یازده تا دوازده سال هم در فدراسیون بودم این پیشنهاد را قبول کردم؛ هرچند که بیشترین نقدها و ناراحتی‌ها را خود بچه‌های والیبال به این موضوع داشتند؛ یکی از کسانی که از این اتفاق خیلی گلایه کرد، سعید معروف بود. او از این تصمیم شدیدا ناراحت شده بود؛ برای همین من اعتقادم بر این است که گاهی وقت‌ها اتفاقاتی رقم می‌خورد که در حوزه اختیارات ما نیست.

آنا: اگر دوباره این پشنهاد به شما داده شود قبول می‌کنید؟

تلاش می‌کنم این اتفاق رخ ندهد.

آنا: یکی از مشکلات جدی در بخش بانوان عدم پشتوانه‌سازی است؛ فدراسیون چه تدابیری برای آن در نظر گرفته است؟

این پشتوانه‌سازی در حال انجام است‌، یکی از ضعف‌های ما همین موضوع است به‌ همین خاطر بیشترین سرمایه‌گذاری را برای بانوان انجام دادیم ، رده نوجوانان و جوانان را برای بازی‌های تدارکاتی به کمپ بیرونی اعزام می‌کنیم. مبلغ قابل توجهی امسال برای بانوان هزینه کردیم یعنی به آنها توجه می‌کنیم بعد از مدتها تیم والیبال را به بازی‌های کشورهای اسلامی اعزام کردیم. اعزام به بازی‌های آسیایی و مسابقات آسیایی در حال سازماندهی است ما باید حتما پشتوانه سازی را اصلاح کنیم و کشف استعدادهای خوب برای والیبال و تغییر نسل جدید را بتوانیم جزء اولویت‌ها قرار دهیم. من اعتقاد دارم ظرفیت والیبال ما به قدری بالا هست که بتوانیم شرایط حضور بانوان را در هم در لیگ جهانی فراهم کنیم.


آنا: از عملکردتان در فدراسیون والیبال راضی هستید؟

تلاش می‌کنیم آن چیزی که در توان داریم بگذاریم و انجام دهیم ، فکر می‌کنم اینکه فدراسیون با بیست درصد وابستگی به دولت کار می‌کند؛ یعنی تلاش زیادی ‌انجام می‌دهد. همیشه بین شرایط موجود با مطلوب فاصله است، ما تلاش می کنیم این فاصله را کم کنیم، فکر می‌کنم در این حوزه والیبال یکی از موفق‌ترین حوزه های ورزش بوده ، نه اینکه خودم مسئول این فدراسیون هستم این حرف را بزنم؛ بلکه به عنوان کسی که شناخت گسترده‌ای از ورزش کشور دارد ، فدراسیونی که این حجم از اعزام و میزبانی را بر عهده دارد و صدایش هم در نمی آیاد یعنی کارش را به خوبی انجام می دهد.


آنا: از عملکرد وزیر ورزش  چطور؟ او از شما حمایت کرده؟

از آقای سجادی  تشکر می‌کنم.در حال حاضر ورزش در اولویت کشور نیست در صورتی که فکر می ک‌نم با توجه به نسل جوانی که داریم باید به سلامتی روح و روان و بهداشت مردم بیشتر توجه کنیم، بنابراین از هر جنبه‌ای که ورزش نگاه کنیم سرمایه گذاری در این حوزه می‌تواند از خطرات جلوگیری کند؛ ورزش سلامت یک جامعه را تضمین کند و در راندمان کار افراد تایرگذار است و در بهبود سلامت بانوان نقش ویژه‌ای دارد. این موارد در کارکرد ورزش کشور مستتر است اما ما جزو وزارت خانه‌های ته جدولی هستیم و توجه، پول و امکانات برای سایرین است. امیدوارم این شرایط در دولت فراهم شود و نمایندگان مجلس کمک کنند که ورزش به عنوان یک پدیده کاملا اجتماعی و تربیتی بتواند نقش خودش را بهتر ایفا کند. دغدغه دیگر ما این است که تلاش کنیم ورزش کشور گران نشود، توسعه ورزش با گرانی سازگاری ندارد. در شهرستان‌ها ورزش باید ارزانتر در اختیار مردم قرار بگیرد چون سلامتی و شادابی مردم به آن گره خورده است. قسمت اندک ورزش هم مربوط به ورزش قهرمانی، غرور ملی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته