عصبانی شوید تا موفق باشید

به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از ساینس دیلی، نتیجه تحقیق منتشر‌شده از سوی انجمن روانشناسی آمریکا نشان می‌دهد، «عصبانیت» اگرچه در دسته احساسات منفی طبقه‌بندی می‌شود، در نوع خود یک عامل انگیزه‌بخش و محرکی قوی برای آن‌هایی است که به دنبال تحقق اهداف چالش‌برانگیز در مسیر زندگی‌شان هستند.

مردم اغلب بر این باورند که شادبودن حالت ایده‌آل بشر است و برای همین است که اکثر آن‌ها شادشدن را به عنوان یکی از اهداف اصلی زندگی‌شان تعریف می‌کنند.

البته در عرصه روانشناسی، برخورداری از احساسات مثبت یک حالت آیده‌آل برای تضمین تندرستی و سلامت ذهن تلقی می‌شود؛ اما با استناد به برخی تحقیقات می‌توان گفت که برای تحقق یک هدف، این آمیزه‌ای از احساسات (شامل احساسات منفی، چون خشم است) که انسان را به حصول بهترین نتیجه هدایت می‌کند.

تئوری عملکرد احساسات این‌گونه استدلال می‌کند که همه احساسات، بد یا خوب، واکنشی به اتفاق‌هایی است که در چارچوب محیط پیرامونی یک فرد رخ می‌دهد و آن فرد را بسته به وضعیت‌های مهمی که در آن‌ها قرار می‌گیرد به انجام عکس‌العمل ترغیب می‌کند.

هر حسی عکس‌العمل خاص خود را می‌طلبد. برای مثال، غم می‌تواند نشانه نیاز فرد به کمک یا حمایت عاطفی باشد حال آنکه عصبانیت ممکن است حاکی از نیاز فرد به اتخاذ یک اقدام یا غلبه بر یک مانع باشد.

برای فهم نقشی که خشم در تحقق اهداف شخصی ایفا می‌کند، محققان بیش از ۱۰۰۰ نفر را در معرض یک سلسله آزمایش‌های مختلف قرار دادند که احساس‌های متفاوتی ازجمله عصبانیت، سرگرمی، آرزومندی و غم و حتی بی‌تفاوتی را برمی‌انگیخت و بعد آن‌ها را با یک چالش مواجه کردند.

از میان همه آزمایش‌ها، حس خشم و عصبانیت بیش از همه به ارتقای توانایی افراد برای تحقق اهدافشان منجر می‌شد حال آنکه حس بی‌تفاوتی نتیجه‌ای معکوس داشت (و بیش از سایرین با کاهش انگیزه فرد برای تحقق هدف مرتبط بود).

حتی در یک مورد به نمونه‌های آماری حاصل از انتخابات‌های ریاست جمهوری آمریکا در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ رجوع شد. پیش از برگزاری انتخابات از مردم پرسیده شده بود چنانچه نامزد مورد علاقه‌شان برنده نشود، چقدر عصبانی می‌شوند؟ نتیجه آنکه مشخص شد آن‌هایی که از عدم پیروزی نامزد مورد علاقه شان بیشتر دلخور می‌شدند، انگیزه بیشتری برای حضور پای صندوق رای داشتند. 

برآورد حاصل از همه این آزمایش‌ها این بود که خشم به افزایش تلاش برای رسیدن به هدف مورد علاقه منجر می‌شود و اغلب موفقیت بزرگی را رقم می‌زند.

جالب آنکه هرچه وضعیت و هدف ناشی از آن چالشی‌تر باشد، آدم‌ها بیشتر برای رسیدن به آن هدف ترغیب می‌شوند و در اغلب موارد هم به آن می‌رسند؛ البته در برخی موارد، سرگرمی یا آرزومندی هم محرک‌های قوی‌ای برای حصول اهداف به شمار می‌روند.

خروجی تحقیق مورد بحث نشان می‌دهد، حس‌هایی که اغلب منفی تلقی می‌شوند مانند خشم، ملال یا غم هم می‌توانند مفید باشند. به عبارت بهتر، اکنون شواهد بیشتری وجود دارد که نشان می‌دهد، این آمیزه‌ای از احساسات مثبت و منفی است که به تندرسی منجر می‌شود و اینکه در برخی شرایط، احساسات منفی می‌تواند ابزاری بسیار کارآمد (برای هدفمند کردن یک انسان) باشد.