دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

پاسخ آیت‌الله مظاهری به شبهات درباره تولد امام زمان: حمل حضرت عیسی عجیب‌تر بود یا حضرت مهدی؟

امروز فرعونِ زمان آمریکا، و هامانِ زمان استکبار جهانی و در رأس آن صهیونیسم جهانی قرار دارند. اینها از تشیع می ‌ترسند به همین خاطر پشت به پشت یکدیگر کرده ‌اند و گروههایی مثل داعشی ‌ها و سعودی‌ ها را روی کار آورده اند و می ‌خواهند تشیع را براندازند...
کد خبر : 87463

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، به مناسبت میلاد با سعادت امام زمان (عج)، مطلبی به نقل از آیت‌الله العظمی مظاهری روی پایگاه اینترنتی دفتر ایشان منتشر شده که در آن به رد شبهات درباره امام زمان (عج) پرداخته شده است.


در این متن می‌خوانیم:


درباره امام زمان (عج) بحث ‌های مختلفی شده و همه مخصوصاً جوان ‌ها باید در این بحث ها وارد باشند. بحث اعتقادی واجب و لازم بوده و تقلیدبردار نیست و همه باید استدلالی با این بحث‌ ها آشنا باشند.


سوال روز قیامت و اعتقاد به امام زمان (عج)


یکی از بحث ‌ها مربوط به امام زمان (عج)،‌ ایراد شبهات است ‌که فرقه ضاله مضلّه بهائیت همیشه این روش را داشته است. از همان وقتی که این فرقه به وسیله انگلیس به پا شده، این ها به ایراد شبهات پرداخته و از جهل جوان ‌ها استفاده کرده ‌اند. اگر جوان ‌های ما با شجره طیبه قرآن یعنی با تشیع آشنا بودند، پی می ‌بردند که این شبهات، واهی بوده و برای فریب جُهّال است. مخصوصاً اینکه توأم با شهوت و پول است؛ لذا فریب این شبهات را نمی ‌خوردند.


در روز قیامت به همه ما می ‌گویند در باب آقا امام زمان (عج) چرا اعتقاد کامل نداشتی! چرا اعتقاد تو از شبهات، خدشه ‌دار شد و یا العیاذبالله اعتقاد تو رفت؟!؛ جواب می دهد: نمی ‌دانستم.


در روایات داریم خطاب دوم به این شخص می ‌شود که چرا نمی ‌دانستی؟! و در روز قیامت با همین یک جمله از طرف خدا، گیر می ‌افتد و جهنمی می ‌شود. لذا من از همه و مخصوصاً جوان ‌ها تقاضا دارم راجع به اعتقادات کار کنید. تشیع چیزی نیست که خدشه ‌بردار باشد.


قرآن می ‌فرماید: «مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ ، تُؤْتی‏ أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»[1]


مثل تشیّع، مثل درخت کهن ریشه ‌دار و شاخه ‌دار است و شاخه ‌هایش میوه ‌دار است و مائیم که باید از این میوه ‌ها استفاده کنیم.


آشنایی با احکام تشیع، اخلاق تشیع و اعتقادات


لذا بر همه ما واجب است راجع به تشیع جدّی کار کنیم. هم راجع به اعتقادات، هم راجع به اخلاق و هم راجع به احکام. اگر شبانه روز یک ساعت عمرتان را صرف این سه مورد: آشنایی با احکام تشیع، اخلاق تشیع و اعتقادات کنید، این درخت ریشه ‌دار تشیع می ‌شوید و می ‌فهمید که ایرادها یک استبعاد است و استدلال نیست. دشمن از جهل ما با استبعاد که اسمش را شبهه می ‌گذارند، سوء استفاده می ‌کند و ما نباید به دست آنها بهانه دهیم.


بهانه ندادن به دست آنها معنایش این است که ما نباید جاهل باشیم و این امر از اوجب واجبات است.


از هر مرجع تقلیدی سؤال کنید؛ اوجب واجبات چیست؟ می‌ گوید: اعتقادات، اخلاق و احکام. دین نیز همین سه چیز است. لذا حساب فردی و گفته فردی نیست، در واقع گفته خداوند، قرآن و اهل ‌بیت است.


تولد امام زمان (عج)


یکی از شبهاتی که از سوی مخالفین بیان شده، شبهه تولّد امام زمان (عج) است. آن طور که تاریخ ‌نویسان راجع به تولد ولیّ عصر (عج)ا می ‌گویند، حمل مخفی بوده است. حتّی بر مثل حکیمه خاتون، دختر امام جواد (سلام ‌الله ‌علیه) که جلالت بالایی داشته و امام عسکری (سلام ‌الله ‌علیه) به او خبر دادند، نور خدا امشب به دنیا می ‌آید.


حکیمه خاتون می ‌گوید: برای نماز شب بیدار شدم و نماز شب می ‌خواندم؛ نرجس خاتون هم بیدار شدند و پیش من آمدند و با هم نماز شب خواندیم؛ نماز صبح را نیز با هم خواندیم و بعد تعقیبات نماز صبح خوانده شد. ناگهان لرزشی در نرجس خاتون پیدا شد و من نرجس خاتون را در بغل گرفتم و شروع کردم به خواندن سوره انا انزلناه[2] و گفتم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[3]


و بچه در شکم مادر گفت: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»[4]


گفتم: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»[5]


و آقازاده گفت: «تَنَزَّلُ‏ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها...» [6]


یعنی انا انزلناه را با هم خواندیم و ناگهان عالم روشن شد و آقا طاهر و مطهر به سجده رفتند و انگشت سبابه را بالا گرفته و اول شهادات گفت. شهادت به نبوت و شهادت به ولایت و ولایت را یکی یکی اسم برد تا رسید به خودش و فرمود: «وَ امْلَإِ الْأَرْضَ بِی عَدْلًا وَ قِسْطاً»[7]


به واسطه من عالم گلستان می ‌شود و ظلم و جنایت از عالم برداشته می ‌شود و بالاخره من هستم که حکومت اسلامی جهانی را برای مردم می ‌آورم.


امام حسن عسکری (سلام ‌الله ‌علیه) فرمودند: عزیزم را بیاور. می‌ گوید این پاره ماه را سر دست گرفتم و خدمت آقا بردم و سلام کرد و جواب شنید و بعد از اینکه جواب شنید این آیه را خواند: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ ، وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ[8]»[9]


گفت بابا! خدا، این جمله که در قرآن است را اراده کرده است هرچه خدا بخواهد می ‌شود. خدا خواسته که به دست این شیعه، یعنی مستضعفِ در تاریخ و به رهبری من، پرچم اسلام روی کره زمین افراشته شود. خواست خدا این است که این اسلام، عزیز و تشیع جهانی شود.


فرعون‌های زمانه ما


امروز فرعونِ زمان آمریکا، و هامانِ زمان استکبار جهانی و در رأس آن صهیونیسم جهانی قرار دارند. اینها از تشیع می ‌ترسند به همین خاطر پشت به پشت یکدیگر کرده ‌اند و مسلمان ‌های خرفتی مثل داعشی ‌ها و سعودی‌ ها را روی کار آورده اند و می ‌خواهند تشیع را براندازند؛ زیرا آمریکا از تشیع می ‌ترسد و از این جمهوری اسلامی واهمه دارد. بارها خودشان گفته ‌اند واهمه داریم.


صهیونیسم بین الملل می ‌گوید اگر ساکت بمانید، شیعه ما را نابود می ‌کند. قرآن می ‌فرماید از آنچه می ‌ترسند به سرشان می ‌آید،‌ به دست این شیعه و به رهبری امام زمان (عج)؛ «وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ»[10].


ماجرای به سجده رفتن امام (عج) بعد از تولد


در مرحله بعدی شبهه می ‌کنند که چطور می ‌شود حمل یک بچه مخفی باشد؛ چطور می ‌شود بچه ‌‌ای به دنیا بیاید به سجده رود و ذکر بگوید، قرآن بخواند و شهادت دهد؛ چطور می ‌شود سلام به پدر کند و آیه: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ، وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ» را بخواند. بعد هم ادعا می کنند؛ بنابراین هرچه شیعه می ‌گوید دروغ است.


حال کسی که این شبهه را مطرح می ‌کند، مسلمان است یا نه! اگر مسلمان نیست، باید او را مسلمان کرد. باید از راه اعتقادات جلو بیاییم.


اگر مسلمان است، آیا قرآن را قبول دارد یا نه. قرآن نظیر این را فراوان دارد. مِن جمله اینکه حمل حضرت عیسی (ع) مخفی بود. عجیب ‌تر از حمل آقا امام زمان (عج) هم بود؛ برای اینکه پدر نبود و فقط مادر بود.


حضرت مریم برای تطهیر، وضو و نماز رفت و جبرئیل آمد و گفت باید الان آبستن شوی و بچه متولد شود و بچه را در میان مردم ببری.


قرآن می ‌فرماید حضرت مریم تعجب کرد که چه کند! عمده ترس حضرت مریم این بود که مردم می‌ گویند این بچه را از کجا آورده ‌ای! یعنی عمده ترس از رسوایی و حرف مردمِ نفهم بود. لذا بچه به دنیا آمد و با مادرش حرف زد. از مادرش شیر خورد و طاهر و مطهر بود. حضرت جبرئیل گفت این را به میان مردم ببر.


ماجرای حضرت مریم و حضرت عیسی


قرآن می ‌فرماید حضرت مریم گفت چه طور این بچه را در میان مردم ببرم؟ آنها خواهند گفت: این بچه را از کجا آورده ‌ای؟! فرمود به بچه بگو حرف بزند. حضرت مریم بچه را در میان مردم آورد و همین شبهه ای که دشمن درباره رفتار امام زمان (عج) بعد از تولد مطرح می ‌کند، مردم راجع به حضرت مریم مطرح کردند. گفتند این بچه کجا بوده است! حضرت مریم فرمود: از خودش بپرسید. قرآن می ‌فرماید: مردم تعجب کردند و گفتند: «کَیْفَ‏ نُکَلِّمُ‏ مَنْ‏ کانَ‏ فِی‏ الْمَهْدِ صَبِیًّا»[11]


ما چه طور از بچّه سؤال کنیم. وقتی شبهه کردند، حضرت عیسی جواب داد. قرآن می ‌فرماید: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی‏ نَبِیًّا، وَ جَعَلَنی‏ مُبارَکاً أَیْنَ‏ ما کُنْتُ‏ وَ أَوْصانی‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا، وَ السَّلامُ عَلَیَ‏ یَوْمَ‏ وُلِدْتُ‏ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»[12]


گفت من بنده خدایم و من پیغمبر خدایم! به من وصیت شده که نماز و روزه را زنده کنم و وجود من وجود مبارکی برای عالم است. سلام بر من در روزی که متولد شدم و در آن روزی که مبعوث می ‌شوم و در آن روزی که از دنیا می ‌روم. حال شبهه‌ کننده هرچه درباره حضرت عیسی و قرآن می ‌گوید، ما همان را درباره مهدی «روحی ‌فداه» می ‌گوییم.


این جمله: «وَ نُریدُ أَنْ‏ نَمُنَ‏ عَلَى‏ الَّذینَ‏ اسْتُضْعِفُوا» که در قرآن آمده، برای دفع شبهات است.


اگر کسی بگوید چطور می‌ شود کسی هزار سال عمر کند، جواب این است که خدا می ‌خواهد و وقتی خدا می ‌خواهد، یک میلیون سال هم می ‌تواند عمر کند.


قرآن می ‌فرماید عزیز و عُزَیر،‌ دو پیغمبر بودند. یکی از آنها صد سال و یکی دویست سال عمر کرد. عُزَیر پیغمبر به خرابه ‌ای رسید و مرده‌ ها را دید که دفن نشده ‌اند. شبهه ‌ای به ذهنش آمد و گفت پروردگار عالم چه طور اینها را زنده می ‌کند. البته حضرت عُزَیر نباید این شبهه به ذهنش بیاید، لذا خدا باید یک گوشمالی حسابی به او بدهد. لذا بر سر آبی نشست و خوشه انگوری در آب گذاشت و غذایش را باز کرد که بخورد، ولی مُرد و بالاخره صد سال مُرده بود. قرآن می ‌فرماید بعد از صد سال او را زنده کردیم و به او گفتیم: «کَمْ‏ لَبِثْت‏»[13] چند وقت است که خوابیده ‌ای؟ گفت: «لَبِثْتُ‏ یَوْماً أَوْ بَعْضَ‏ یَوْم‏»[14] نصف روز یا دو سه ساعت خوابیده ‌ام. قرآن می ‌فرماید: «بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عام‏»[15]


تو صد سال است که مُرده ‌ای! نگاه کن به این خوشه انگورت که هنوز سالم است و غذایت هنوز سالم است اما الاغ تو پوسیده شده و استخوان ‌هایش در مقابل تو ریخته شده و ببین چطور او را زنده می ‌کنم. ناگهان استخوان ‌ها جُنبید و بالاخره یک الاغ شد. قرآن می ‌فرماید به حضرت عُزیر گفتیم اینطور مُرده را زنده می ‌کنیم.


من از جوان ‌ها می ‌پرسم؛ آیا یک خوشه انگور در آب دو سه روزی می ‌تواند عمر کند، اما در اینجا صد سال عمر کرده است. قاعده تناسب می ‌گوید اگر سه روز، صد سال بشود، آنگاه صد سال، چندین میلیون سال می شود.


بنابراین قرآن می ‌فرماید؛ اگر عمر مهدی «روحی ‌فداه» چندین میلیون سال هم طول بکشد طوری نیست.


ان شاءالله در زمان ما مهدی «روحی ‌فداه» می ‌آید و به رهبری مهدی «روحی ‌فداه» پرچم اسلام روی کره زمین افراشته می ‌شود و حکومت اسلامی می ‌آورد و ان شاءالله همه ما در این حکومت اسلامی هستیم و به غیر خوبی، عدالت، غنا و ثروت و اتحاد، چیزی نمی ‌بینیم.


پاورقی:


[1]. ابراهیم، 24و25: «مَثَل زده: سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه ‏اش استوار و شاخه ‏اش در آسمان است؟ میوه ‏اش را هر دم به اذن پروردگارش مى ‏دهد.»


[2]. کمال الدین، ج 2، ص 428.


[3]. القدر، 1: «به نام خداوند رحمتگر مهربان‏، ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم.»


[4]. القدر، 2: «و از شب قدر، چه آگاهت کرد.»


[5]. القدر، 3: «شبِ قدر از هزار ماه ارجمندتر است.»


[6]. القدر، 4: «در آن [شب‏] فرشتگان، با روح، فرود آیند...»


[7]. کمال الدین، ج 2، ص 428.


[8]. القصص، 5و6: «و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم‏] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین‏] کنیم، و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى‏] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم.»


[9]. کمال الدین، ج 2، ص 425.


[10]. القصص، 6: «و [از طرفى‏] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم.»


[11]. مریم، 29: «چگونه با کسى که در گهواره [و] کودک است سخن بگوییم؟»


[12]. مریم، 30و31و33: «[کودک‏] گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است، و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته، و تا زنده ‏ام به نماز و زکات سفارش کرده است، و درود بر من، روزى که زاده شدم و روزى که مى ‏میرم و روزى که زنده برانگیخته مى‏ شوم.»


[13]. البقره، 259: «چقدر درنگ کردى؟»


[14]. البقره، 259: «یک روز یا پاره‏اى از روز را درنگ کردم.»


[15]. البقره، 259:‌«[نه‏] بلکه صد سال درنگ کردى‏.»


منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مظاهری


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته