دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 فروردين 1403 - 10:00
در یک پژوهش بررسی شد؛

اخلاق جنسیتی پشتوانه اقتدار زوجین در خانواده

اخلاق جنسیتی پشتوانه اقتدار زوجین در خانواده
در تصویر جدید از اخلاق در زندگی مشترک زن و مرد در جامعه اسلامی- ایرانی به اقتضای اسلامی بودن ملزم به رعایت توصیه‌های اخلاقی و به اقتضای ایرانی بودن باید متناسب با شرایط زمانی و مکانی عمل نمایند.
کد خبر : 903742

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مکاتب اخلاقی غایت‌گرا، وظیفه‌گرا، فضیلت‌گرا و حق‌گرا، مکاتب اخلاقی مطرحی هستند که برای مرد و زن حقوق متمایز قائل‌اند و به غیر از برخی رویکرد‌های حقوق بشری در مکتب حق بنیاد، ابتناء حقوق اخلاقی بر تفاوت‌های جنسی و جنسیتی در همه مکاتب و نظریه‌های اخلاقی مانعی ندارد.

مریم احمدیه (دکتری دانشگاه ادیان) در مقاله‌ای با عنوان «اخلاق جنسیتی پشتوانه اقتدار زوجین در خانواده» به این موضوع می‌پردازد که در فضای جامعه ایرانی نظرات مختلفی در مورد ضرورت رعایت مسائل اخلاقی از جانب زن و مرد مطرح شده است.

احمدیه می‌نویسد: درعین اینکه همگان اعتقاد دارند که اخلاق از جانب زوجین باید رعایت شود، اما کیفیت و چگونگی رعایت آن از طرف آنها به گونه‌ای که در عمل به بی‌عدالتی منجر نشود، قابل بحث است.

* اخلاق زوجین در خانواده بعد از انقلاب اسلامی

احمدیه در این مقاله با نگاهی به پیشینه عمل اخلاقی زوجین در زندگی خانوادگی به این نکته اشاره می‌کند که زنان علیرغم رعایت اخلاق مدارا و گذشت همواره از جانب شوهران مورد ظلم واقع می‌شوند.

 به زعم این این پژوهشگر پس از انقلاب اسلامی با ایجاد زمینه آگاهی برای شناخت حق و احقاق آن در زمینه عملکرد اخلاقی طرفین، مواردی از ابهام وجود دارد و لازم است تصویر جدیدی از اخلاق در زندگی مشترک ترسیم شود تا زن و مرد در جامعه اسلامی- ایرانی به اقتضای اسلامی بودن به رعایت توصیه‌های اخلاقی و به اقتضای ایرانی بودن متناسب با شرایط زمانی و مکانی عمل نمایند.

* بررسی اخلاق جنسیتی زوجین در خانواده از دو دیدگاه

رعايت اخلاق جنسيتی موجب اقتدار هر يك از زن و مرد در محيط خانواده خواهد بود

احمدیه در این پژوهش به این مورد اشاره می‌کند که آنچه به زندگی خانوادگی قوام بخشیده و روابط ایشان را تحکیم می‌بخشد، اخلاق است که نسبیت بردار نیست، اما کیفیت عمل تربیتی و اخلاقی هر یک از زوجین جنسیت بردار است.

این نویسنده دراین مقاله در خصوص این تفاوت به نقد و بررسی دو دیدگاه می‌پردازد  که رعایت اخلاق جنسیتی موجب اقتدار هر یک از زن و مرد در محیط خانواده خواهد بود.

۱- دیدگاه اول (عدم توازن در قدرت بین زن و مرد در زندگی زناشویی)

احمدیه می‌نویسد در این دیدگاه قوامیت مرد را موجب سلطه همه جانبه یا چند جانبه مرد نسبت به زن می‌داند، او را به عنوان یک قدرت برتر تلقی می‌کند و زن به عنوان یک قدرت ضعیف لازم است از مرد متابعت کند و مرد هم حق داشته باشد از اختیارات خود به هر صورت استفاده نماید.

در این مقاله آمده است که مطابق این دیدگاه مرد حقوق زن را محترم می‌شمارد و سعی می‌کند در هنگام زندگی زناشوی، طلاق، در پرداخت مهریه و در نگهداری فرزندان و... رعایت حال زن را نموده و او را از مخاطرات برهاند و در مراحل مختلف زندگی، رعایت حال زن را بنماید.

او می‌نویسد در دیدگاه اول به نظر می‌رسد طبق این تفکر کلیه شئونات زن در خانواده محترم شمرده نمی‌شود زیرا با عدم توازن در قدرت، این بینش خلایی در زندگی زنان به وجود می‌آورد و باعث می‌شود به دنبال جایگاهی در زندگی اجتماعی و همسان نمودن خود از نظر اقتدار با جنس مذکر شوند.

به زعم این پژوهشگر مطابق این دیدگاه، در موجه‌ترین حالت اگر مرد شرایطی برای احقاق حقوق زن داشته باشد ادا می‌کند و اگر چنین موقعیتی برایش وجود نداشته باشد، رعایت امر اخلاقی نسبت به زن به خاطر اینکه امر لازم و واجبی نیست، متعهد به انجام آن نمی‌شود. به عنوان مثال در قرآن کریم آورده شده که در هنگام طلاق موجبات اذیت و آزار زن را فراهم نکنید یا او را به خوبی نگهدارید و یا با احسان و نیکی او را طلاق دهید. این امر در صورت امکان از جانب مرد قابل اجرا است ولی او هیچ اجباری در انجام این اخلاق پسندیده ندارد.

اخلاق جنسیتی پشتوانه اقتدار زوجین در خانواده

۲- دیدگاه دوم (توازن در قدرت بین زن و مرد در زندگی زناشویی)

احمدیه می‌نویسد دیدگاه دوم معتقد است ابتدا باید کفه ترازوی قدرت زن و مرد را در زندگی خانوادگی مساوی فرض نمود و سپس شاخصه‌ها و الزامات آن را تعیین نمود، زیرا برای تعدیل در روابط زن و مرد، تنها با اخلاق مدارا از جانب مرد نمی‌توان توازن در جایگاه زن و مرد را تصویر نمود و همیشه نمی‌توان اینگونه تصور کرد که مرد، چون دارای قدرت بیشتری است، برای احقاق حق زن باید به اخلاق پای‌بند باشد بلکه بینش قدرتمند بودن زن و مرد باید دو سویه باشد.

او در ادامه می‌نویسد لازم است در صحنه زندگی مشترک، زن و مرد با لحاظ قدرت یکی آشکار و دیگری پنهان هنرنمایی کنند و به این واسطه رفتار هر یک با توجه به قدرت نهاده شده در وجود خود تعریف شود و قدرت هر یک در اخلاق ایشان فرصت بروز پیدا کند و مکمل یکدیگر گردند.

به زعم این پژوهشگر در دیدگاه دوم قدرت ناشی از قوت جسمانی و داشتن حقوق بیشتر کارآمد نمی‌باشد و هر یک از ایشان که نتواند در این عرصه (اخلاق صحیح و بهنگام) به خوبی تلاش کند، ضعیف است. یعنی هر یک در جایگاه خود موظف به رعایت اخلاقیاتی با اقتضای وجودی خود است. به طور مثال رعایت حریم خانوادگی بر هر دو واجب است، اما نسبت به هر یک متفاوت است. مرد مجبور است برای حفظ امنیت مالی و جانی خانواده بکوشد و زن مجبور است حریم خانواده را از ورود هر بیگانه‌ای حفظ نماید یا در مسائل جنسی رعایت حقوق جنسی، بهداشت جنسی و تحریک پذیری جنسی از جانب مرد است تا زن هم اطاعت از امور جنسی بنماید. مرد با نگاه محبت آمیز، ابراز علاقه و محبت زبانی نسبت به زن همنشینی و دوستی و گرامی داشتن او سخاوت و مسئولیت پذیری در منزل می‌تواند نظر زن را جلب نموده و او را وا‌دارد که رضایت شوهر را جلب نماید.

 در تحلیل نهایی از منظر این مقاله لازم است هر یک از طرفین مطابق اقتضائات ذاتی وجود خویش عمل نماید و در غیر این صورت، از اقتدار و جایگاه خویش تنزل خواهد نمود و چنانچه رفتاری حاکی از سوء استفاده از قدرت خود بروز دهد، در جایی که به ساختار اصلی خانواده ضرر بزند ضامن بوده و قابل پی‌گیری خواهد بود و البته در برخی از مواقع عدم رعایت برخی رفتار‌ها موجب توبیخ و مذمت اجتماعی است و راهکار‌های فرهنگی در این زمینه کارآمد است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته