دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

طراح اولیه بازپس‌گیری خرمشهر که بود؟

طراح اولیه بازپس‌گیری خرمشهر که بود؟
سردارشهید علی هاشمی، فرمانده سپاه حمیدیه بود که با نیروهایش اقدام به شناسایی جاده اهوازـ خرمشهر کرد و طرح اولیه عملیات بازپس‌گیری خرمشهر را نوشت.
کد خبر : 849465

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری علم و فناوری آنا، ۴۱ سال از مهمترین و شیرین‌ترین عملیات دفاع مقدس می‌گذرد. عملیاتی که در آن خرمشهر با خون و ایمان آزاد شد. سردارشهید علی هاشمی، فرمانده سپاه حمیدیه بود که نقش مهمی در پیروزی این عملیات داشت.

مستندات شهید هاشمی در کتاب «راز گمشده مجنون» جمع‌آوری شده است که وی در بخش‌هایی از آن به اقدامات نیرو‌های شناسایی برای بررسی وضعیت جاده اهوازـ خرمشهر و نوشتن طرح اولیه عملیات بازپس‌گیری خرمشهر اشاره کرده است. این روایت را در ادامه می‌خوانیم.

بچه‌های سپاه حمیدیه را که در زمینه اطلاعات و شناسایی ورزیده شده بودند، به چند گروه کوچک و بزرگ تقسیم کردیم. آن‌ها برای شناسایی مواضع دشمن و شناخت استعداد‌های انسانی و لجستیکی به کیلومتر ۶ ـ ۲۴ جاده اهواز ـ خرمشهر فرستادیم. این محدوده جزو محدوده‌ی استحفاظی ما نبود، اما، چون این منطقه را آب گرفته بود و راکد مانده بود، موقعیت خوبی داشت تا کار شناسایی در آن آغاز شود.

** سگ‌هایی که مزاحم شناسایی منطقه شدند

تا جایی که ممکن بود، خودم هم در این شناسایی‌ها شرکت می‌کردم. یکبار که با هادی تا نزدیکی پاسگاه برزگر برای شناسایی رفته بودیم، داشتم منطقه را بررسی می‌کردم که هادی صدایم کرد و گفت: «علی عراقی‌ها رو ول کن، با این‌ها چکار کنیم؟» حواسم به کارم بود و اهمیتی ندادم و گفتم: «حالا بگذار خوب بررسی کنم!» صدایش بلندتر شد و دستم را گرفت و سگ‌ها را نشانم داد. یک دفعه دیدم ۳۰، ۴۰ تا سگ گرسنه با زبان‌های آویزان دورمان را گرفته‌اند.

هادی گفت: «علی، عراقی‌ها اینجا نیستند، با این‌ها چه کار کنیم؟! یک کلاش بیشتر همراهمان نیست. گفتم: «اشکالی نداره، سه تا گلوله شلیک می‌کنیم و بعدش فرار می‌کنیم.» بی خیال عراقی‌ها شدیم و تیر‌ها را زدیم. نشستیم ترک موتور و خودمان را از شر سگ‌ها نجات دادیم.

** بهترین جریمه برای نیرو‌های سپاه حمیدیه

بعد از اینکه شناسایی منطقه کامل شد، طرح آزادسازی خرمشهر و چگونگی حمله به مواضع دشمن را نوشتم و آن را برای مقام‌های بالایی سپاه فرستادم. بعد از تأیید کلی طرح قرار شد کار‌های عملیاتی آغاز شود. نیروهایم را جمع کردم و گفتم: «شما فرماندهان آینده جنگ هستید، ممکن است من کشته شوم، شما باید بتوانید جنگ را اداره کنید. یک دوره کلاس فرماندهی است که همه باید در آن شرکت کنند. خودم هم درس می‌دهم. هر کسی هم نیاید و غیبت کند، جریمه‌اش این است که اجازه ندارد به خط برود». بالاخره این کلاس برگزار شد و هر چیزی را که تجربی یاد گرفته بودم، به نیرو‌ها گفتم.

** ورود نیرو‌های شناسایی به میدان رزم برای فتح خرمشهر

تمام نیرو‌ها داشتند برای عملیات آماده می‌شدند، بچه‌های گردان نبوت هم از تهران به تیپ ۳۷ نور اعزام شده بودند. تقسیم‌شان کردیم. چند نفری از آن‌ها با نیرو‌های اطلاعات عملیات به منطقه طراح رفتند. عملیات الی بیت‌المقدس که شروع شد، ما در منطقه خودمان عمل کردیم. بچه‌های گردان نبوت هم وارد عمل شدند. بعثی‌ها با تانک‌هایشان روی خاکریز آنان آمدند. نورافکن انداختند و تمام بچه‌های روی خاکریز را با گلوله‌های مستقیم تانک درجا شهید کردند. فقط دو نفر از آن‌ها زنده ماندند.

قرار بود نیرو‌های شناسایی تیپ ۳۷ نور در حین انجام عملیات فقط خاکریز‌های مشخص شده‌ی شروع حمله را به نیرو‌های عملیاتی نشان بدهند و مستقیماً در عملیات شرکت نکنند. اما بعد از این اتفاق و شهید و مجروح شدن عده‌ای از نیروها، بچه‌ها خودشان را متعهد می‌دانستند که کاری انجام دهند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته