دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 آبان 1401 - 08:58
آنا گزارش می‌دهد؛

اصلاح‌طلبی یا مصادره اصلاحات؟ / تجدیدنظرطلبان به دنبال فرار از «وضعیت گلخانه‌ای»

اصلاح‌طلبی یا مصادره اصلاحات؟   تجدیدنظرطلبان به دنبال فرار از «وضعیت گلخانه‌ای»
جریان اصلاحات انتفاع سیاسی خود را در بن بست کارکردی دولت مستقر و تقابل تراشی‌های دروغین میان دولت و مجلس می‌بیند و حاضر است به قیمت ملتهب شدن شرایط، خود را «ناجی فیک» وضعیت کنونی نشان بدهد.
کد خبر : 814637

گروه سیاست و حکمرانی خبرگزاری آنا- تحولات اجتماعی اخیر در کشور، موجی از مطالبه برای اصلاح خواهی و تغییر در روند‌های سیاستی را در میان نخبگان حاکمیتی و حتی غیرحاکمیتی به وجود آورده است.

کارشناسان و مسئولین در مطالبه‌ای برآمده از خواست عمومی، خواستار اصلاحات در شیوه‌های حکمرانی شده اند و در این بین، تولد مفاهیمی مثل «حکمرانی نو»، خود گویای جدیت متولین امر است. با این حال یک جریان سیاست زده، برداشتی صرفا سیاسی از مطالبه برای اصلاح خواهی دارد و خواستار مصادره اصلاحات به نفع مطامع جریانی خود است. این جریان چه میخواهد و هدفش از اصلاح چیست؟ 

رویداد‌های اخیر در کشور، بسیاری از مسئولین امر را ناگزیر به سمت اصلاح خواهی امور کشامده است. مسئولین با ایجاد خط انفکاک میان دو مقوله «اعتراض» و «اغتشاش»، اولی را مقبول و مقدمه اصلاح امور، اما دومی را خانمان سوز و از قضا زمینه ساز بسته شدن هرگونه مسیر صواب و صلاح اعلام داشتند. برخی دیگر همچون قالیباف رئیس مجلس، پا را از این هم فراتر گذاشتند و با برساخت مفاهیمی نظیر «حکمرانی نو»، خواستار تحول گرایی در اداره مسند‌های اجرایی کشور شدند. 

با وجود همدلی مسئولین برای اصلاح خواهی، یک جریان سیاست زده در داخل سعی دارد سند هر گونه اصلاحات را صرفا به نام خودش سند بزند و چنانچه نیرو و قوه‌ای خارج از اراده ایشان، قصد اصلاح داشت، آن قصد را به گرایش‌های تبلیغاتی با هدف کسب کرسی قدرت، متهم می‌سازند.

روزنامه «آرمان ملی» در شماره روز ۲۲ آبان ۱۴۰۱ طی مطلبی با عنوان «حکمرانی نو یا سخن بی رودربایستی» مدعی تقابل مجلس و دولت تحت لفاظی و پوشش حکمرانی نو شد و نوشت: «یک علت رفتار قالیباف را باید در تلاش او برای جداکردن خط خود از طیفی از اصول‌گرایان حامی دولت دانست، خاصه این روز‌ها که اعتراض مردم از عملکرد دولت بالا رفت است».

پیشتر کانال «امتداد» رسانه نزدیک به حزب اصلاح طلب «اتحاد ملت» نیز در مطلبی با عنوان «نواصولگرایان می‌خواهند اصلاح طلب بدلی شوند» (به تاریخ ۱۰ آبان ماه) نسبت به «اصلاح خواهی» رئیس مجلس انتقاداتی را طرح و مضامینی همچون حکمرانی نو را در قیاس با اصلاحات برآمده از دوم خرداد سال ۷۶، دست کم و فرعی ارزیابی کرد.

برخی اصلاح طلبان، پا را از «دست کم انگاشتن همت مسئولین برای اصلاحات ساختاری» هم فراتر گذاشتند و به رئیس جمهور، رسما پیشنهاد استعفا و کناره گیری دادند. برای نمونه احمد زیدآبادی کنشگر اصلاح طلب اخیرا در یک موضع گیری، مدعی شد: «هر چه اوضاع کشور پیچیده‌تر شود، دولت آقای رئیسی ناکارآمدتر و بحرانی‌تر خواهد شد. جای او بودم یا خودم را از اسارت پایداری‌ها نجات می‌دادم و کابینه‌ای به کلی متفاوت و مقبول اهل تخصص می‌چیدم و یا اینکه از ریاست جمهوری استعفاء می‌دادم».
 
**درد جریان تجدیدنظر طلب چیست؟ 

با نشانه شناسی مواضع اصلاح طلبان طی مدت اخیر که بخشی کوچکی از آن در بالا ذکر شد، می‌توان متوجه دو محور کلی شد: اولا اصلاح طلبان از تحت پوشش قرارگرفتن «اصل اصلاحات» ذیل اراده جریان فکری دیگر کاملا ناخرسند و حتی عصبانی اند. حتی در دوران ریاست سیدابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه و بعد از او غلامحسین محسنی اژه‌ای که موضوع «تحول ساختاری قضا» با ضرب آهنگی متفاوت دنبال شد، اصلاح طلبان آثار و پیامد‌های مثبت این تحول خواهی را دست کم انگاشتند و هنوز که هنوز است، مترصد سانسور و بایکوت اصلاح خواهی در قوه قضائیه هستند.

ثانیا اینکه اصلاح طلبان برای به بن بست کشاندن اصلاح خواهی جریان فکری غیر از خود، حتی حاضرند که شرایط کشور بحرانی شود و در این بین، از ارائه پیشنهادات دور از خرد نظیر «استعفای رئیس جمهور» نیز مضایقه نمی‌کنند. به بیان دیگر، جریان موسوم به اصلاحات انتفاع سیاسی خود را در بن بست کارکردی دولت مستقر و تقابل تراشی‌های دروغین میان دولت و مجلس می‌بیند و حاضر است به قیمت ملتهب شدن شرایط، خود را «ناجی فیک» وضعیت کنونی نشان بدهد. اما تلاش فکری و عملی اصلاح طلبان برای بد کردن وضعیت، چه هدفی را در پس و پشت خود دارد؟ 

**حسادت به اصلاح خواهی رقیب 

پاسخ به این سوال هر چند واضح به نظر می‌رسد لیکن از عمق راهبرد جریان موسوم به اصلاحات حکایت دارد. اصلاح طلبان با ریشخند و نیشخند تلاش اصولگرایانه برای بهبود امور و کوشش در مسیر اصلاحات ساختاری، یک هدف اساسی را دنبال می‌کنند و آن، باقی نگاه داشتن تن پوش اصلاح طلبی بر هیبت سیاسی خودشان است.

به بیان دیگر اصلاح طلبان، تاب حضور رقیب در قلمروی اصلاح طلبی را ندارند و نمیخواهند «با یک غیر»، بر سر اصلاحات رقابت کنند و چانه بزنند. با توجه به این واقعیت، چنانچه اصلاح طلبان بر سر مفهوم اصلاحات و الزامات و مقتضیات آن، قافیه را به رقیب سنتی خود واگذارند و اجازه دهند که اصولگرایی تبدیل به نماینده اصیل «اصل اصلاح» شود، بدون شک این خطر برای آن‌ها وجود خواهد داشت که دکان ۲۵ سال سیاست ورزی شان (از دوم خرداد به این سو) کساد و حتی به کل بسته شود. در این صورت اصلاح طلبان دیگر نمیتوانند در رقابت‌های انتخاباتی آینده، مخاطبین اجتماعی خود را حول یک دال متمرکز، یعنی اصلاحات، منسجم و متشکل سازند. 

القصه، در صورتی که اصلاح طلبان در عمل هیچ حرفی در حوزه اصلاح ساختاری، اصلاح فضای کسب و کار و در یک کلام، فراهم شدن شرایط یک زندگی بهتر برای آحاد جامعه نداشته باشند و تمام هنر آن‌ها به صدور چند بیانیه و تکرار مفاهیم مغلق روشنفکری محدود شود، بدون شک در دید مردم، به جریانی گلخانه‌ای و دور از واقعیت ملموس تقلیل خواهند یافت. برای جلوگیری از این وضعیت، طبیعی است که اصلاح طلبان بخواهند بر سر راه اصلاح خواهی عملی رقیب مانع تراشی کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته