دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا از فیلمنامه‌ها و فیلم‌های ناتمام سینما گزارش می‌دهد؛

تمام ناتمام‌های سینما

تمام ناتمام‌های سینما
علت به پایان نرسیدن اکثر فیلم‌های سینمایی در ایران مربوط به تهیه کننده و تولیدکننده، اقتصاد سینما و مناسبات تولید در آن است.
کد خبر : 817320

گروه فرهنگی خبرگزاری آنا ـ نسرین بختیاری: وقتی یک فکر خوب در ذهن جرقه می‌زند، انگیزه برای حرکت و شروع کار به شدت ذهن ما را قلقلک می‌دهد؛ اما مهم‌ترین موضوع ادامه دادن و به پایان رساندن آن است. اینکه بتوانیم نقطه پایانی برای همه کار‌هایی که شروع می‌کنیم، بگذاریم، این روز‌ها برای ما تبدیل به یک چالش بزرگ شده است.

تاریخ فرهنگ و هنر ایران و جهان از کتاب و رمان تا هنر‌های تجسمی و سینما پر از پروژه‌های ناتمام است و این ناتمام بودن می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد. در سینمای ایران و جهان فیلم‌هایی هستند که به دلایلی نظیر مشکلات مالی، اختلاف کارگردان با تهیه‌کننده، درگیری یا بحث فیلمساز با ستاره‌های فیلم یا فوت کارگردان نیمه‌کاره و عقیم مانده و به حال خود رها شده‌اند. بعضی از پروژه‌ها هم پس از مدتی توقف، از سوی کارگردان دیگری از سر گرفته شدند و به پایان رسیدند.

بعضی از صاحب نظران معتقدند فیلم‌هایی که بر اثر مرگ کارگردان به پایان رسیده‌اند را نباید ادامه داد تا حداقل حرمت کارگردان حفظ شود تا ساخت و ادامه آن باعث نشود که کل موجودیت فیلم زیر سوال برود. علت به پایان نرسیدن اکثر فیلم‌های سینمایی در ایران مربوط به تهیه کننده و تولیدکننده، اقتصاد سینما و مناسبات تولید در آن است. آگاهیم که سینما پدیده‌ای وابسته به اقتصاد است و سرمایه‌گذاری در آن اهمیت بسزایی دارد. اگر افراد سرمایه‌گذاری کنند و سودی از آن عایدشان نشود، ناچار با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم خواهند کرد. ادامه دادن فیلم‌ها بستگی به مدیریت سینما – نه تنها مدیران دولتی- بلکه تهیه‌کنندگان دارد؛ چون این تهیه‌کنندگان هستند که باید در خصوص این فیلم‌ها به نسبت ارزش آن‌ها تصمیم بگیرند. البته گاهی هم این اتفاق افتاده که فیلمی نیمه‌کاره را بر اساس فیلمنامه شخص دیگری به پایان رسانده‌اند، اما تمام این‌ها بستگی به نظر کارگردان دارد.

مسلم است که اگر فیلم ارزش فرهنگی‌-­­‌هنری داشته باشد؛ یعنی کارگردان آن بنام و مشهور باشد و کارگردان دیگری بخواهد آن را بسازد، نمی‌تواند ادامه دهنده راه فیلمساز قبلی باشد؛ چون هرکدام از زاویه نگاه خود فیلم می‌سازند. معمولا برای فیلمی که فیلمبرداری آن تمام شده و به هر دلیل ادامه پیدا نکرده باشد، می‌شود کاری انجام داد، اما نیمه کاره‌ها را باید از اول ساخت. در مطلبی که در ادامه می‌آید به تعدادی از کارگردانان ایرانی و خارجی اشاره می‌کنیم که نتوانستند به دلایل مختلف ایده یا کارشان را عملی کنند:

** داستان‌های نیمه تمام تقوایی

ناصر تقوایی در کارنامه سینمایی خود چند کار سینمایی و تلویزیونی نیمه تمام دارد. تقوایی که تسلط خوبی بر ادبیات داشت، تلاش کرد ساخته‌هایش به نوعی برگرفته یا اقتباس از ادبیات باشد. سریال‌های «داستان سرایان» که به زندگی و آثار نویسندگان می‌پرداخت، «شوهر آهوخانم» نوشته علی محمد افغانی و «کوچک جنگلی» به نویسندگی خودش از جمله کار‌هایی است که او آن‌ها را نیمه‌تمام رها کرد. این کارگردان در فراهم آوردن وسایل اولیه این سریال وسواس زیادی به خرج داد و به همین دلیل مراحل پیش تولید آن طولانی‌تر از حد انتظار شد و پس از آن بهروز افخمی به عنوان کارگردان سریال را با یک فیلمنامه دیگر ادامه داد. دو فیلم سینمایی «زنگی و رومی» و «چای تلخ» نیز به همین سرنوشت دچار شدند. او ساخت «زنگی و رومی» را در سال ۸۱ شروع کرد که بازیگران فیلم از جمله فرامرز قریبیان، سعید راد، هدیه تهرانی و شاهد احمدلو انتخاب شده بودند و حسن جلایر تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشت. «زنگی رومی» در مرحله اول ۲۰ دقیقه فیلمبرداری و بعد متوقف شد و در مرحله دوم نیز هنگام انجام تدارکات متوقف شد. همچنین تقوایی در دی ماه ۸۲ فیلم سینمایی «چای تلخ» را به تهیه کنندگی سعید حاجی میری قرار بود انجام دهد که با وجود انتخاب بازیگران از جمله حسین یاری و مرحوم مرتضی احمدی به سرانجام نرسید. این کارگردان برای «چای تلخ» یک روستا را با کاهگل و کپر ساخت و مشکلی هم نداشت، اما در میانه کار تهیه‌کننده از ساخت این فیلم پشیمان شد.

** حکایت تختی علی حاتمی

علی حاتمی بعد از فیلم به یاد ماندنی «دلشدگان» ایده سه فیلم بزرگ را در سر می‌پروراند که یکی «ملکه‌های برفی» مربوط به زندگی همسران محمدرضا پهلوی و «آخرین پیامبر» مربوط به به زندگی حضرت محمد (ص) بود که هر دو به دلیل موانع مالی و اجرایی به سرانجام نرسیدند. این کارگردان با توجه به ساخته نشدن پروژه‌های قبلی تصمیم گرفت به سراغ روایت زندگی جهان پهلوان تختی برود. او بعد از جلب رضایت خانواده تختی توانست فیلم را با حضور عزت الله انتظامی و افسانه بایگان کلید بزند. ساخت این فیلم همزمان با شدت گرفتن بیماری سرطان این کارگردان شد، اما متأسفانه اجل به او مهلت نداد که فیلم را به پایان برساند. بعد‌ها بهروز افخمی با تلفیق صحنه‌های قدیمی و جدید توانست این فیلم را تمام کند، اما فضای آن به طور کلی متفاوت از آثار و دیالوگ‌های شاعرانه علی حاتمی بود.

** «شک» ناتمام ساموئل خاچیکیان

ساموئل خاچیکیان معروف به هیچکاک ایرانی که به ساخت فیلم‌های دلهره‌آور و وحشت برانگیز مشهور است نیز از جمله این کارگردانان است. خاچیکیان در سال‌های پایانی عمرش از بیماری آلزایمر رنج می‌برد و به همین دلیل دو ماه نیز در بیمارستان به سر برد. او که کارگردانی، تهیه‌کنندگی، نویسندگی و طراحی صحنه «شک» را خود به عهده گرفته بود، به دلیل بیماری نتوانست نقطه‌ای بر پایان فیلمش بگذارد. حتی صحبت‌هایی شده بود که رضا رویگری و مهشید افشارپناه در آن بازی کنند، اما همه آن‌ها در سال ۸۰ و بعد از مرگ این کارگردان ناتمام باقی ماند.

** «شش گوشه عرش» ملاقلی پور

رسول ملاقلی پور یکی از شناخته شده‌ترین کارگردانان سینمای جنگ و اجتماعی است که فعالیت خود را  با ساخت فیلم «نینوا» در سال ۶۲ آغاز کرد و فیلم «میم مثل مادر» آخرین فیلم اوست. او فیلمنامه «عصر روز دهم» را نوشت و بعد از آن به عراق سفر کرد و برای انجام کار‌های مقدماتی فیلمبرداری‌هایی داشت. با توجه به اینکه برای مراسم اربعین به پلان‌های خاصی احتیاج داشتند، تصمیم گرفت فیلمبرداری این بخش را در اربعین انجام دهد که اجل مهلت نداد. پس از آن با توافق طرفین پروانه ساخت به نام مجتبی راعی تغییر کرد و این فیلم را ساخت. همچنین مستند «شش گوشه عرش» آخرین کاری است که ملاقلی پور جلوی دوربین برد. این مستند روایتی از هنرمندان اصفهانی در کربلاست که طراحی ضریح امام حسین (ع) را انجام می‌دهند و کامل نشد و پس از آن علی ملاقلی پور قرار شد که با تدوین‌های کوتاهی این فیلم را به پایان برساند. همچنین در اردیبهشت ۸۶ نیز خبر‌هایی مبنی بر به پایان رساندن این فیلم به کارگردانی رضا میرکریمی منتشر شد.

** «فیل در تاریکی» نعمت حقیقی

نعمت حقیقی کارگردان فیلم «فیل در تاریکی» است که آن را بر اساس رمان فیل در تاریکی نوشته قاسم هاشمی نژاد ساخته بود که نیمه تمام باقی ماند. حقیقی می‌خواست یک درام پلیسی با اقتباس از این رمان به عنوان فیلم اول بسازد و البته قرار بود فرامرز قریبیان نقش اصلی آن را بازی کند و چهره‌هایی مانند حسن جوهرچی نیز با این فیلم به سینمای ایران معرفی شوند، اما به رغم آغاز فیلمبرداری و تصویربرداری بیشتر از ۳۰ دقیقه از اثر، کار در میانه متوقف ماند و تکمیل نشد. داستان «فیل در تاریکی» درباره یک جوان دانشجو بود که در سال‌های قبل از انقلاب اتومبیلی را بی‌خبر از آن که داخل اتومبیل مواد مخدر جاسازی شده، وارد ایران می‌کند.

** قصه پرسروصدای «لاله»

فیلم سینمایی «لاله» به کارگردانی اسدالله نیک‌نژاد و به تهیه‌کنندگی پروانه پرتو و تورج منصوری به نویسندگی جلیل عرفان منش درباره لاله صدیق، قهرمان اتومبیل‌رانی ایران بود. این فیلم که یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران به خاطر بودجه‌های کلانی بود که برای آن محاسبه شد. صرف هزینه میلیاردی برای این فیلم پای کمیسیون فرهنگی مجلس را به پروژه سینمایی لاله کشاند و اعضای کمیسیون تشخیص دادند که ساخت این فیلم از اولویت‌های فرهنگی نیست. با افزایش بحث درباره این فیلم سینمایی، قیمت برآورده شده برای تولید این فیلم میلیادری روز به روز  بیشتر می‌شد تا اینکه حاشیه‌های این فیلم بر روند تولید غلبه کرد و بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی که قول مساعد برای تولید این فیلم سینمایی داده بودند، از سرمایه‌گذاری در بدنه سینمای ایران پشیمان شدند. به این ترتیب تولید این فیلم سینمایی به محاق رفت؛ تا اینکه تورج منصوری به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان این پروژه خبر از اتمام این پروژه بعد از چندسال داد.

** رؤیای نیمه‌تمام یک فیلمبردار

محمود کلاری یکی از مدیران فیلمبرداری و صاحب نام و شناخته شده تا به حال دو فیلم «رقص با رویا» و «ابر و آفتاب» را ساخته است. او برای فیلم «ابر وآفتاب» از جشنواره بین‌المللی فیلم ماردل پلاتا آرژانتین جایزه بهترین فیلم اومبای طلایی دریافت کرد. این جایزه نقدی نبود بلکه جشنواره از کلاری خواست فیلمش را به صورت مشترک با یک طرف ایرانی و یک طرف خارجی بسازد؛ بنابراین؛ کلاری از این تصمیم استقبال کرد و این فیلم را تا حدودی فیلمبرداری کرد، اما به دو دلیل با مشکل رو‌به‌رو شد، یکی مشکلات سیاسی در سیستم حکومتی آرژانتین و دیگری این بود که طرف ایرانی چندان به تعهدات خود عمل نکرد.

*** فیلم‌های ناتمام خارجی

طرف دیگر باد/ اورسن ولز

طرف دیگر باد‌The Other Side of the Wind»» فیلمی که اورسن ولز ساختن آن را در سال ۱۹۷۰ (میلادی) آغاز کرد، بازگو کننده داستان یک کارگردان سینما با بازی جان هیوستون است که می‌خواهد پیش از مرگ شاهکار نهایی خود را خلق کند. در پی درگذشت اورسن ولز در سن ۷۰ سالگی در سال ۱۹۸۵، ساخت «طرف دیگر باد» متوقف شد. در دهه‌های گذشته تهیه‌کننده‌های هالیوود چندین بار خواستند فیلم را به پایان برسانند و بالاخره این فیلم با وقفه‌ای پس از ۴۰ سال ساخته شد و برای اولین بار در اوت ۲۰۱۸ در بخش خارج از مسابقه هفتاد و پنجمین دوره جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد.

کیشلوفسکی و سه‌گانه‌ای ناتمام

 اگرچه او می‌گفت که پس از ساخته شدن سه رنگ می‌خواهد بازنشسته شود، ولی روی سه‌گانه‌ای جدید با فیلمنامه‌ای از پیسویچ درباره بهشت، دوزخ، برزخ برپایه کمدی الهی اثر «دانته» کار می‌کرد. فیلمنامه همانند «ده فرمان» برای کارگردانی شخص دیگری نوشته شده بود، اما با مرگ نابهنگام او مشخص نشد چه زمانی او این بازنشستگی خودخواسته را پایان خواهد داد و خودش این سه‌گانه را کارگردانی خواهد کرد. تنها فیلمنامه کامل این سه‌گانه «بهشت» بود که تام تایکور آن را در سال ۲۰۰۲ ساخت و در جشنواره جهانی تورنتو به نمایش درآمد. از دو فیلم دیگر در زمان درگذشت او فقط ۳۰ صفحه پیش‌نویس باقی‌مانده بود. پیسویچ آن‌ها را کامل کرد و در سال ۲۰۰۵ کارگردان بوسنیایی دانیس تانوویچ «جهنم» را با بازی «امانوئل برت» کارگردانی کرد. کارگردان و بازیگر لهستانی «جرزی اشتور» که در چند فیلم او بازی کرده بود و فیلمنامه‌نویس اصلی Camera Buff نیز بود اقتباس خودش را از فیلمنامه فیلم نشده «حیوان بزرگ» در سال ۲۰۰۰ به فیلم درآورد.

«هوش مصنوعی» استیون اسپیلبرگ و کوبریک

هوش مصنوعی (به انگلیسی: A.I. Artificial Intelligence) فیلمی سینمایی آمریکایی از گونه علمی–تخیلی به نویسندگی و کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که در سال ۲۰۰۱ میلادی بر پرده سینما‌ها رفت. تصمیم برای ساخت فیلمی با این مضمون، آخرین پروژه استنلی کوبریک، کارگردان مطرح سینما قبل از وفات بود که او کارگردانی این پروژه را از آنجایی که معتقد بود موضوع آن به افکار و فلسفه کارگردانیِ اسپیلبرگ نزدیک‌تر است، به او پیشنهاد کرده بود و به علت مرگ کوبریک قبل از شروع فیلمبرداری، اسپیلبرگ خود را وقف اتمام این پروژه کرد. این فیلم یک اثر بسیار فلسفی و در نوع خود کم‌نظیر با موضوعی بکر و ناب بود که جشنواره‌های سینمایی، طبق سنت همیشه خود، به آن نگاه تجاری داشتند.

فیلم «ناپلئون» کوبریک

اگرچه استودیو‌های فیلمسازی ابتدا از پروژه ناپلئون کوبریک حمایت کردند، اما در ادامه «کوبریک» نتوانست دو استودیوی «MGM» و «United Artists» را به دلیل هزینه گزاف ۵ میلیون دلاری آن زمان-معادل یکصد میلیون دلار حالا- مجاب به ساخت این فیلم کند. همان‌طور که در کتاب «ناپلئونِ استنلی کوبریک: بزرگترین فیلمی که هرگز ساخته نشده است» آمده، این فیلمساز دو سال کامل در مورد ناپلئون تحقیق کرد و با ده‌ها مشاور تاریخی و یک متخصص ناپلئون از آکسفورد کار کرد تا مطمئن شود فیلمنامه از نظر تاریخی دقیق است. تحقیقات کوبریک شامل ۱۵ هزار عکس مکان یابی و ۱۷ هزار اسلاید از تصاویر ناپلئونی بود. ساخت آثار حماسی- تاریخی در زمان توسعه پروژه «ناپلئون» تا حد زیادی از مد افتاده بودند، به همین دلیل بود که هیچ یک از استودیو‌ها حاضر نبودند چنین بودجه هنگفتی را به چشم انداز کوبریک که شامل استفاده از هزاران نیروی انسانی و اسب برای نشان دادن دقیق ارتش فرانسه بود، اختصاص دهند و در نهایت کوبریک با ساخته نشدن این فیلم دچار افسردگی شد.

با توجه به آنچه مرور کردیم، تمرکز روی اتمام یک پروژه، یکی از مهمترین مسائلی است که با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، هر سال تعدادی فیلم اضافه می‌آید و سینمای ما نمی‌تواند تولیدات خود را به سرانجام برساند. بسته به ارزش فیلم سینمایی، ممکن است مسئولان سینمایی بگویند فلان فیلم را فلان فیلمساز رها کرده و باید برای ارزش گذاشتن به خالق اثر کاری برای آن انجام دهیم، اما همیشه این پرسش پیش می‌آید که آیا با توجه به تغییر زاویه نگاه کارگردان، کسی که قصد دارد پایان فیلم را رقم بزند، می‌تواند حق مطلب را ادا کند و از اصل مطلب و آن چیزی که کارگردان اصلی قصد بیان آن را داشته دور نشود؟

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته